رمان ملکه عشق من(یلدا زارع نویسنده)


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


رمان(( ملکه عشق من )) درسایت ((www.ParsiRoman.com)) (( @ParsiRoman))دو پارت جلو تر است و میتوانید از این طریق پارت های جدید را دریافت کنید

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: بنرام🔞
#افسانه‌ای_بی‌همتا❌🔥

🔴رمانی تخیلی با چاشنی عشق و هیجان💥🥀

#پارت_هفده

-تو .. تو .. دندون #نیش داری؟
لبخند یه وری زد؛ هر لحظه داشت به #شاهرگش نزدیک تر می شد، نمی دونستم باید چیکار کنم با چشم های ملتمس به #سیا نگاه کردم.
#اخمی کرد و با صدای بمی گفت:
-ولش کن #دایان؛ فکر می کنم به اندازه ی کافی فهمیدن که نیومدیم پیِ خاله بازی.
با چشم های اشکی داشتم به #آوات نگاه می کردم، دندون های دایان تو #کسری از ثانیه انگار محو شدن و حالا #قیافه ش عادی شده بود مثل آدم های عادی
ولی این چیزی از واقعیت #ماجرا رو عوض نمی کرد؛ اون یه #خون_آشام بود!
آوات همونجا رو زمین نشست و با #ترس به زمین خیره شد.
انگار قضیه رو زیادی #شوخی گرفته بودیم، با صدایی که سعی می کردم #لرزشش رو پنهان کنم گفتم:
-از ما چی می خواین؟ اون #ناهمتا که می گی چیه؟
سیا با #آرامشی که نمی دونم از کجا می آورد اومد رو به روم و گفت:
-یه گوی تو #دستته!
با #تعجب بهش نگاه کردم؛ اون از کجا می دونست؟!
-تو #چجوری فهمیدی؟
-می دونی اون #گوی چیه؟ می دونی چه قدر با ارزشه؟
با این حرفش #گوی رو از جیبم در آوردم؛ با لذت به گوی تو #دستم نگاه می کرد، نمی دونم چی باعث شده بود انقدر از دیدنش اونم تو دست های من #خوشحال بشه.
-من .. من می خواستم #بندازمش بیرون ولی انگار صاحبش شمایین.
سرش رو آورد بالا و با چشم های #براقش زل زد تو چشم هام
-اتفاقا صاحبش فقط #تویی!

🔴اگر از دست رمانهای آبکی و نصفه خسته شدی این رمان رو از دست نده❗
#با_قلمی_عالی👌🏻❌
https://t.me/joinchat/AAAAAFkcSnyhuE73m9fxAQ


لفت ندید


دوستان تب هستش


#اوووووف_باهرپارتش_آبت_میاد😋😋😋


Forward from: Unknown
دنیل #چسبوندتم به کمد مدرسه رو #اسپنک محکی به #کونم زد و #کیرش رو تا ته کرد تو #کسم از #درد زیاد #گریه میکردم و #جیغ میزدم ولی صدام تو همون اتاق #خفه میشد، دنیل گازی از #گردنم گرفت و گفت
-چرا ادا #تنگا رو در میاری؟ خوبه خودم اولین بار #پردت رو زدم.
همونطور با #درد گفتم
-اولین بار و با #زور اونم فقط برای اینکه #پدرت #مدیر مدرسس.
#نوک_سینم رو گرفت و کشید و با #خشم گفت
-اوممممم، از این به بعدم همینه، تو فقط باید #زیر من #جر بخوری فهمیدی؟
با اتمام حرفش #گوشم رو به #دندون کشید و محکم #گاز گرفت.
اخ بلندی گفتم که ازم #کشید بیرون، #بی‌جون روی زمین افتادم که گفت
-#گمشو بیا اینجا باید #ساک بزنی.
صورتم رو جمع کردم و گفتم
-نه #چندشم میشه.
بلند شد و اومد طرف از #ترش خودم رو جمع کردم که صورتم رو گفت و #دهنم رو #بزور باز کرد. #کیر گندش رو رو وارد #دهنم کرد و شروع به #تلمبه زدن تو دهنم کرد و درهمون حال گفت
- وظیفه ی تو #ارضا کردن منه فقط.
و بعد............
📛 https://t.me/joinchat/AAAAAFYm1gJ6DwhowEQetg 🔞


Forward from: بنرام🔞
*در آینده خواهید خواند:)))*


تناب کشی بلندی رو دور تا دور شکم و سینه هاش پیچیده بودو اونو از سقف آویزون کرده بود.
فقط پنج سانت از کف اتاق فاصله داشت ولی چون چشماش بسته بودنو چیزی نمی دید نمیتونست تشخیص بده فاصلش تا زمین چقدره و ترس افتادن لحظه ای رهاش نمیکرد.
موزیک تندی با ولوم بالا از هدفون پخش میشد و صدای وحشتناک خواننده روی اعصابش چنگ مینداخت.
دوتا شمعی که روی کتفاش گذاشته بود هر لحظه بیشتر آب میشدن و بدنشو میسوزوندن اما ترس از افتادن باعث میشد جلوی تکون خوردن خودشو بگیره.

ویبراتور به شدت توی مقعدش تکون میخورد و با پروستاتش برخورد میکرد.
فقط چند دقیقه دیگه برای ارضا شدن وقت داشت و اگه این اتفاق نمی افتاد تنبیه سختی در انتظارش میبود...
به خاطر وضعیتش نمیتونست روی پایین تنش تمرکز کنه و ترس از تنبیه هم همه چیو بدتر میکرد.
میدونست اینطوری نمیتونه راحت ارضا بشه پس با عجز بهش التماس کرد:
+با...بابا حافظ
خواهش میکنم...خواهش میکنم کمکم کن!

#gay
#bdsm
#Daddy_little_boy 🔞💦

https://t.me/joinchat/AAAAAEbANa2O4RsLgeDPxQ


Forward from: بنرام🔞
 #روحیه حساس داری جوین نده
#خشن_رمانتیک_عاشقانه

 می خوام بهت یاد بدم اسب خوبی باشی دخترم 😏
چهار دستو پاشو زود؛ سریع چهار دستو پا شد ؛ زیر اسب رو انداختم روش افسار رو تو دهنش انداختم محکمش کردم
مثل یه اسب واقعی می خوام بهم سوار کاری بدی یادت باشه مثل یه اسب
نشستم روش سنگینیمو انداختم روش افسارش گرفتم با پام ضربه آرومی بهش زدم اروم شروع کرد به حرکت کردن ۵ دور ؛ شروع کرد اروم حرکت کردن ؛
باید مانع اولی مثل یه اسب خوب پرش بزنی آگه پاهات زخم بشه شلاق می خوری و یه داغ خوشگل پشت ساق پات پس مراقب باش جوجه......
ترس وحشت نگرانی تو چشماش میدیدم از ترس هیچی نمیگفت شروع کرد حرکت کردن مانع اول و دوم راحت رفت مانع سوم بلند تر بود که کامل پخش زمین شد
خودش اومد کنارم نشست خودشو انداخت تو بغلم ببخشید. بابایی دختر خوبی نبودم نتونستم از پس تنبیهم بر بیام من من.........

ادامه رمان لینک زیر لمس کن

#ددی_لیتل_گرل
#ددی_لیتل_بوی
#گی_دام
رمان حرمسرا
https://t.me/joinchat/AAAAAE-9hOAd13yk5ihafQ


Forward from: رمان ملکه عشق من(یلدا زارع نویسنده)
من که ضربه خورده بودم ..

دیگه مرده بودم ..برای همین انتقالی گرفتم رفتم جایی که از خاطره هاش دور باشه ولی ..خودش اونجا بود ..
من تحمل ضربه ی دیگه ای به قلبم رو نداشتم پس نتنها به اون بلکه به هیچ کس محل ندادم تا اینکه ..

شدم ملکه مغرور دانشگاه ..

اونجا بود که خواستم بازی کنم با کسی که ..

از اول هم قصدش با من بازی بود ...

اما نفهمیدم بهش دل باختم ..
http://t.me/joinchat/AAAAAEWhmer1UWYzSU_u-Q


Forward from: بنرام🔞
🔥🌑🔥🌑
🔥🌑🔥
🔥🌑
🔥
#part50

+لطفا اقا
-بنظرت #لیاقت داری حیون؟!
+بله اق...
باتو دهنی که خورد دهنش پر خون شد و صداش خفه...
-خفه شو #حیون هنوز یاد نگرفتی هرچی من میگم باید بگی چشم...
مراددد اون #سیم #برق و بیار
وحشت زده به چشمای #سردش نگاه کردم...
نمیتونستم تصور کنم میخواد همچین کاری انجام بدع
از برق میترسیدم و وحشت داشتم...
منو بلند کردو بست به صندلی
هرچی تقلا میکردم نمیشد #اقا رو صدا زدم
ولی نمیشنید انگار...
وقتی سیمای برق و اورد مراد حس کردم الانه ک #خیس کنم خودمو...
سیمارو به برق وصل کرد سیم به دست بهم نزدیک شد...
سری لخت سیم و به طرف #بدنم گرفت
چشم دوختم به چشماش که هیچی جز سردی و نشون نمیداد...
حالم دست خودم نبود نیشخندی به استرسم زد و سرشو به گوشم نزدیک کرد...
-باید زیر دستام #جون بدی حیون
و بعد اون سیم و بهم وصل کرد ک حس کردم یه لرزش خاصی بدنمو فرا گرفت و از درد و سوزش #جیغ بلندی زدم....⛓

#BDSM💎
#Master_slave🔪
#Daddy_little⛓


https://t.me/joinchat/AAAAAE47Nuq3Br2-qBbwZg


Forward from: بنرام🔞
#BDSM💎
#Master_slave🔪
#Daddy_little⛓


https://t.me/joinchat/AAAAAE47Nuq3Br2-qBbwZg


Forward from: بنرام🔞
#دنیایه_فیلم_بی_دی_اس_ام😋


Forward from: بنرام🔞
#خــیلییییی_مـهم📛❌💯

👤 ناشناس8525

سلام، لینک یک کانال رو گذاشته بودین قبلا....🥺 کانال خیلی خوبی بود، گــیف و ویــدئو و عـکس های با کیفیت صــکـصی و بی دی اس امی و اربــاب بــرده ای داشت..
خیلی وقته دنبالشم میشه لینکشو بهم بدین لطفاً؟؟؟

❌⛔️❌⛔️❌⛔️❌⛔️❌⛔️❌
🗣جواب ناشناس8525

متاسفانه این کانال خصــوصی شده و لینکش تا چند روز دیگه از دسترس خارج میشه، این آخرین باریه ک لینکش رو میزارم پس زود جـــوین شین، می‌خوام بــپاکم...❌⛔️

👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻
روابــط #BDSM🔞💦💯

♨️ســادیـسم و مــازوخیــسم🔥😮📛❗️
مــبنع گــ🔥ـیف و عــکـ🔞ـس های #بزرگـســال❌
ویـدیو هـای بزرگـ💦ـسال و مثبت هجده🔞❌
#خواهشا_زیر_بیست_سال_جوین_نشه🔞❌❌
https://t.me/joinchat/AAAAAES-_MolqM0ti_0zrA
👤 ناشناس8525

سلام، لینک یک کانال رو گذاشته بودین قبلا....🥺 کانال خیلی خوبی بود، گــیف و ویــدئو و عـکس های با کیفیت صــکـصی و بی دی اس امی و اربــاب بــرده ای داشت..
خیلی وقته دنبالشم میشه لینکشو بهم بدین لطفاً؟؟؟
❌⛔️❌⛔️❌⛔️❌⛔️❌⛔️❌
🗣جواب ناشناس8525

متاسفانه این کانال خصــوصی شده و لینکش تا چند روز دیگه از دسترس خارج میشه، این آخرین باریه ک لینکش رو میزارم پس زود جـــوین شین، می‌خوام بــپاکم...❌⛔️


👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻⛓👇🏻
روابــط #BDSM🔞💦💯

♨️ســادیـسم و مــازوخیــسم🔥😮📛❗️
مــبنع گــ🔥ـیف و عــکـ🔞ـس های #بزرگـســال❌
ویـدیو هـای بزرگـ💦ـسال و مثبت هجده🔞❌
#خواهشا_زیر_بیست_سال_جوین_نشه🔞❌❌
https://t.me/joinchat/AAAAAES-_MolqM0ti_0zrA


Forward from: Unknown
ملکه شـِʘًًًٌٌٍٍٍِْْْْْ͜͡ʘََ‍ٰٰ͜͡ـَ۪۪ٜ۪۪۪ٜ۪۪ٜ۪۪۪ٜ۪ٜ۪ٜؒؔؓؔکارچـٍٍ:
#رمان_بی_دی_اس_ام_:)
#اسیر_دست_من
#خشنترین_رمان_بی_دی_اس_ام
هرپارتش 💦خیست میکنه 💦
#پرده_زنی_با_دسته_بیل
❌زیر ۲۱ سال نخونه صحنه هاش خیلی بازه
#اروشا
روی ی تخت خوابوندتم تخت #معاینه🩺 بود 💉
از ترس #هق میزدم 😭
اومد سمتمو اون #شمع قرمز رنگ تو دستشو با فنک طلاییش #روشن کرد و گرفت روی شکمم 🕯
با هر قطره #پارافین جیغم در می اومد ..
وقتی کارش تموم شد
طرف دسته 🥀بیلی ک گوشه اتاق بود رفت و اورد 😰
پاهامو بسته بود نمیتونستم تکون بخورم ⛓
چوب رو گذاشت روی #سوراخ_بهشتم و خم شد طرفم و گفت:
با #دخترونگیت خداحافظی کن 😱
تو شوک حرفش بودم ک اون چوب رو ی ضرب فرو کرد تو #بهشتم 😈
از درد #جیغی زدم😰
با حرکت بعدیش ضعف رفتم و #چشمام سیاهی رفت...😈
اگه میخوای بدونی با دخترکمون چیکار کرد بزن رو لینک 😉😉😉
https://t.me/joinchat/AAAAAEIFEw2ro5IW5rpmaQ


Forward from: بنرام🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEW-Qhnbg1QylPoP6w
به دنیای رنگی رنگی لیتلگرل ها خوش آمدید🦋🍼💫
یه کانال متفاوت برای لیتل ها،پِت ها و ددی ها و مامی های جذاب 💖🌸✨
پر از عکس و گیف و انیمه های جذاب 💜🍑
اگه جای شما بودم هر گز از دستش نمیدادم 🔥💦


Forward from: بنرام🔞
#اوووووف_رمان_ارباب_برده‌ای
#خاطرات_شکنجه_یک_لیتل
#رمان_ددی_ولیتل_گرل_
#اووووف_این_کانال_رمانش_طوریه_کهباید_باشرت
https://t.me/joinchat/AAAAAEioTtfh6QXFIuvtZQ
😱😱😱😱😱❌😱❌❌😱😱😱😱


Forward from: بنرام🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEW-Qhnbg1QylPoP6w
به دنیای رنگی رنگی لیتلگرل ها خوش آمدید🦋🍼💫
یه کانال متفاوت برای لیتل ها،پِت ها و ددی ها و مامی های جذاب 💖🌸✨
پر از عکس و گیف و انیمه های جذاب 💜🍑
اگه جای شما بودم هر گز از دستش نمیدادم 🔥💦


Forward from: بنرام🔞
#یه_رمان_هات_جنون_شهوت😋😋😋💦💦💦💦💦💦


Forward from: Unknown
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
یه چنل هات😜😍😋
درحال تایپ 🧐📝✏️
داستان کاملا واقعی اگه دنبال چنل خزو تکرار نیستی عضو شو🔍😋😋😍
https://t.me/joinchat/AAAAAFP5X20Y2x_WOKMqtg

😋😋😋😋😋😋😋😋😋😋😋

اخ پاره شدم سعید اروم تر درد دارم
تیدا خفه شو فقط شل کن جفتمون لذت ببریم اخ اخ اخ لعنتی تو عالی دختر داری دیونم میکنی
کلفتیشو داخلم فرو کرد نفسم بالا نمیومد انگار دنیا برام تاریک شده بود هربار که تلمبه میزد از لذت اه عمیقی میکشیدم جری تر میشد و محکم تر واردم میکرد
😋😋ادامه داره عضو چنل شو نبود تف کن تو صورت دشمن😁


Forward from: بنرام🔞
🔥🙈🔥🙈🔥🙈🔥🙈
خلاصه رمان:

سیاوش پسریه که رئیس باند قاچاق دختره ولی درهمین بین خواسته یاناخواسته دل میبنده به یکی از برده هاش ...
ولی ماهک دلش یه جای دیگست و تواین بین سیاوش از حرص پس زده شدن شکنجش میکنع❌❌❌🔥
https://t.me/joinchat/AAAAAFWpVo4nQud-xYfm0A


Forward from: بنرام🔞
😈😈😈😈😈😈👅👅
چه چنل اوردم براتون هات عاشقانه جذاب خوشگل خلاصه عالی دیگه نگم براتون زود عضو شین که انرژی بگیریم ادامه بدیم بقیه ای داستان رو😘😍😋💋https://t.me/joinchat/AAAAAFP5X20Y2x_WOKMqtg

😈😈❌❤️❌💋💋💋

20 last posts shown.

803

subscribers
Channel statistics