رضایت جنسی از منظر زنانه؛ چرا تماشای «در انتهای شب» مهم است؟
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
١. سریال «در انتهای شب» ساختهی آیدا پناهنده، اثر قابل توجه این روزهای شبکهی نمایش خانگی است. در هیاهوی سریالهای جنایی و هیجانی، «در انتهای شب» داستان خود را با ملایمت و آرامش آغاز کرد. ماهرخ (هدی زین العابدین) و بهنام (پارسا پیروزفر) زوج جوانی هستند که گویا در آستانهی جداییاَند... داستانی بسیار شنیده شده اما همچنان جذاب و لبریز از پتانسیل داستانگویی، اگر خوب به آن پرداخته شود.
٢. تا اینجا دلیل غیرسینمایی خاصی برای توجه به «در انتهای شب» وجود ندارد. اما در قسمت سوم و پس از آشکار شدن دلیل جدایی این زوج، ناگهان نام این سریال در فضای مجازی سر زبانها افتاد و مخاطبان عموما نگاه سریال به این مسئله را تحسین کردند. در قسمت سوم، از اشارات ماهرخ متوجه میشویم که دلیل اصلی او برای جدایی از بهنام، «عدم رضایت از روابط جنسی و زناشویی» بوده است.
٣. «رابطهی جنسی» یکی از ارکان اساسی روابط میان زوجین است که مانند هر رفتار انسانی دیگر، میتواند تحت تاثیر عوامل گوناگون روانی قرار بگیرد. تنشهای روزمره، به سادگی آمادگی ذهنی افراد برای برقراری رابطهی جنسی را به هم میریزد و در زندگیهای پرتنش امروز، این موضوع بسیار اساسی است. ماهرخ نیز به این واقعیت اشاره میکند که پرش فکری بهنام باعث شده تا در حین رابطهی جنسی، به او توجه نکند.
۴. به دلیل اقتضائات فرهنگی جامعهی ایرانی، اصولا «امر جنسی» نوعی تابو به شمار میرود و حتی سخن گفتن و پرسیدن دربارهی آن به سختی اتفاق میافتد. در کنار آن، عدم آموزش صحیح نحوهی تعامل جنسی میان زوجین بر وخامت اوضاع میافزاید. اما از منظری زنانه، یکی از علل اصلی این مسئله، به رسمیت نشناختن حق جنسی زنان است. ماهرخ در دیالوگ مهمی به بهنام میگوید: «بگو برات مهم نبود که زنت هم حق داره به اندازهی تو لذت ببره!»
۵. زنان، هم به دلایل زیستی و هم به دلایل فرهنگی، به آمادگی بیشتری برای رسیدن به نقطهی مطلوب رضایت جنسی نیاز دارند و طبیعتاً این امر بدون آگاهی و همراهی همسرشان اتفاق نمیافتد. در سکانس پربازدید «در انتهای شب» بهنام در دفاع از خود میگوید که دکتر پذیرفته نود درصد زنها در رابطهی جنسی به اوج رضایت نمیرسند. ماهرخ از سر شکایت میگوید که نه مثل نود درصد زنهاست نه میخواهد که باشد!
۶. بنا بر آمارهای پزشکی، بخش قابل توجهی از زنان در طول زندگی زناشوییشان هیچگاه اوج رضایت جنسی را تجربه نمیکنند. این مسئله منجر به سرخوردگی و بیمیلی فرد به تداوم زندگی زناشویی خواهد شد. بنا بر آنچه از دادگاههای خانواده بر میآید، عدم رضایت جنسی یکی از اصلیترین دلایل زنان برای درخواست جدایی است.
٧. در آموزههای دینی، تاکید بسیاری بر اهمیت «روابط جنسی» مطلوب در تداوم زندگی زناشویی و علاقهی میان زوجین وجود دارد. همچنین در گزارههای بسیاری از مردان خواسته شده تا در رابطهی جنسی، به رضایت و آمادگی همسرانشان توجه داشته باشند و برای رسیدن به آن، مهارتهایی را به کار گیرند. به دیگر سخن، رضایت زنان از رابطهی جنسی نه تنها تابو نیست، بلکه باید مورد توجه قرار بگیرد.
٨. «در انتهای شب» از این نظر که برای شاید نخستین بار در سینمای ایران، مسئلهی رضایت از رابطهی جنسی را - به ویژه از منظر زنانهی آن که همواره تابویی جدی بوده - به بحث گذاشت، شایستهی دیده شدن است؛ جدا از ویژگیهای دیگری که میتواند ما را مجاب کند تا به تماشای آن بنشینیم.
@tadaeeat
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
١. سریال «در انتهای شب» ساختهی آیدا پناهنده، اثر قابل توجه این روزهای شبکهی نمایش خانگی است. در هیاهوی سریالهای جنایی و هیجانی، «در انتهای شب» داستان خود را با ملایمت و آرامش آغاز کرد. ماهرخ (هدی زین العابدین) و بهنام (پارسا پیروزفر) زوج جوانی هستند که گویا در آستانهی جداییاَند... داستانی بسیار شنیده شده اما همچنان جذاب و لبریز از پتانسیل داستانگویی، اگر خوب به آن پرداخته شود.
٢. تا اینجا دلیل غیرسینمایی خاصی برای توجه به «در انتهای شب» وجود ندارد. اما در قسمت سوم و پس از آشکار شدن دلیل جدایی این زوج، ناگهان نام این سریال در فضای مجازی سر زبانها افتاد و مخاطبان عموما نگاه سریال به این مسئله را تحسین کردند. در قسمت سوم، از اشارات ماهرخ متوجه میشویم که دلیل اصلی او برای جدایی از بهنام، «عدم رضایت از روابط جنسی و زناشویی» بوده است.
٣. «رابطهی جنسی» یکی از ارکان اساسی روابط میان زوجین است که مانند هر رفتار انسانی دیگر، میتواند تحت تاثیر عوامل گوناگون روانی قرار بگیرد. تنشهای روزمره، به سادگی آمادگی ذهنی افراد برای برقراری رابطهی جنسی را به هم میریزد و در زندگیهای پرتنش امروز، این موضوع بسیار اساسی است. ماهرخ نیز به این واقعیت اشاره میکند که پرش فکری بهنام باعث شده تا در حین رابطهی جنسی، به او توجه نکند.
۴. به دلیل اقتضائات فرهنگی جامعهی ایرانی، اصولا «امر جنسی» نوعی تابو به شمار میرود و حتی سخن گفتن و پرسیدن دربارهی آن به سختی اتفاق میافتد. در کنار آن، عدم آموزش صحیح نحوهی تعامل جنسی میان زوجین بر وخامت اوضاع میافزاید. اما از منظری زنانه، یکی از علل اصلی این مسئله، به رسمیت نشناختن حق جنسی زنان است. ماهرخ در دیالوگ مهمی به بهنام میگوید: «بگو برات مهم نبود که زنت هم حق داره به اندازهی تو لذت ببره!»
۵. زنان، هم به دلایل زیستی و هم به دلایل فرهنگی، به آمادگی بیشتری برای رسیدن به نقطهی مطلوب رضایت جنسی نیاز دارند و طبیعتاً این امر بدون آگاهی و همراهی همسرشان اتفاق نمیافتد. در سکانس پربازدید «در انتهای شب» بهنام در دفاع از خود میگوید که دکتر پذیرفته نود درصد زنها در رابطهی جنسی به اوج رضایت نمیرسند. ماهرخ از سر شکایت میگوید که نه مثل نود درصد زنهاست نه میخواهد که باشد!
۶. بنا بر آمارهای پزشکی، بخش قابل توجهی از زنان در طول زندگی زناشوییشان هیچگاه اوج رضایت جنسی را تجربه نمیکنند. این مسئله منجر به سرخوردگی و بیمیلی فرد به تداوم زندگی زناشویی خواهد شد. بنا بر آنچه از دادگاههای خانواده بر میآید، عدم رضایت جنسی یکی از اصلیترین دلایل زنان برای درخواست جدایی است.
٧. در آموزههای دینی، تاکید بسیاری بر اهمیت «روابط جنسی» مطلوب در تداوم زندگی زناشویی و علاقهی میان زوجین وجود دارد. همچنین در گزارههای بسیاری از مردان خواسته شده تا در رابطهی جنسی، به رضایت و آمادگی همسرانشان توجه داشته باشند و برای رسیدن به آن، مهارتهایی را به کار گیرند. به دیگر سخن، رضایت زنان از رابطهی جنسی نه تنها تابو نیست، بلکه باید مورد توجه قرار بگیرد.
٨. «در انتهای شب» از این نظر که برای شاید نخستین بار در سینمای ایران، مسئلهی رضایت از رابطهی جنسی را - به ویژه از منظر زنانهی آن که همواره تابویی جدی بوده - به بحث گذاشت، شایستهی دیده شدن است؛ جدا از ویژگیهای دیگری که میتواند ما را مجاب کند تا به تماشای آن بنشینیم.
@tadaeeat