وقتی تحقیقاتم را به صورت گسترده شروع کردم تا ساز و کار بدن را بشناسم، قصدم اصلاً آموزش این موضوع یا تولید دوره «قانون سلامتی» نبود.
هدف من رسیدن به راه حلی پایدار و همیشگی برای حذف چربی های اضافه و افزایش انرژی جسمانیام بود.
می خواستم همانگونه که حال روحی و احساسی ام عالی است، ازانرژی جسمانی بالا نیز برخوردار باشم. اما نتایج بسیار بیش از تصور من بوده است.
در این تحقیق گسترده، آنچه درباره عملکرد سلولهای بدن فهمیدم
نحوهی تعامل اعضای مهم بدن مثل کبد، پانکراس، هورمون ها و… را با مواد غذایی درک میکردم، بسیار متفاوت بود با آنچه که من قبلا درباره سلامتی یا شیوهی تغذیهی صحیح شنیده و شناخته بودم.
ضمن اینکه متعهد شده بودم که تحقیقاتم را فقط به زبان انگلیسی انجام دهم. چون اعتبار منابع انگلیسی یا میزان و کیفیت آنها درباره این موضوع، اصلا قابل مقایسه با منابع در زبان فارسی نیست.
این موضوع هم کار را برایم سخت میکرد و هم روند تحقیق را طولانیتر میکرد؛ اما صرف چنین حجمی از انرژی و تمرکز، ارزشش را داشت. تمام انگیزه و اشتیاق من این بود که:
سیستم بدن را بشناسم و نحوهی عملکرد بدن را حتی در مقیاس سلولی درک کنم؛
بدانم این سیستم شگفتانگیز و دقیق، به چه شکل اداره میشود؛
چه ارگانهایی در بدن بالاترین فعالیت و اهمیت را دارند؛
هر کدام چه وظایفی دارند؛
چه هورمونهایی در این مورد دخیل هستند. وظیفهی آنها چیست، نیازهای آنها برای انجام این وظیفه چیست؛
این هورمونها نسبت به مواد غذایی مختلف چه واکنشهایی دارند؛
چه نوع مواد غذایی عملکرد این سیستم را مختل میکند و چه مواد غذایی با ساز و کار این سیستم هماهنگ است؛
خشت اول بیماری در بدن از کجا آغاز می شود و چرا؛
چه راهی برای بازگرداندن بدن به حالت طبیعی و سلامت آن وجود دارد؟!
من آنقدر تحقیقاتم را ادامه دادم تا تمام موارد بالا را درک کنم و جواب سوالهایم را پیدا کنم.
منطقی که درباره قانون بدن و قانون سلامتی درک کردم خیلی قوی بود. من هرگز به این شکل واضح و منطقی، سیستم بدن را درک نکرده بودم. در کل زندگیام هرگز دربارهی این «آگاهیهای حیاتی برای سلامتی» چیزی نشنیده بودم.
اما تفاوت اساسی دوره «قانون سلامتی»، تبدیل کردن این اطلاعات به برنامه ای قابل اجرا برای رسیدن به نتایج پایدار در حوزه سلامتی است. برنامهای که اجرایش آنقدر ساده باشد و منطقاش آنقدر قوی باشد که بتواند تبدیل شود به سبک زندگی شما.
تمام سعی من در این پروسه، «اجرای» قدمبهقدم هر آگاهیای که درک میکردم و «بررسیِ بازخوردها» بود تا بتوانم «قانون سلامتی» را بفهمم. زیرا وقتی بحث آموزش میشود، استاندارهای من بسیار بالا میرود. یعنی نتیجه اجرای آن آگاهیها باید آنقدر پایدار باشد و نتایج باید آنقدر مرا راضی کند که حاضر به صحبتکردن درباره آنها و توصیهی آنها به دیگران باشم.
دربارهی من، نتایج در همان هفتههای اول خود را نشان داد. اول در بهبود واضح در «عملکرد اندامهای درونیام» و سپس در وضعیت ظاهریام.
شما فقط ظاهر من را میبینید که در طی 3 ماه 25 کلیو وزن کم
کردهام؛ اما سلامتیای که از درون احساس می کنم بینهایت بیش از این نتیجهی ظاهری است.
از همه مهمتر اینکه، هیچ زجری در این مسیر نبود. این نتیجه با گرسنگیکشیدن یا انجام ورزشهای سخت و ضربه زدن به مفاصل بدن همراه نبود. بلکه به شیوهی طبیعی رخ داد. بر خلاف شیوههای قبلی من، این نتایج از مسیری منطقی و لذت بخش بدست آمده بود.
این نتایج، انگیزههای من را بیشتر تقویت کرد تا آنها را به دیگران نیز آموزش بدهم.
زیرا جای این آگاهیها نه فقط در زندگی من، بلکه در زندگی هزاران هزار فرد خالی است برای اینکه بدنی سالم و طبیعی داشته باشند و اندامی رویایی را تجربه کنند.
من در تمرینات دورهی قانون سلامتی، انجام ورزش های سخت را از شما نمیخواهم؛
برای حذف چربیهای اضافه، نیازی به گرسنگیکشیدن نداری؛
در این دوره، مسیرِ رسیدن به سلامتی و اندام رویایی نهتنها لذت بخش است، بلکه کارهای روتین روزانهی شما را نیز کم میکند و انرژی و زمان شما آزاد میشود برای تمرکز بر سایر اهدافتان. ضمن اینکه قدمبهقدم عملکرد بدن شما از درون، سالم میشود. سلولهای جدیدِ سالم در بدن ساخته میشوند؛ سیستم ایمنی بدن تقویت میشود.
مطالبی که در این دوره گفته میشود، در عین حال که ساده و قابل اجراست، بسیار اساسی است. به نحوی که همیشه جای این آگاهیها در دانستههای بشر درباره شناختنِ عملکرد بدنش خالی بوده است.
به همین دلیل مطمئنم این دوره، زندگیِ میلیونها نفر را متحول میکند. سلامتیای که در بدن شما ایجاد میشود، تأثیری شگرف بر کیفیت سایر جنبههای زندگیتان میگذارد. که به این راحتی با هیچ میزان پول قابل اندازهگیری نیست
هدف من رسیدن به راه حلی پایدار و همیشگی برای حذف چربی های اضافه و افزایش انرژی جسمانیام بود.
می خواستم همانگونه که حال روحی و احساسی ام عالی است، ازانرژی جسمانی بالا نیز برخوردار باشم. اما نتایج بسیار بیش از تصور من بوده است.
در این تحقیق گسترده، آنچه درباره عملکرد سلولهای بدن فهمیدم
نحوهی تعامل اعضای مهم بدن مثل کبد، پانکراس، هورمون ها و… را با مواد غذایی درک میکردم، بسیار متفاوت بود با آنچه که من قبلا درباره سلامتی یا شیوهی تغذیهی صحیح شنیده و شناخته بودم.
ضمن اینکه متعهد شده بودم که تحقیقاتم را فقط به زبان انگلیسی انجام دهم. چون اعتبار منابع انگلیسی یا میزان و کیفیت آنها درباره این موضوع، اصلا قابل مقایسه با منابع در زبان فارسی نیست.
این موضوع هم کار را برایم سخت میکرد و هم روند تحقیق را طولانیتر میکرد؛ اما صرف چنین حجمی از انرژی و تمرکز، ارزشش را داشت. تمام انگیزه و اشتیاق من این بود که:
سیستم بدن را بشناسم و نحوهی عملکرد بدن را حتی در مقیاس سلولی درک کنم؛
بدانم این سیستم شگفتانگیز و دقیق، به چه شکل اداره میشود؛
چه ارگانهایی در بدن بالاترین فعالیت و اهمیت را دارند؛
هر کدام چه وظایفی دارند؛
چه هورمونهایی در این مورد دخیل هستند. وظیفهی آنها چیست، نیازهای آنها برای انجام این وظیفه چیست؛
این هورمونها نسبت به مواد غذایی مختلف چه واکنشهایی دارند؛
چه نوع مواد غذایی عملکرد این سیستم را مختل میکند و چه مواد غذایی با ساز و کار این سیستم هماهنگ است؛
خشت اول بیماری در بدن از کجا آغاز می شود و چرا؛
چه راهی برای بازگرداندن بدن به حالت طبیعی و سلامت آن وجود دارد؟!
من آنقدر تحقیقاتم را ادامه دادم تا تمام موارد بالا را درک کنم و جواب سوالهایم را پیدا کنم.
منطقی که درباره قانون بدن و قانون سلامتی درک کردم خیلی قوی بود. من هرگز به این شکل واضح و منطقی، سیستم بدن را درک نکرده بودم. در کل زندگیام هرگز دربارهی این «آگاهیهای حیاتی برای سلامتی» چیزی نشنیده بودم.
اما تفاوت اساسی دوره «قانون سلامتی»، تبدیل کردن این اطلاعات به برنامه ای قابل اجرا برای رسیدن به نتایج پایدار در حوزه سلامتی است. برنامهای که اجرایش آنقدر ساده باشد و منطقاش آنقدر قوی باشد که بتواند تبدیل شود به سبک زندگی شما.
تمام سعی من در این پروسه، «اجرای» قدمبهقدم هر آگاهیای که درک میکردم و «بررسیِ بازخوردها» بود تا بتوانم «قانون سلامتی» را بفهمم. زیرا وقتی بحث آموزش میشود، استاندارهای من بسیار بالا میرود. یعنی نتیجه اجرای آن آگاهیها باید آنقدر پایدار باشد و نتایج باید آنقدر مرا راضی کند که حاضر به صحبتکردن درباره آنها و توصیهی آنها به دیگران باشم.
دربارهی من، نتایج در همان هفتههای اول خود را نشان داد. اول در بهبود واضح در «عملکرد اندامهای درونیام» و سپس در وضعیت ظاهریام.
شما فقط ظاهر من را میبینید که در طی 3 ماه 25 کلیو وزن کم
کردهام؛ اما سلامتیای که از درون احساس می کنم بینهایت بیش از این نتیجهی ظاهری است.
از همه مهمتر اینکه، هیچ زجری در این مسیر نبود. این نتیجه با گرسنگیکشیدن یا انجام ورزشهای سخت و ضربه زدن به مفاصل بدن همراه نبود. بلکه به شیوهی طبیعی رخ داد. بر خلاف شیوههای قبلی من، این نتایج از مسیری منطقی و لذت بخش بدست آمده بود.
این نتایج، انگیزههای من را بیشتر تقویت کرد تا آنها را به دیگران نیز آموزش بدهم.
زیرا جای این آگاهیها نه فقط در زندگی من، بلکه در زندگی هزاران هزار فرد خالی است برای اینکه بدنی سالم و طبیعی داشته باشند و اندامی رویایی را تجربه کنند.
من در تمرینات دورهی قانون سلامتی، انجام ورزش های سخت را از شما نمیخواهم؛
برای حذف چربیهای اضافه، نیازی به گرسنگیکشیدن نداری؛
در این دوره، مسیرِ رسیدن به سلامتی و اندام رویایی نهتنها لذت بخش است، بلکه کارهای روتین روزانهی شما را نیز کم میکند و انرژی و زمان شما آزاد میشود برای تمرکز بر سایر اهدافتان. ضمن اینکه قدمبهقدم عملکرد بدن شما از درون، سالم میشود. سلولهای جدیدِ سالم در بدن ساخته میشوند؛ سیستم ایمنی بدن تقویت میشود.
مطالبی که در این دوره گفته میشود، در عین حال که ساده و قابل اجراست، بسیار اساسی است. به نحوی که همیشه جای این آگاهیها در دانستههای بشر درباره شناختنِ عملکرد بدنش خالی بوده است.
به همین دلیل مطمئنم این دوره، زندگیِ میلیونها نفر را متحول میکند. سلامتیای که در بدن شما ایجاد میشود، تأثیری شگرف بر کیفیت سایر جنبههای زندگیتان میگذارد. که به این راحتی با هیچ میزان پول قابل اندازهگیری نیست