#دروس_صوتی_صرف
#کتالب_صرف_میر
#مضارع_مجزوم
و چون در فعل مستقبل حروف جازمه درآيد حركت آخر در پنج لفظ كه آن يَطْلُبُ (غايب مذكّر است) وتَطْلُبُ (غايبه مؤنّث و هم مخاطب مذكّر است) و اَطْلُبُ و نَطْلُبُ (كه دو حكايت نفس متكلّم است) به جزمى بيفتد. و حروف جازمه پنج است :
لَمْ و لَمّا و لٰام امر و لٰاىِ نهى و اِنْ شرطيّه چنانكه گويى لَمْ يَنْصُرْ لَمْ يَنْصُرٰا لَمْ يَنصُرُوا تا آخر و لَمّا يَنْصُرْ و لمّا يَنْصُرٰا و لمّا يَنصُروا تا آخر و لٰا يَنْصُرْ و لٰا يَنْصُرٰا و لٰا يَنْصُروا تا آخر و اِنْ يَنْصُر اِنْ يَنْصُرٰا اِنْ يَنْصُروا تا آخر. و نونهايى كه عوض رفع بودند ساقط شوند به جزمى و لام امر در شش غايب و غايبه داخل شود چنانكه گويى لِيَنْصُرْ لِيَنْصُرا لِيَنْصُروا لِتَنْصُرْ لِتَنْصُرٰا لِيَنْصُرْنَ و اين را امر غايب خوانند و در دو صيغه متكلّم نيز داخل شود چون لِاَنْصُرْ لِنَنْصُرْ.
***
و چون در فعل مستقبل حروف جازمه درآيد حركت آخر در پنج لفظ كه آن يَطْلُبُ (غايب مذكّر است) وتَطْلُبُ (غايبه مؤنّث و هم مخاطب مذكّر است) و اَطْلُبُ و نَطْلُبُ (كه دو حكايت نفس متكلّم است) به جزمى بيفتد.
جزم فعل مضارع در پنج صیغه مفرد ، یعنی مفرد مذکر غایب ، و مفرد مونث غایب ، مفرد مذکر مخاطب، و دو صیغه متکلم ها، (متکلم وحده و متکلم مع الغیر ) اساسا جزمشان به حذف حرکت اخر است. یَضرِبُ = لم یضربْ..لم تضربْ..لم تضربْ...لم أضربْ..لم نضربْ. الان در این صیغه ها ضمه حذف شد و تبدیل به ساکن شد.
اگر معتل اللام باشه، که اصطلاحا به ان ناقص می گویند ، اگر معتل اللام باشه و یکی از این حروف عله شامل واو ، یاء ، الف درش باشه،،، به عبارتی فعل اگر لام الفعلش، یکی از این حروف عله یعنی واو،یاء ،الف باشه، در اینصورت با امدن یکی از عامل های جزم برسر فعل مضارع در پنج صیغه شامل، 👈صیغه 1 و 4و 7و 13 و 14 ،، جزمش به حذف حرف عله است..
مثلا: لم بر سر یَخشی(از ماده خَشِیَ ) بیاید، که بشود لَم یَخشی ،،، 👉 اینجا الف حذف می شود، میشه لَم یَخشَ
یا مثلا اگر لم بر سر یَرمِي بیاید ،،،می شود 👈 لَم یَرمِ .. یا بر سر یدعو بیاید ،، می شود 👈 لَم یَدعُ ...👉 واو اخر می افته..حذف میشه..
وقتی فعلی را در صیغه های مفردات در حالت جزمی مشاهده کردید که دارای حرکت است، بدانید حرف اخرش حذف شده.. پس وقتی فعلی در صیغه های مفردات در حالت جزمی ، حرفی با حرکت امده،،،ختم به حرکت شده بود،،بدانید که لام الفعلش حذف شده..
مانند : لم یَرمِ 👉 الان میم کسره داره..
لم یدعُ 👉 عین ضمه داره..
لم یخشَ 👉 شین فتحه داره..
اینها همه دلیل بر این هستند که لام الفعل حذف شده است.
و در صیغه هایی که نون عوض رفع دارند، جزمشان به حذف نون عوض رفع است.
مثل : یضربان میشه👈 لم یضربا..
یضربون 👈 لم یضربو..
تضربان 👈 لم تضربا
تضربون 👈 لم تضربو
تضربین👈 لم تضربی
و در صیغه ششم و دوازده یعنی صیغه های جمع مونث غایب و حاضر چون مبنی هستند ، هیچ تغییری نمی کنند..
یَضرِبنَ👈 لم یَضرِبنَ
تَضرِبنَ 👈لم تَضرِبنَ
👆ببینید هیچ تغییری نکردند.
خب ! متن را بخوانیم:
و چون در فعل مستقبل حروف جازمه درآيد
یعنی هرگاه حروف جازمه بر سرفعل مضارع بیاید
حركت آخِر در پنج لفظ كه آن يَطْلُبُ (غايب مذكّر است👈صیغه یک فعل مضارع ) وتَطْلُبُ (صیغه غايبه مؤنّث و هم صیغه مخاطب مذكّر است👈 یعنی هم می تونه صیغه چهارم و هم می تونه صیغه هفتم باشه) و اَطْلُبُ 👈صیغه 13و نَطْلُبُ 👈 صیغه14 (كه دو حكايت نفس متكلّم است) به جزمى بيفتد. اَطلُبُ و نَطْلُبُ هر دو صیغه متکلم هستند . اَطلُبُ صیغه متکلم وحده ...و نَطْلُبُ صیغه متکلم مع الغیر است.
پس اعراب جزم به حذف حرکته..
و حروف جازمه پنج است :
عوامل جزم چندتا هستند؟ پنج تا.
وقتی که میگن حروف جازمه ، یعنی هر پنج تا حرف مراد است.
و این پنج تا حرف جازمه عبارتنداز:
لَمْ و لَمّا و لٰام امر و لٰاىِ نهى و اِنْ شرطيّه،،،
حالا یکی یکی اینا رو مورد بررسی قرار می دهیم.
اگر خاطرتون باشه در بحث عوامل نصب گفتیم که به عوامل باید از دو جهت بهشان نگاه بشه.. یکی از حیث لفظی ،، دیگری از حیث معنایی..
اول نگاه کنیم از حیث لفظی که چه تغییراتی ایجاد می کنند،،،
دوم نگاه کنیم از حیث معنایی چه تغییراتی ایجاد می کنند؟
از حیث لفظی همه عوامل مشترکند..
ناصبه ها همه نصب می دهند،، جازمه ها همه جزم می دهند...
اما از حیث معنایی...اول لَم را مورد بررسی قرار می دهیم.
لَم وقتی که بر سر فعل مضارع بیاید،، فعل مضارع مثبت را منفی می کند..
مثلا یَنصُرُ = یعنی یاری می کند..
وقتی لَم بر بالایش می اید می شود👈 لَم یَنصُرْ= یعنی یاری نکرد.
دوم زمان فعل را که مشترک بین زمان حال و اینده است، تبدیل به زمان ماضی (زمان گذشته ) می کند..
پس زمانش را هم مبدل به زمان گذشته می کند..الان اینجا گفتیم یاری نکرد!!!
یاری نکرد👉
#کتالب_صرف_میر
#مضارع_مجزوم
و چون در فعل مستقبل حروف جازمه درآيد حركت آخر در پنج لفظ كه آن يَطْلُبُ (غايب مذكّر است) وتَطْلُبُ (غايبه مؤنّث و هم مخاطب مذكّر است) و اَطْلُبُ و نَطْلُبُ (كه دو حكايت نفس متكلّم است) به جزمى بيفتد. و حروف جازمه پنج است :
لَمْ و لَمّا و لٰام امر و لٰاىِ نهى و اِنْ شرطيّه چنانكه گويى لَمْ يَنْصُرْ لَمْ يَنْصُرٰا لَمْ يَنصُرُوا تا آخر و لَمّا يَنْصُرْ و لمّا يَنْصُرٰا و لمّا يَنصُروا تا آخر و لٰا يَنْصُرْ و لٰا يَنْصُرٰا و لٰا يَنْصُروا تا آخر و اِنْ يَنْصُر اِنْ يَنْصُرٰا اِنْ يَنْصُروا تا آخر. و نونهايى كه عوض رفع بودند ساقط شوند به جزمى و لام امر در شش غايب و غايبه داخل شود چنانكه گويى لِيَنْصُرْ لِيَنْصُرا لِيَنْصُروا لِتَنْصُرْ لِتَنْصُرٰا لِيَنْصُرْنَ و اين را امر غايب خوانند و در دو صيغه متكلّم نيز داخل شود چون لِاَنْصُرْ لِنَنْصُرْ.
***
و چون در فعل مستقبل حروف جازمه درآيد حركت آخر در پنج لفظ كه آن يَطْلُبُ (غايب مذكّر است) وتَطْلُبُ (غايبه مؤنّث و هم مخاطب مذكّر است) و اَطْلُبُ و نَطْلُبُ (كه دو حكايت نفس متكلّم است) به جزمى بيفتد.
جزم فعل مضارع در پنج صیغه مفرد ، یعنی مفرد مذکر غایب ، و مفرد مونث غایب ، مفرد مذکر مخاطب، و دو صیغه متکلم ها، (متکلم وحده و متکلم مع الغیر ) اساسا جزمشان به حذف حرکت اخر است. یَضرِبُ = لم یضربْ..لم تضربْ..لم تضربْ...لم أضربْ..لم نضربْ. الان در این صیغه ها ضمه حذف شد و تبدیل به ساکن شد.
اگر معتل اللام باشه، که اصطلاحا به ان ناقص می گویند ، اگر معتل اللام باشه و یکی از این حروف عله شامل واو ، یاء ، الف درش باشه،،، به عبارتی فعل اگر لام الفعلش، یکی از این حروف عله یعنی واو،یاء ،الف باشه، در اینصورت با امدن یکی از عامل های جزم برسر فعل مضارع در پنج صیغه شامل، 👈صیغه 1 و 4و 7و 13 و 14 ،، جزمش به حذف حرف عله است..
مثلا: لم بر سر یَخشی(از ماده خَشِیَ ) بیاید، که بشود لَم یَخشی ،،، 👉 اینجا الف حذف می شود، میشه لَم یَخشَ
یا مثلا اگر لم بر سر یَرمِي بیاید ،،،می شود 👈 لَم یَرمِ .. یا بر سر یدعو بیاید ،، می شود 👈 لَم یَدعُ ...👉 واو اخر می افته..حذف میشه..
وقتی فعلی را در صیغه های مفردات در حالت جزمی مشاهده کردید که دارای حرکت است، بدانید حرف اخرش حذف شده.. پس وقتی فعلی در صیغه های مفردات در حالت جزمی ، حرفی با حرکت امده،،،ختم به حرکت شده بود،،بدانید که لام الفعلش حذف شده..
مانند : لم یَرمِ 👉 الان میم کسره داره..
لم یدعُ 👉 عین ضمه داره..
لم یخشَ 👉 شین فتحه داره..
اینها همه دلیل بر این هستند که لام الفعل حذف شده است.
و در صیغه هایی که نون عوض رفع دارند، جزمشان به حذف نون عوض رفع است.
مثل : یضربان میشه👈 لم یضربا..
یضربون 👈 لم یضربو..
تضربان 👈 لم تضربا
تضربون 👈 لم تضربو
تضربین👈 لم تضربی
و در صیغه ششم و دوازده یعنی صیغه های جمع مونث غایب و حاضر چون مبنی هستند ، هیچ تغییری نمی کنند..
یَضرِبنَ👈 لم یَضرِبنَ
تَضرِبنَ 👈لم تَضرِبنَ
👆ببینید هیچ تغییری نکردند.
خب ! متن را بخوانیم:
و چون در فعل مستقبل حروف جازمه درآيد
یعنی هرگاه حروف جازمه بر سرفعل مضارع بیاید
حركت آخِر در پنج لفظ كه آن يَطْلُبُ (غايب مذكّر است👈صیغه یک فعل مضارع ) وتَطْلُبُ (صیغه غايبه مؤنّث و هم صیغه مخاطب مذكّر است👈 یعنی هم می تونه صیغه چهارم و هم می تونه صیغه هفتم باشه) و اَطْلُبُ 👈صیغه 13و نَطْلُبُ 👈 صیغه14 (كه دو حكايت نفس متكلّم است) به جزمى بيفتد. اَطلُبُ و نَطْلُبُ هر دو صیغه متکلم هستند . اَطلُبُ صیغه متکلم وحده ...و نَطْلُبُ صیغه متکلم مع الغیر است.
پس اعراب جزم به حذف حرکته..
و حروف جازمه پنج است :
عوامل جزم چندتا هستند؟ پنج تا.
وقتی که میگن حروف جازمه ، یعنی هر پنج تا حرف مراد است.
و این پنج تا حرف جازمه عبارتنداز:
لَمْ و لَمّا و لٰام امر و لٰاىِ نهى و اِنْ شرطيّه،،،
حالا یکی یکی اینا رو مورد بررسی قرار می دهیم.
اگر خاطرتون باشه در بحث عوامل نصب گفتیم که به عوامل باید از دو جهت بهشان نگاه بشه.. یکی از حیث لفظی ،، دیگری از حیث معنایی..
اول نگاه کنیم از حیث لفظی که چه تغییراتی ایجاد می کنند،،،
دوم نگاه کنیم از حیث معنایی چه تغییراتی ایجاد می کنند؟
از حیث لفظی همه عوامل مشترکند..
ناصبه ها همه نصب می دهند،، جازمه ها همه جزم می دهند...
اما از حیث معنایی...اول لَم را مورد بررسی قرار می دهیم.
لَم وقتی که بر سر فعل مضارع بیاید،، فعل مضارع مثبت را منفی می کند..
مثلا یَنصُرُ = یعنی یاری می کند..
وقتی لَم بر بالایش می اید می شود👈 لَم یَنصُرْ= یعنی یاری نکرد.
دوم زمان فعل را که مشترک بین زمان حال و اینده است، تبدیل به زمان ماضی (زمان گذشته ) می کند..
پس زمانش را هم مبدل به زمان گذشته می کند..الان اینجا گفتیم یاری نکرد!!!
یاری نکرد👉