Forward from: اشعار دکتر حبیب جعفرنژاد ایوریق
چه نعمت زیبایی است که دست انسان بتواند دست نیازمندان را بگیرد و بلند کند .
دیگر چنین دستی ، دست نیست بلکه خود نشان رحمت الهی است .
دست اگر وارد کار خیر نشود ، وسیله بدبختی و تیره روزی است .
دست حاج محمود ، دست رحمت شده بود ای پسر .
جای آن دست هم اکنون در بین این تبار خالی است ای پسر .
12
🌺
زیبا هم که باشی ، رفتنت مفروض است و از تو فقط نامی بجا خواهد ماند .
هر اندازه هم که گل زیبا باشد ، سرانجام خواهد پژمرد .
نام حاج محمود هم هر گاه که بیاید به نیکی از او یاد خواهد شد .
هر انسان زیبا مرامی ، نام زیبا از خود بجا خواهد گذاشت .
دنیا همانند حاج محمود ، دیگر پسری را به روی خود ندید .
13
🌺
رسم اجل است که هر خانه زیبایی بیابد ، سری بدانجا میزند .
انسانهای زیبا سیرت را در هر جا ، یکی یکی می یابد و انتخاب میکند .
میرود و در هر جا گل زیبایی را پیدا کند ، زود پرپر میکند .
حاج محمود مرد زیبا سیرتی بود که اجل او را جدا کرد .
در باغ ما گلی بود که انتخاب کننده اش او را چید .
14
🌺
دو دنیا چه زیبا از میان به دو قسمت شده است .
دنیای آخرت و دنیای فانی ، سپیدی که از سیاهی جدا شده است .
میدانم که هر دو هم از یک بافت خلقتی با هم جمع شده اند .
تنها انسان عاقل است که دنیای باقی را به دنیای فانی نمیفروشد .
و همیشه دل میبندد به آن دنیایی که همیشگی و جاودان خواهد ماند .
15
🌺
حاج محمود به انسانهای زیبا سیرت سلام و درود خواهد داد .
سلام خواهد شنید و سلام خواهد داد .
تمامی مناظری که حاج محمود میبیند زیبا خواهد بود .
اگر تو هم انسان باشی ، تو هم آن مناظر زیبا و سلام دادن ها و شنیدن ها را خواهی دید و درک خواهی کرد .
و در بهشت سلام خواهی شنید .
16
🌺
میدانم حاج محمود هم اکنون در بهشت زندگی میکند .
در باغ زندگی میکند یا در درون کاخ سکونت دارد .
برای دوستش گل میچیند و از دست دوستش گل میگیرد .
حاج محمود خوش بحالت که زیبا زندگی میکنی .
و چه زیبا در بین انسانهای زیبا سیرت سکونت داری .
17
🌺
هنگام آرایش میبینی که انسان متشخص لباسی به رنگ زرد میپوشد .
تو هم زرد پوشیدی تا شاید خداوند تو را بپسندد .
همانند انار زرد دوباره آن جوهر سرخ گون خودت را تشان بده ای پهلوان .
آراسته ای تا با زیبایی تمام به نزد خدایت بروی .
حاج محمود !
بنگر که پوشش زرد چه قدر برازنده ات است .
18
🌺
نمیگویم دوباره از جا برخیز و با ما صحبت کن .
نمیگویم تا تو بودی ما هم آشنا و فامیل داشتیم .
نمیگویم که از درون چشمهایم غصه دلم را بخوان .
میگویم تو برادر مادرم بودی و برای ما دوست و رفیق .
از روزیکه رفتی دنیا سراسر برای ما ضیق و تنگ شده است .
19
🌺
مادرم درگذشت و از زمان مرگش در کار من گره افتاده است .
گفتم بدون او میمیرم . یا فردا میمیرم و یا امروز .
مادرم رفت و روزگار تمامی بازماندگانش سیاه شد .
حاج محمود !
اگر مادرم را دیدی به او سلام برسان .
که انسان دلخون ، انسان دلخون را بجوید ، می یابد .
20
🌺
بیش از این اگر باز هم حرفی باشد ، دیگر نمیگویم .
نمیگویم سراسر دنیا بعد از تو برای ما تنگناست .
حاج محمود !
بهار را با خود برده ای و دوباره هوا برفیست .
اکنون حبیب ، دیگر تمام کن و با این سوز ننویس .
سرنوشت برای تو مقدر کرده است با یخ و سرما بسوزی و نابود شوی .
21
🌺
🌻🌻🌻H Dj
دیگر چنین دستی ، دست نیست بلکه خود نشان رحمت الهی است .
دست اگر وارد کار خیر نشود ، وسیله بدبختی و تیره روزی است .
دست حاج محمود ، دست رحمت شده بود ای پسر .
جای آن دست هم اکنون در بین این تبار خالی است ای پسر .
12
🌺
زیبا هم که باشی ، رفتنت مفروض است و از تو فقط نامی بجا خواهد ماند .
هر اندازه هم که گل زیبا باشد ، سرانجام خواهد پژمرد .
نام حاج محمود هم هر گاه که بیاید به نیکی از او یاد خواهد شد .
هر انسان زیبا مرامی ، نام زیبا از خود بجا خواهد گذاشت .
دنیا همانند حاج محمود ، دیگر پسری را به روی خود ندید .
13
🌺
رسم اجل است که هر خانه زیبایی بیابد ، سری بدانجا میزند .
انسانهای زیبا سیرت را در هر جا ، یکی یکی می یابد و انتخاب میکند .
میرود و در هر جا گل زیبایی را پیدا کند ، زود پرپر میکند .
حاج محمود مرد زیبا سیرتی بود که اجل او را جدا کرد .
در باغ ما گلی بود که انتخاب کننده اش او را چید .
14
🌺
دو دنیا چه زیبا از میان به دو قسمت شده است .
دنیای آخرت و دنیای فانی ، سپیدی که از سیاهی جدا شده است .
میدانم که هر دو هم از یک بافت خلقتی با هم جمع شده اند .
تنها انسان عاقل است که دنیای باقی را به دنیای فانی نمیفروشد .
و همیشه دل میبندد به آن دنیایی که همیشگی و جاودان خواهد ماند .
15
🌺
حاج محمود به انسانهای زیبا سیرت سلام و درود خواهد داد .
سلام خواهد شنید و سلام خواهد داد .
تمامی مناظری که حاج محمود میبیند زیبا خواهد بود .
اگر تو هم انسان باشی ، تو هم آن مناظر زیبا و سلام دادن ها و شنیدن ها را خواهی دید و درک خواهی کرد .
و در بهشت سلام خواهی شنید .
16
🌺
میدانم حاج محمود هم اکنون در بهشت زندگی میکند .
در باغ زندگی میکند یا در درون کاخ سکونت دارد .
برای دوستش گل میچیند و از دست دوستش گل میگیرد .
حاج محمود خوش بحالت که زیبا زندگی میکنی .
و چه زیبا در بین انسانهای زیبا سیرت سکونت داری .
17
🌺
هنگام آرایش میبینی که انسان متشخص لباسی به رنگ زرد میپوشد .
تو هم زرد پوشیدی تا شاید خداوند تو را بپسندد .
همانند انار زرد دوباره آن جوهر سرخ گون خودت را تشان بده ای پهلوان .
آراسته ای تا با زیبایی تمام به نزد خدایت بروی .
حاج محمود !
بنگر که پوشش زرد چه قدر برازنده ات است .
18
🌺
نمیگویم دوباره از جا برخیز و با ما صحبت کن .
نمیگویم تا تو بودی ما هم آشنا و فامیل داشتیم .
نمیگویم که از درون چشمهایم غصه دلم را بخوان .
میگویم تو برادر مادرم بودی و برای ما دوست و رفیق .
از روزیکه رفتی دنیا سراسر برای ما ضیق و تنگ شده است .
19
🌺
مادرم درگذشت و از زمان مرگش در کار من گره افتاده است .
گفتم بدون او میمیرم . یا فردا میمیرم و یا امروز .
مادرم رفت و روزگار تمامی بازماندگانش سیاه شد .
حاج محمود !
اگر مادرم را دیدی به او سلام برسان .
که انسان دلخون ، انسان دلخون را بجوید ، می یابد .
20
🌺
بیش از این اگر باز هم حرفی باشد ، دیگر نمیگویم .
نمیگویم سراسر دنیا بعد از تو برای ما تنگناست .
حاج محمود !
بهار را با خود برده ای و دوباره هوا برفیست .
اکنون حبیب ، دیگر تمام کن و با این سوز ننویس .
سرنوشت برای تو مقدر کرده است با یخ و سرما بسوزی و نابود شوی .
21
🌺
🌻🌻🌻H Dj