#معرفی_کتاب
جنگ و صلح
لئو تولستوی
ترجمه کاظم انصاری
خیلی ناراحت و متاسفم چرا این کتاب را زودتر نخوانده ام. اگر چه طولانی بود اما مثل رودخانه ای که طولانی بودنش عیب به شمار نمی اید طولانی بودن این کتاب هم ضروری و حتا زیباست.کتاب با توصیف صحنه های شب نشینی اعیانی اشراف روسیه در قرن 19 شروع می شود و بدینسان خواننده اندک اندک با برخی شخصیت ها آشنا می شود:شاهزاده واسیلی،پی یر، هلن،شاهزاده اندره و...
کم کم فضای داستان به سمت حوادث جنگهای امپراطور الکساندر- تزار روسیه- و ناپلئون کشیده می شود. رابطه شخصیت ها در این فضا دگرگون می شود.در عین حال که داستان پر از توصیفات صحنه های جنگی است خیلی مباحث دیگر هم در خلال آن مطرح می شود که حتا خود می توانسته اند موضوع رمانی دیگر باشند.تغییر عقاید،خیانت ها،عشق ها و بی وفایی ها و....
اما نکته عجیب داستان که در ابتدا کمرنگ است و کم کم به موازات مستند شدن بیشتر داستان به اوج می رسد اظهار نظرهای موشکافانه نویسنده در مورد رویداد هاست تا جایی که سی صفحه آخر کتاب را تنها یک فیلسوف می تواند نوشته باشد.کنایات نویسنده به روشهای تحلیل حوادث به توسط مورخین اندک اندک خواننده را به سمت پذیرش نظریه جبر تاریخی پیش می برد و در آخر کتاب نویسنده مستدل و صریح از این نظریه دفاع می کند.برخلاف آنچه که قاعدتا باید یک نویسنده روسی جانبدارانه درباره جنگ روسیه و فرانسه قضاوت کند،این نویسنده خیلی ساده حوادث را بیان می کند: نه فتح مسکو نشانه نبوغ ناپلئون است و نه بازپس گیری آن نشانه کاردانی الکساندر.آتش گرفتن مسکو که لشکر فرانسه را خاکستر نشین می کند هیچ نیست جز نتیجه طبیعی خرده آتش ها بر پا شده به منظور پخت غذا که در نبود نیروهای آتش نشان فراگیر می شود و...
سبک داستان به صورت دانای کل است و نمی توان برای آن قهرمان خاصی را در نظر گرفت.هر یک از شخصیت ها گوشه از داستان را به پیش می برند.
به نظر من این کتاب می شود در دانشگاههای تاریخ ،فلسفه،جامعه شناسی و حتا حقوق تدریس کرد.البته با توجه به حجمش و عمق برخی مطالب،دست کم باید برای آن 10 واحد در نظر گرفت!
هر گاه وقت کنم باز این کتاب را خواهم خواند.
@tashir
جنگ و صلح
لئو تولستوی
ترجمه کاظم انصاری
خیلی ناراحت و متاسفم چرا این کتاب را زودتر نخوانده ام. اگر چه طولانی بود اما مثل رودخانه ای که طولانی بودنش عیب به شمار نمی اید طولانی بودن این کتاب هم ضروری و حتا زیباست.کتاب با توصیف صحنه های شب نشینی اعیانی اشراف روسیه در قرن 19 شروع می شود و بدینسان خواننده اندک اندک با برخی شخصیت ها آشنا می شود:شاهزاده واسیلی،پی یر، هلن،شاهزاده اندره و...
کم کم فضای داستان به سمت حوادث جنگهای امپراطور الکساندر- تزار روسیه- و ناپلئون کشیده می شود. رابطه شخصیت ها در این فضا دگرگون می شود.در عین حال که داستان پر از توصیفات صحنه های جنگی است خیلی مباحث دیگر هم در خلال آن مطرح می شود که حتا خود می توانسته اند موضوع رمانی دیگر باشند.تغییر عقاید،خیانت ها،عشق ها و بی وفایی ها و....
اما نکته عجیب داستان که در ابتدا کمرنگ است و کم کم به موازات مستند شدن بیشتر داستان به اوج می رسد اظهار نظرهای موشکافانه نویسنده در مورد رویداد هاست تا جایی که سی صفحه آخر کتاب را تنها یک فیلسوف می تواند نوشته باشد.کنایات نویسنده به روشهای تحلیل حوادث به توسط مورخین اندک اندک خواننده را به سمت پذیرش نظریه جبر تاریخی پیش می برد و در آخر کتاب نویسنده مستدل و صریح از این نظریه دفاع می کند.برخلاف آنچه که قاعدتا باید یک نویسنده روسی جانبدارانه درباره جنگ روسیه و فرانسه قضاوت کند،این نویسنده خیلی ساده حوادث را بیان می کند: نه فتح مسکو نشانه نبوغ ناپلئون است و نه بازپس گیری آن نشانه کاردانی الکساندر.آتش گرفتن مسکو که لشکر فرانسه را خاکستر نشین می کند هیچ نیست جز نتیجه طبیعی خرده آتش ها بر پا شده به منظور پخت غذا که در نبود نیروهای آتش نشان فراگیر می شود و...
سبک داستان به صورت دانای کل است و نمی توان برای آن قهرمان خاصی را در نظر گرفت.هر یک از شخصیت ها گوشه از داستان را به پیش می برند.
به نظر من این کتاب می شود در دانشگاههای تاریخ ،فلسفه،جامعه شناسی و حتا حقوق تدریس کرد.البته با توجه به حجمش و عمق برخی مطالب،دست کم باید برای آن 10 واحد در نظر گرفت!
هر گاه وقت کنم باز این کتاب را خواهم خواند.
@tashir