زمانش، زمان گذشته است.
📚لَمَّا
لَمَّا دقیقا مثل لَم هست..همانطوریکه لَم فعل را جزم می داد، لَمَّا هم جزم می دهد..همانطوریکه لَم فعل را منفی می کرد، لَمَّا هم فعل را منفی می کند...همانطوریکه لَم زمان فعل مضارع را که مشترک بین زمان حال و اینده است را تبدیل به زمان گذشته می کرد، لَمَّا هم زمان فعل مضارع را تبدیل به زمان گذشته می کند...خب! حالا فرق بین لَم و لَمَّا چیه؟
🔻فرقش اینه👈اولا: در مدخول لَمَّا توقع حصول است..اما در لَم نیست.
ثانیا : لَم زمان فعل مضارع را تبدیل به گذشته می کند، تمام...اما لَمَّا زمان فعل مضارع را تبدیل به گذشته می کنه، و انرا تا زمان حال استمرار می دهد..یعنی تا زمان حال می کشاند..مثلا وقتی که شما میگید لَمَّا یَنصُرْ = به معنای هنوز یاری نکرده است...وقتی که می گید هنوز یاری نکرده است،،یعنی در گذشته یاری نکرده،، تا الان هم یاری نکرده..
وقتی که لَم را می اوردیم، یعنی یاری نکرد..یاری نکرد ، یعنی گذشته یاری نکرد...چیزی نگفت نسبت به حال و اینده..شاید در گذشته یاری نکرده ،، ولی الان یاری کرده..یا در اینده یاری کند..
اما وقتی که لَمَّا را می اوریم،، این نص رو تا زمان حال ادامه می دهیم..وقتی که لَمَّا به معنای هنوز یاری نکرده را می اوریم،،، یعنی از گذشته تا حالا یاری نکرده... حالا اونجایی که گفتیم توقع حصول داره ،،وقتی که میگیم هنوز یاری نکرده،، یعنی انتظار داریم که یاری کند..
اساسا وقتی که ما چنین فعلی را استعمال می کنیم، یعنی انتظار داریم که در اینده اینکار را بکند.چون این برای ما مهم بوده که ما را یاری کنه،، و ازش توقع یاری داشته ایم،،تا الان فهمیدیم که هنوز یاری نکرده است...ولی همچنان انتظار داریم ....همچنان توقع حصول است..اما در لَم نه،،،، میگیم یاری نکرد...حالا ایا توقع حصول داریم یا نداریم،، اینو لَم به ما نمی فهماند..پس در مدخول لَمَّا توقع حصول هست ، اما در لَم نیست.
📚صرف فعل مضارع مجزوم با لَم جازمه
چنانكه گويى:
لَمْ يَنْصُرْ
لَمْ يَنْصُرٰا
لَمْ يَنصُرُوا،
لم تَنصُر
لم تَنصُرٰا
لم یَنصُرنَ
لم تَنصُر
لم تَنصُرٰا
لم تَنصُرُوا
لم تَنصُرُی
لم تَنصُرٰا
لم تَنصُرنَ
لم اَنصُر
لم نَنصُر
این تا آخر که گفته یعنی خودتان ادامه اش رو صرف کنید.
و لَمّا يَنْصُرْ و لمّا يَنْصُرٰا و لمّا يَنصُروا
تا آخر.. عین صیغه ای که با لم صرف کردیم ، بقیه رو هم بهمان شکل صرف کنید..فقط بجای لم ، لَمَّا و لا و اِن بیاورید .... و حتما اینا رو زیاد کار کنید.. صیغه های مختلف را بیاورید و صرف کنید تا ملکه ذهنتان قرار بگیره.... حالا من ادامه الباقی صیغه ها رو صرف نمی کنم، ان شاءالله در تمرینات ازتان می خواهم اینا رو به اضافه چند صیغه دیگر صرف کنید.
📚 لای نهی:
امر یعنی دستور... طلب انجام کاری،، و نهی دقیقا در مقابلش قرار دارد..امر درستور به تحقق و دستور به مثبت است.. نهی دستور به پرهیز است..دستور به منفی است..لِیَضرِبْ(باید بزند) ،،، لایَضرِبْ( نباید بزند) ..چطور؟
لای نهی این است که یک لای نهی را در چهارده صیغه تکرار می کنیم،،،، همان فعل مضارع را با لای نهی تکرار می کنیم،و اخرش را جزم می دهیم( اخرش را ساکن می کنیم)
📚صرف مضارع مجزوم با لای نهی
لايَنْصُرْ
لايَنْصُرٰا
لايَنصُرُوا،
لاتَنصُر
لاتَنصُرٰا
لا یَنصُرنَ
لا تَنصُر
لا تَنصُرٰا
لا تَنصُرُوا
لا تَنصُرُی
لا تَنصُرٰا
لا تَنصُرنَ
لا اَنصُر
لا نَنصُر
یعنی همان لا را ما در چهارده صیغه تکرار می کنیم.
این نکته را بخاطر داشته باشید؛ هر وقت خواستید فعل امر را ترجمه کنید،در شش صیغه غایب و دو صیغه متلکم کلمه باید را رو بیاورید ..چنانچه لایَنصُر به معنای نباید یاری کند،،،، لِیَنصُر به معنای باید یاری کند...
و در مخاطب ها مستقیما امر و نهی می شود..مثلا : اِضرِب (بزن) لااِضرِب(نزن)
بزن و نزن مستقیما به مخاطب گفته می شود و دیگه نیازی به گفتن لفظ باید نیست... فقط لفظ باید برای شش صیغه غایب و دو صیغه مخاطب بکار می رود..
و لٰا يَنْصُرْ و لٰا يَنْصُرٰا و لٰا يَنْصُروا تا آخر..
یک توضیح در خصوص این لفظ اخِر به کسر خ و اخَر به فتح خ در زبان عربی بدهیم...فرق بین اخِر با اخَر...
اخِر یعنی پایان ، انتهاء ..اما اخَر یعنی دیگر... صحیحش اینجا اخِر است نه اخَر!!! اگر تلفظ می کنیم اخَر، این بخاطر عادت است ..وگرنه اخِر صحیح است.
📚 اِن شرطیه:
إنْ: از حروف جازمه است که بر سر دو جمله داخل شده و یکی را شرط و دیگری را جواب قرار می دهد به همین جهت آن را «إن شرطیّه» می نامند.
ببینید !!! شرط همان رابطه سبب و مسبب است..
اِن تَضرِبْ اَضرِبْ = اگر بزنی می زنم.
ان شرطیه،، چیزی را شرط بر چیزی دیکر قرار دادن...چیزی را سبب چیزی دیگر قرار دادن ..به این میگن سبب و مسبب.
👆این رابطه شرطیت است..حالا حروف شرطیه زیاد هستند ،، بعضی اسم هستند و بعضی حرف هستند،، بعضی بین
📚لَمَّا
لَمَّا دقیقا مثل لَم هست..همانطوریکه لَم فعل را جزم می داد، لَمَّا هم جزم می دهد..همانطوریکه لَم فعل را منفی می کرد، لَمَّا هم فعل را منفی می کند...همانطوریکه لَم زمان فعل مضارع را که مشترک بین زمان حال و اینده است را تبدیل به زمان گذشته می کرد، لَمَّا هم زمان فعل مضارع را تبدیل به زمان گذشته می کند...خب! حالا فرق بین لَم و لَمَّا چیه؟
🔻فرقش اینه👈اولا: در مدخول لَمَّا توقع حصول است..اما در لَم نیست.
ثانیا : لَم زمان فعل مضارع را تبدیل به گذشته می کند، تمام...اما لَمَّا زمان فعل مضارع را تبدیل به گذشته می کنه، و انرا تا زمان حال استمرار می دهد..یعنی تا زمان حال می کشاند..مثلا وقتی که شما میگید لَمَّا یَنصُرْ = به معنای هنوز یاری نکرده است...وقتی که می گید هنوز یاری نکرده است،،یعنی در گذشته یاری نکرده،، تا الان هم یاری نکرده..
وقتی که لَم را می اوردیم، یعنی یاری نکرد..یاری نکرد ، یعنی گذشته یاری نکرد...چیزی نگفت نسبت به حال و اینده..شاید در گذشته یاری نکرده ،، ولی الان یاری کرده..یا در اینده یاری کند..
اما وقتی که لَمَّا را می اوریم،، این نص رو تا زمان حال ادامه می دهیم..وقتی که لَمَّا به معنای هنوز یاری نکرده را می اوریم،،، یعنی از گذشته تا حالا یاری نکرده... حالا اونجایی که گفتیم توقع حصول داره ،،وقتی که میگیم هنوز یاری نکرده،، یعنی انتظار داریم که یاری کند..
اساسا وقتی که ما چنین فعلی را استعمال می کنیم، یعنی انتظار داریم که در اینده اینکار را بکند.چون این برای ما مهم بوده که ما را یاری کنه،، و ازش توقع یاری داشته ایم،،تا الان فهمیدیم که هنوز یاری نکرده است...ولی همچنان انتظار داریم ....همچنان توقع حصول است..اما در لَم نه،،،، میگیم یاری نکرد...حالا ایا توقع حصول داریم یا نداریم،، اینو لَم به ما نمی فهماند..پس در مدخول لَمَّا توقع حصول هست ، اما در لَم نیست.
📚صرف فعل مضارع مجزوم با لَم جازمه
چنانكه گويى:
لَمْ يَنْصُرْ
لَمْ يَنْصُرٰا
لَمْ يَنصُرُوا،
لم تَنصُر
لم تَنصُرٰا
لم یَنصُرنَ
لم تَنصُر
لم تَنصُرٰا
لم تَنصُرُوا
لم تَنصُرُی
لم تَنصُرٰا
لم تَنصُرنَ
لم اَنصُر
لم نَنصُر
این تا آخر که گفته یعنی خودتان ادامه اش رو صرف کنید.
و لَمّا يَنْصُرْ و لمّا يَنْصُرٰا و لمّا يَنصُروا
تا آخر.. عین صیغه ای که با لم صرف کردیم ، بقیه رو هم بهمان شکل صرف کنید..فقط بجای لم ، لَمَّا و لا و اِن بیاورید .... و حتما اینا رو زیاد کار کنید.. صیغه های مختلف را بیاورید و صرف کنید تا ملکه ذهنتان قرار بگیره.... حالا من ادامه الباقی صیغه ها رو صرف نمی کنم، ان شاءالله در تمرینات ازتان می خواهم اینا رو به اضافه چند صیغه دیگر صرف کنید.
📚 لای نهی:
امر یعنی دستور... طلب انجام کاری،، و نهی دقیقا در مقابلش قرار دارد..امر درستور به تحقق و دستور به مثبت است.. نهی دستور به پرهیز است..دستور به منفی است..لِیَضرِبْ(باید بزند) ،،، لایَضرِبْ( نباید بزند) ..چطور؟
لای نهی این است که یک لای نهی را در چهارده صیغه تکرار می کنیم،،،، همان فعل مضارع را با لای نهی تکرار می کنیم،و اخرش را جزم می دهیم( اخرش را ساکن می کنیم)
📚صرف مضارع مجزوم با لای نهی
لايَنْصُرْ
لايَنْصُرٰا
لايَنصُرُوا،
لاتَنصُر
لاتَنصُرٰا
لا یَنصُرنَ
لا تَنصُر
لا تَنصُرٰا
لا تَنصُرُوا
لا تَنصُرُی
لا تَنصُرٰا
لا تَنصُرنَ
لا اَنصُر
لا نَنصُر
یعنی همان لا را ما در چهارده صیغه تکرار می کنیم.
این نکته را بخاطر داشته باشید؛ هر وقت خواستید فعل امر را ترجمه کنید،در شش صیغه غایب و دو صیغه متلکم کلمه باید را رو بیاورید ..چنانچه لایَنصُر به معنای نباید یاری کند،،،، لِیَنصُر به معنای باید یاری کند...
و در مخاطب ها مستقیما امر و نهی می شود..مثلا : اِضرِب (بزن) لااِضرِب(نزن)
بزن و نزن مستقیما به مخاطب گفته می شود و دیگه نیازی به گفتن لفظ باید نیست... فقط لفظ باید برای شش صیغه غایب و دو صیغه مخاطب بکار می رود..
و لٰا يَنْصُرْ و لٰا يَنْصُرٰا و لٰا يَنْصُروا تا آخر..
یک توضیح در خصوص این لفظ اخِر به کسر خ و اخَر به فتح خ در زبان عربی بدهیم...فرق بین اخِر با اخَر...
اخِر یعنی پایان ، انتهاء ..اما اخَر یعنی دیگر... صحیحش اینجا اخِر است نه اخَر!!! اگر تلفظ می کنیم اخَر، این بخاطر عادت است ..وگرنه اخِر صحیح است.
📚 اِن شرطیه:
إنْ: از حروف جازمه است که بر سر دو جمله داخل شده و یکی را شرط و دیگری را جواب قرار می دهد به همین جهت آن را «إن شرطیّه» می نامند.
ببینید !!! شرط همان رابطه سبب و مسبب است..
اِن تَضرِبْ اَضرِبْ = اگر بزنی می زنم.
ان شرطیه،، چیزی را شرط بر چیزی دیکر قرار دادن...چیزی را سبب چیزی دیگر قرار دادن ..به این میگن سبب و مسبب.
👆این رابطه شرطیت است..حالا حروف شرطیه زیاد هستند ،، بعضی اسم هستند و بعضی حرف هستند،، بعضی بین