Forward from: نور سیاه
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
این تکه از مستند «خون است دلم برای ایران» ساختۀ سید جواد میرهاشمی را بسیار دوست دارم. آینۀ منوچهر ستوده است. خضوع و عجز پیر جهاندیده را در برابر هنر دست هنرمندان پیشینه میبینید. به گریه افتاده مردی که به سختی و استواری مثل بود. بنایتاریخیندیده نبود ستوده. وجببهوجب ایران را گشته بود و بناها دیده بود و وصفشان را نوشته بود. با ناز و فخر میخواند:
بدستی نماند اندرین پهندشت
که اسب فرامرز در وی نگشت
با اینهمه در برابر شکوه معماری آرامگاه امیر اسماعیل سامانی درمانده شد و گریست. خیلی قیمت دارد این اشک. صیقل است. باران است. صبح است؛ صبح شستۀ نیشابور و هرات و بخارا...
https://t.me/n00re30yah
بدستی نماند اندرین پهندشت
که اسب فرامرز در وی نگشت
با اینهمه در برابر شکوه معماری آرامگاه امیر اسماعیل سامانی درمانده شد و گریست. خیلی قیمت دارد این اشک. صیقل است. باران است. صبح است؛ صبح شستۀ نیشابور و هرات و بخارا...
https://t.me/n00re30yah