امروز صبح دیدم داره خونه رو زیرو رو میکنه بهم گفت فرم و ندیدی منم گفتم نه دست بهش نزدم...خلاصه رفتیم بیرون
از سر شب دارم دونبالش میگردم بماند
دوستم گفت از نقاشی داداشت که برا تولدت کشیده عکس بده بهم
منم فرستادم اومدم بزارمش لای کتابم...
دیدم برگه ای ک بابام پرش کرده و اتش نشانی میخوادش =)))
از سر شب دارم دونبالش میگردم بماند
دوستم گفت از نقاشی داداشت که برا تولدت کشیده عکس بده بهم
منم فرستادم اومدم بزارمش لای کتابم...
دیدم برگه ای ک بابام پرش کرده و اتش نشانی میخوادش =)))