✅فقط خدا، همان خدای دهه شصتست. سایر مؤلفهها، دستخوش تغییرات بودهاند.
✍ رضا کمال
🔗 بافرض اینکه بخشی از رأی پزشکیان مبتنی بر خواسته "تغییر" از سوی مردم بوده باشد، میتوان گفت: با احتساب تحریمیها، اکثریت قریب به اتفاق مردم بدنبال تحول در حکمرانی بوده که در این مسیر دارای باورهای مختلف (اعم از براندازی و اصلاح) هستند.
🔗 میتوان اذعان کرد؛ ایران با یک دموکراسی نصفه و نیمه، یک دموکراسی بزرگ و تمام عیار را تمرین میکند.
ایرانیان در این 45 سال، در حال آموختن احترام به آرا یکدیگر بودهاند. دستاوردی که در خاورمیانه اگر بینظیر نباشد، کم نظیر است. مثلا در دموکراسی پاکستانی، کمتر یک انتخابات بدون تلفات مشاهده میشود. امری که در سوریه، لبنان و عراق نیز مشهود است. و سایر همسایگان نیز اصلا انتخاباتی ندارند که بتوان قیاس کرد.
🔗 حاکمیت در حال آزمودن و آموختن اجرای پاک و سالم فرآیند انتخاباتیست تا جاییکه دستکاری مستقیم و غیرمستقیم در آرای مردم کاملأ حذف شود و در مقابل؛ امروز! مردم حتی مخالفتشان را از طریق عدم مشارکت یا حضور پای صندوق رأی بروز میدهند.
🔗 برخلاف اقتصاد، در حوزه اجتماعی، بقدری پیشرفت حاصل شده (با تسلط نسبی در امور سیاسی) که امروز جامعه با یک خطبه آتشین یا جریانی رسانهای، تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
بدلیل فکت محور شدن بخش مهمی از مردم، امروز راضی و قانع کردن مردم با یک متن و سریال تلویزیونی کار آسانی نیست.
جامعه در حال طی دوران بلوغ است و مذاکرات و مشاجرات انتخاباتی این چند روز، راهی بود که باید پیموده میشد.
🔗 در عین حال هنوز برای عدهای ولو اندک، لازم است که بالای سرشان چوبی باشد، اقلیتی ایدئولوگ که نتنها رام نیستند بلکه زورگویی میکنند و خود را نص صریح و اکثریت را حدیثی جعلی میپندارند و اگر رأی مردم و شخصی مانند آیت الله خامنهای نبودند این درصد اقلیت، مردم را له میکردند. افراد و گروههایی که بدون رحم، طبق آموزههای مکتب خود عمل میکنند. بطوریکه میتوان گفت؛ وجه مثبت شخص رهبر، مهار این تندروها بوده که پتانسیل بالایی در تخریب، تجزیه و نابودی کشور را داشته و دارند.
🔗 رأی دادن برخی، نه یک بیعت با رهبر و تأیید نظام، بلکه کنشی برای کنترل مغولان سیاسی و قوم تاتار بود. کاری که تجربه تاریخی آن قابل اشاره است. درست جاییکه بجای گلاویز شدن با مهاجمان مغول، آنها در جامعه ایرانی حل شدند. (بخشی از رأی دهندگان از غولهای مدعی سیاست، میترسیدند چون شاخ دارند و عقل ندارند).
.
🔗 شاید بتوان ادعا نمود؛ تمام 17 میلیون رأی منتخب مردم، تائیدیه نظام نبوده بلکه شیوهای مدنی برای جلوگیری از ایجاد یک بحران اجتماعی فراگیر است.
🔗 ایران؛ استعداد چندپارگی را دارد و در تاریخ بارها مرزهایش تغییر کرده و گاهی حکومت مرکزی نداشته است. گاهی چارسویش را چهار حاکم، فرمانروایی کرده است.
🔗در همین اواخر تاریخ پیشا معاصر و در قبل و حین قاجاریه، این چند پارگی عیان است. زوال بعد از یک دوره کمال، در عهد صفویه، 100 سال از فرهنگ و تاریخ کشور را نابود کرد. (بجز کریمخانزند که در بخشی از ایران بزرگ حاکمیت داشت).
🔗 عکسهای دوران قاجاریه که بتازگی منتشر شده، میزان فلاکت (تفاوتش با دنیای نیمه مدرن آنزمان) ایران را نمایش میدهد. اگر آثار باستانی دوره صفویه با آثار دوره قاجار مقایسه شود، مفهوم خلأ قدرت و تاثیر آن بر روی همه حوزهها مشاهده میشود.
🔗 تمرین دموکراسی مهم است ولی بدون اقتدار در کشورداری، زمینه دموکراسی، محقق نمیشود. که در غیر این صورت؛ دوره راهزنی و غارت مجددا به کشور باز گشته و عملاً فصلی برای دموکراسی باز نمیشود.
🔗 با شکیبایی و تحمل در دوران سخت یادگیری دموکراسی، پروسه گذار تکمیل خواهد شد. تغییرات اجتماعی و سیاسی، کاملاً مشهود است کما اینکه جمهوری اسلامی با جمهوری اسلامی دهه 60 قابل قیاس نیست، حتی اگر خدایش همان خدا باشد.
@VOTEHRAN
✍ رضا کمال
🔗 بافرض اینکه بخشی از رأی پزشکیان مبتنی بر خواسته "تغییر" از سوی مردم بوده باشد، میتوان گفت: با احتساب تحریمیها، اکثریت قریب به اتفاق مردم بدنبال تحول در حکمرانی بوده که در این مسیر دارای باورهای مختلف (اعم از براندازی و اصلاح) هستند.
🔗 میتوان اذعان کرد؛ ایران با یک دموکراسی نصفه و نیمه، یک دموکراسی بزرگ و تمام عیار را تمرین میکند.
ایرانیان در این 45 سال، در حال آموختن احترام به آرا یکدیگر بودهاند. دستاوردی که در خاورمیانه اگر بینظیر نباشد، کم نظیر است. مثلا در دموکراسی پاکستانی، کمتر یک انتخابات بدون تلفات مشاهده میشود. امری که در سوریه، لبنان و عراق نیز مشهود است. و سایر همسایگان نیز اصلا انتخاباتی ندارند که بتوان قیاس کرد.
🔗 حاکمیت در حال آزمودن و آموختن اجرای پاک و سالم فرآیند انتخاباتیست تا جاییکه دستکاری مستقیم و غیرمستقیم در آرای مردم کاملأ حذف شود و در مقابل؛ امروز! مردم حتی مخالفتشان را از طریق عدم مشارکت یا حضور پای صندوق رأی بروز میدهند.
🔗 برخلاف اقتصاد، در حوزه اجتماعی، بقدری پیشرفت حاصل شده (با تسلط نسبی در امور سیاسی) که امروز جامعه با یک خطبه آتشین یا جریانی رسانهای، تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
بدلیل فکت محور شدن بخش مهمی از مردم، امروز راضی و قانع کردن مردم با یک متن و سریال تلویزیونی کار آسانی نیست.
جامعه در حال طی دوران بلوغ است و مذاکرات و مشاجرات انتخاباتی این چند روز، راهی بود که باید پیموده میشد.
🔗 در عین حال هنوز برای عدهای ولو اندک، لازم است که بالای سرشان چوبی باشد، اقلیتی ایدئولوگ که نتنها رام نیستند بلکه زورگویی میکنند و خود را نص صریح و اکثریت را حدیثی جعلی میپندارند و اگر رأی مردم و شخصی مانند آیت الله خامنهای نبودند این درصد اقلیت، مردم را له میکردند. افراد و گروههایی که بدون رحم، طبق آموزههای مکتب خود عمل میکنند. بطوریکه میتوان گفت؛ وجه مثبت شخص رهبر، مهار این تندروها بوده که پتانسیل بالایی در تخریب، تجزیه و نابودی کشور را داشته و دارند.
🔗 رأی دادن برخی، نه یک بیعت با رهبر و تأیید نظام، بلکه کنشی برای کنترل مغولان سیاسی و قوم تاتار بود. کاری که تجربه تاریخی آن قابل اشاره است. درست جاییکه بجای گلاویز شدن با مهاجمان مغول، آنها در جامعه ایرانی حل شدند. (بخشی از رأی دهندگان از غولهای مدعی سیاست، میترسیدند چون شاخ دارند و عقل ندارند).
.
🔗 شاید بتوان ادعا نمود؛ تمام 17 میلیون رأی منتخب مردم، تائیدیه نظام نبوده بلکه شیوهای مدنی برای جلوگیری از ایجاد یک بحران اجتماعی فراگیر است.
🔗 ایران؛ استعداد چندپارگی را دارد و در تاریخ بارها مرزهایش تغییر کرده و گاهی حکومت مرکزی نداشته است. گاهی چارسویش را چهار حاکم، فرمانروایی کرده است.
🔗در همین اواخر تاریخ پیشا معاصر و در قبل و حین قاجاریه، این چند پارگی عیان است. زوال بعد از یک دوره کمال، در عهد صفویه، 100 سال از فرهنگ و تاریخ کشور را نابود کرد. (بجز کریمخانزند که در بخشی از ایران بزرگ حاکمیت داشت).
🔗 عکسهای دوران قاجاریه که بتازگی منتشر شده، میزان فلاکت (تفاوتش با دنیای نیمه مدرن آنزمان) ایران را نمایش میدهد. اگر آثار باستانی دوره صفویه با آثار دوره قاجار مقایسه شود، مفهوم خلأ قدرت و تاثیر آن بر روی همه حوزهها مشاهده میشود.
🔗 تمرین دموکراسی مهم است ولی بدون اقتدار در کشورداری، زمینه دموکراسی، محقق نمیشود. که در غیر این صورت؛ دوره راهزنی و غارت مجددا به کشور باز گشته و عملاً فصلی برای دموکراسی باز نمیشود.
🔗 با شکیبایی و تحمل در دوران سخت یادگیری دموکراسی، پروسه گذار تکمیل خواهد شد. تغییرات اجتماعی و سیاسی، کاملاً مشهود است کما اینکه جمهوری اسلامی با جمهوری اسلامی دهه 60 قابل قیاس نیست، حتی اگر خدایش همان خدا باشد.
@VOTEHRAN