ترس؟
نسیم صبح گاهی آغاز روز هایم است
اضطراب؟
آواز گنجشکان دم طلوع ام است
آشفتگی؟
قسمت عظیمی از وجود من است
ژنرال من؟
همزمان درد و درمان این اتفاقات است!...
همان گونه که اضطراب را به وجودم وارد می کند ، با آغوشی پر از عطر تنش مرا از اضطراب خالی می کند
با نوازش هایش ترس کودکانه ام را می ریزاند و با بوسه هایش آشفتگی بدنم را از لب هایم می دزدد...
آری ژنرال من اینگونه است
نه تعادل دارد و نه میانه روی
همیشه یا مرا تا استخوان می سوزاند و یا باعث می شود از تمام وجودم گل رز بروید
گاهی باعث می شود قطره قطره اشک هایم تبدیل به آب جوشانی شود که ذره ذره مرا نابود می کند و یا باعث می شود از شدت ذوق سرخی لپ هایم به سرخی گیلاس های تازه رسیده طعنه بزند
آری...ژنرال من اینگونه است:)
-نیکو ᎗
𝒽𝓉𝓉𝓅𝓈://𝓉.𝓂ℯ/𝒢ℯ𝓃𝓇𝒶𝓁𝓂𝒶𝓃༊ ִֶָ