کانال دینی ابراهیم خالدی

#تاریخ نسبت به #توهین #پیامبران و #صلحاء تکرار میشود:
( 4 )

هنگامی که حضرت موسی (ع) بخاطر نجات بنی اسرائیل با فرعون گفتگو و بحث کرد و معجزات و دلایل را برایش بیان و ذکر کرد؛
اما او :
"فتولی برکنه و قال ساحر او مجنون"
(الذاریات ۲۸ و ۲۹)
"فرعون با قدرت و لشکرش اعراض و پشت کرده و گفت:
موسی ساحر و یا دیوانه است"

اخلاق مستبدین و منش استبدادانه آن است که:
هرگاه در برابر برهان و منطق؛ جواب و پاسخی نداشته باشند به اتهام و توهین پناه برده و به بدترین شیوه و اسلوب وارد میدان دلیل و برهان می شوند؛
همانطوریکه حضرت شعیب (ع) وقتی که قومش را نصحیت و دعوت می کند:
"قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره"
"ای قوم من: هیچ اله و معبودی غیر الله وجود ندارد"
"و لا تنقصوا المکیال و المیزان بالقسط"
"کیل و میزان را نقص و کم نکنید"
بلکه:
"اوفوا المکیال و المیزان بالقسط"
"کیل و پیمانه را به قسط و عدالت اجرا کنید."
"و لا تبخسوا الناس اشیاءهم"
"و کالاهای مردم را بی ارزش قلمداد نکنید"
ولی آنان در برابر نصیحت و راهنمایی آنحضرت چنین گفتند:
"و لو لارهتک لرجمناک"
"اگر گروه و طایفه ات نبود تو را رجم می کردیم"
(سوره هود آیه ۸۴ الی ۹۳)
منطق و برخورد جاهلیت دنیای سنتی نسبت به حقایق و رسالت اینطوری بود.
ماهیت و جوهر دنیای مدرنیسم و پسامدرن هم در ارتباط با وحی و رسالت همان جاهلیت دنیای سنتی است و کمترین فرق و تفاوتی نکرده اند!
شاید دنیای مدرن از نظر
ابزار و تکنولوژی مادی؛ پیشرفت چشمگیری داشته و
کره ماه را تسخیر کرده باشند!!
اما از نظر معنوی و فکری و اخلاقی مانند همان دنیای سنتی قدیمی اند؛
و حتی از نظر بی رحمی و غارت و قتل عام و تعداد کشتارها؛ بسیار پیشرفته تر گشته اند!
ولی از نظر فرهنگ؛ انسان دوستی منحط تر از گذشته شده است.
اگر جاهلیت گذشته به زنده ها توهین و
بی ادبی می کردند؛
اما عصر مدرنیسم به مردگان بی ادبی و توهین می کنند!!
اگر گذشتگان جاهلی از رسولان زنده وحشت داشتند؛
اما جاهلیت مدرنیسم بیشتر از اسم و پیام آنان وحشت زده می شوند!!
به همین خاطر مرتب به آن ناصحان توهین و بی احترامی می کنند!!

#تاریخ برای #توهین به #پیامبران و #صلحاء تکرار میشود:
( 3 )

فرانسه اولین کشور دموکراس طلب؛
و مشهور به دموکراسی و لیبرالی است؛ که براساس قاعده و قانون خود به آراء و نظرات مخالفین خود احترام گذاشته و نظر مخالفین خود را تحمل نموده و
افراد در این نوع کشورها آزادی دارند مادامیکه به آزادی و حقوق دیگران توهین و بی احترام نکنند.
یعنی:
نباید بخاطر آزادی خود آزادی دیگران را محدود کنند؛
اگر در اروپا جلو اذان گرفته میشود بر اساس همان قاعده و قوانین مقرره است؛ چون که به نفع آنهاست اجرا میشود؛
اما بی ادبی و توهین که نمود و سنبل استبداد و نفرت است و در آن نفعی
می بینند آنرا تجویز و اجرا می کنند!!
و چنان گمان می کنند که اگر به
پیامبر ﷺ بی احترامی نمایند از محبت و پیروانش کاسته میشود!!!

همانطوریکه نمرود برای سرکوبی حضرت ابراهیم (ع) از هیچگونه بی احترامی و تحقیر دست نکشیده و با بدترین اسلوب و شیوه با آن حضرت رفتار کرد!!
تنها گناه و جرم او محدود ساختن قدرت آنان و راهنمایی مردم بسوی خداپرستی و حذف معبودها و واسطه های منفعت طلب بود که سود و منفعت خود را در توهین و حذف او می دیدند!!
و با آنحضرت به خشن ترین اسلوب و شیوه برخورد کردند که سوزاندن آنحضرت بود!!
یعنی:
در مقابل برهان و دلایل او عاجز گشته و چاره ی کار را در حذف و کشتن او دیدند!!

اگر در اروپا و فرانسه هم این روزها توهین و بی ادبی نسبت به پیامبر ﷺ می کنند نه اولین دفعه بوده و نه آخرین دفعه!!
چون:
قبلا هم همین فعل ناپسند ضد انسانی و ضد دینی و عرفی را انجام داده اند!!

همانطوریکه اروپا برای منافع مادی و گردش چرخ کارخانجات خود به آفریقا و آسیا حمله کرده و هزاران نفر را در کشورهای هندوستان و لیبی و الجزایر و سودان به خاک و خون کشیده و هزاران نفر را به بردگی کشانده و آواره کردند !!

کشتار و محرومیتی که صد ها سال آن ملت ها را عقب مانده کرده و از آن رنج می برند!!
یعنی:
بخاطر منافع مادی و حفظ قدرت خود از ارتکاب هر جنایتی دریغ نکردند و مرتکب آن میشوند؛
چون:
پیرو و تابع سیاست و فلسفه ی
ماکیاولی اند که برای رسیدن به هدف و مقصد خود دست به هر ابزار و وسیله ای می‌زنند هر چند که توهین و کشتار مردم بی گناه باشد!!

هیچ کس فراموش نکرده که فرانسه ی دموکراس طلب به الجزایر حمله ور شده بود و هزاران نفر را در خانه و سرزمین خود قتل عام کرد!!

اما مبارز ایمانی و دینی بنام شیخ عبدالقادر الجزایری در مقابل آنان به مبارزه بر می‌خیزد و قیام میکند!!

همان فرانسه ی دموکراسی خواه لیبرال؛ حجاب را منع کرد!!!
و این ممنوعیت بر خلاف روح آزادی و لیبرالیسم است؛
چون:
حجاب آزادی دیگران را محدود نکرده و یا اینکه هیچ بی ادبی و توهین برای دیگران نخواهد داشت؛
ولی ترس و وحشت آنان از دین و حجاب خواهد بود که ریشه ی بی ایمانی و بدحجابی از بین برود و سران حکومت متهم به بی لیاقتی شوند بطوریکه
گفته شود:
زنان و دختران ما مسلمان و محجبه شده اند در حالیکه زمام حکومت با شما بود؛
مثل جاهلان و معاندان سنتی
زمان پیامبر ﷺ که می‌گفتند:
محمدﷺ جوانان ما را گمراه میکند!!
و اکنون جاهلیت مدرن هم به زبان حال.....

#تاریخ برای #توهین به
#پیامبران و #صلحاء تکرار میشود:
( 2 )

فلسفه ی تاریخ و روح ماهیت تاریخ؛ عبارت است از:
علت و عللی که زمان بعنوان یک ظرفی برای آن علت و علل خواهد بود؛
یکی از آن علت ها:
شبیه و مانند بودن قلب های مریض و سنگدل خواهد بود که ثمره و آثار شبیه و مانندی در طول تاریخ
خواهد داشت و یکی از آثار قلب های مریض و سنگدل؛ طغیان و سرکشی نسبت به حق و حقیقت خواهد بود که در قالب انواع اتهامات و توهین ها متبلور و آشکار می شود:
"کذلک ما اتی الذین من قبلهم من رسول الا قالوا ساحر او مجنون"

تمام پیامبرانی که خداوند برای اقوام مختلفی فرستاده یک موقف و یک عملکردی متفق علیه داشته اند و آن عملکرد و رفتار چنین بود:
"قالوا:
ساحر او مجنون"
"گفتند:
ساحر و دیوانه است"
"اتوصوا به بل هم قوم طاغون"
"آیا- در این اتهامات-
همدیگر را توصیه و سفارش کرده اند یا اینکه قوم طغیانگر هستند"

اقوام مختلف نتوانستند که به همدیگر توصیه و سفارش کنند؛
چون:
مثل امروز وسایل ارتباط جمعی و نوشتن مطرح نبوده است؛
اما چون:
اقوام طغیانگر و سرکش بودند به پیامبران (ع) اتهام و بهتان زدند تا اینکه مردم را از حق و حقیقت دور کنند.

امروزه اگر در اروپا؛ به پیامبر رحمتﷺ توهین و بی احترامی میشود؛
چون:
هم قوم طغیانگر مثل قومهای حضرات نوح و هود و صالح و ابراهیم و موسی و زکریا و یحیی و عیسی (ع) هستندکه:
هم ترس و وحشت دارند که مردم بسوی پیامبر رحمت ﷺ نزدیک شده و جاهلیت و انحرافات اخلاقی و فکری آنان مثل جاهلیت صدر اسلام از بین رفته و امامان کفر و جاهلیت تنها مانده و ثروت و قدرت آنان به مخاطره بیافتد!!
و هم بساط لهو و لعب و خودپرستی و نفس پرستی آنان برچیده شود و از حیوانیت و لجن زار شهوات و نفسانیت بسوی انسانیت حرکت نمایند؛
چون:
هر موجودی که در لجن زار زندگی کند و او به سبزه زار برده شود دوباره به همان لجن زار بر میگردد.
و یکی از آن اقوام معاند لجن زار
قوم حضرت نوح (ع) بود که چنین بی ادبانه به او خطاب میکنند:
"کذبت قبلهم قوم نوح فکذبوا عبدنا و قالوا مجنون وازدجر"
(سوره الذاریات)
قبل از-قریش-
قوم نوح (ع) بودند که عبد و بنده ی ما را تکذیب کردند؛ و گفتند:
"دیوانه است و باید طرد شده و از دعوت کردن منع شود!!"
اتهام دیوانگی بخاطر ترس و وحشتی است که رسالت و وحی در قلب های آنان بوجود آورده است؛
چون:
باید از ظلم و ستم و انحرافات اخلاقی خود دست کشیده ولی آنها خواهان جهالت و کفر خود هستند؛
"اجعل الاله
الها واحدا ان هذا لشی عجاب"
"آیا او- پیامبر -
خواهان آنست که اله ها و معبودان متعدد را حذف کرده و همگی را به اله و معبود واحد و تنها دعوت کند!!
بدرستی این یک امر عجیبی خواهد بود و بخاطر اینکه هم
معبودان و خدایان خود را از دست ندهند و هم مردم را از آن پیامبران دور کنند؛
"قالوا ساحر کذاب"
"گفتند:
جادوگر دروغگویست"
(سوره ص)

#تاریخ برای #توهین به #پیامبران و #صلحاء تکرار میشود:
( 1 )

تاریخ تکرار شد و تکرار خواهد شد؛
چون:
علت های کینه و نفرت و دشمنی در قلبهای مریض و سنگ دل؛
هرگز ریشه کن نخواهد شد و آثار و نشانه های آنها مثل هم هستند؛
اما این نفرت ها و دشمنی ها ممکن است رنگ و شکل عوض کنند؛
همانطوریکه امروزه اتهامات گذشتگان را به سبک و شیوه های مختلف تکرار
خواهند کرد؛
"قالواشاعر او مجنون"

اما احساس کردند و خواهند کرد که:
"یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم"
خواهان آن هستند که نور و حقیقت الهی و هستی را خاموش کنند؛
اما
"و الله متم نوره و لو کره الکافرون"
اما خداوند نور و هدایتش- را بوسیله ی حضرت محمدﷺ- تمام خواهد کرد؛
هرگز نور خورشید بوسیله ی فوت دهان انسان خاموش نخواهد شد.

اما امت اسلامی هرگز از اختلاف و تفرق مذموم دست بردار نبوده و ابزار و وسیله ای برای آن سنگدلان بوده است!!!

رابطه ے #ایمان و #اخلاق:
( 78 - 20 )

#آثار_تفڪر در #نعمتها؛
"و اذڪروا نعمت الله علیڪم اذ ڪنتم اعداء فالف بین قلوبڪم"
"به یاد بیاورید نعمتهاے خداوند را بر خودتان؛ وقتے ڪه دشمن بودید و خداوند قلبهاے شما را تالیف و نزدیک ڪرد"
و همینطور خطاب به اهل ڪتاب :
"و اذڪروا نعمت الله علیڪم اذ انجاڪم من آل فرعون یسومونڪم سوء العذاب"
"به یاد بیاورید نعمت خدا را بر شما وقتے ڪه شما را از فرعونیان نجات داد بطوریڪه شما را به بدترین شیوه عذاب داده و بچه ها را می‌ڪشت"

با تفڪر و اندیشه ورزے نسبت به نعمتهاے الهی؛ اخلاق و عملڪرد انسانے آماده ے تغییر و دگرگونے خواهد شد؛
و معرفت و شناخت بر حڪمت و
فلسفه هاے نعمتهاے الهے منجر به تواضع و فروتنے انسان خواهند شد؛
همانطوریڪه انسان را از غرور و تڪبر و خصایص منفے باز میدارد.
"یا ایها الانسان ما غرک بربک الڪریم الذے خلقک فسواک فعدلڪ"
"اے انسان!
چه چیزے باعث غرور و تڪبر تو نسبت به پروردگارت شده است! پروردگارے ڪه تو را خلق ڪرد و اعضاے وجودتت را میزان و مساوے قرار داد و بین روح و جسم تعدیل و عدالت بر قرار ڪرد."

با معرفت و علم بر اسرار و رموز هستی-شناخت بر عظمت ڪهڪشان ها...- باعث خشیت الهے میشود؛
"انما یخشے الله من عباده العلماء"
"بدرستے تنها ڪسانے از بندگان خدا خشیت دارند ڪه عالم باشند."
به "الف و لام" العلماء به سیاق آیات نگریسته شود.

همانطوریکه عالم بودن در دین-قرآن و سنت- از اسباب خشیت الهے اند؛
"شهد الله انه لااله الا هو و الملائڪه و اولوالعلم قائما بالقسط....یقولون ربنا..."

شناخت و معرفت به علم و فنون عربے: مثل صرف و نحو و بلاغه و فن تفسیر....
این علوم و فنون ابزار و اسباب براے فهم قرآن هستند و با بڪار گیرے اینها و تفڪر و تدبر و عمل به آیات الهے منجر به تعظیم و رهبت الهے میشوند.
پس:
یادآوری نعمت هاے الهے در طول
شبانه روز؛ و تفڪر در عظمت و آثار آنان و حمد و ثنا گویے از خالق آن نعمت ها منجر به دگرگونے و تغییر رویه ے اخلاق انسان بسوے شاڪر شدن نسبت به نعمتها و خالق آنها خواهد شد.

ڪه با چنین حرڪت و اندیشه اے رضایت درونے و قلبے انسان حاصل میشود و اخلاق و عملڪرد او هم در طول این حرڪت شڪوفا شده و ثمرات مثبتے به بار خواهد آورد.
پس:
اخلاق اسراف و تبذیر و اشرافے گرے و تڪبر و خود بزرگ بینے و خود را
مالک مطلق دانستن و انانیت و منیت ها از انسان دور خواهد شد؛
و به اخلاق و منش هاے متعالے تواضع و شڪرگزارے مزین خواهد شد.

اینست ڪه در نماز چندین دفعه " الحمدلله " گفته میشود و حتے بعد از خوردن آب و نان حمد و ستایش خداوند بجا آورده میشود؛ تا اینڪه این اخلاقیات در وجود انسان به ملڪه ے وجودے او تبدیل گردد و جزء خصایص و صفات او گردد.

به مناسبت میلاد #پیامبرﷺ :
( 2 )

در حدیث صحیح وارد شده:
"ان الله اوحی الی ان تواضعوا حتی....."
"بدرستی خداوند به من وحی کرد که:
فروتن باشید؛
هیچ کسی بر دیگری غرور و فخر ننمایید؛
و کسی بر دیگری دست درازی و طغیان نکند؛
کسی که تواضع نماید خداوند منزلت او را بالا میبرد؛
کسی که دیگری را عفو کند باعزت تر و سرافرازتر میشود."
(رواه مسلم)

"پیامبرﷺ از کنار دو تا بچه گذشت و بر آنان سلام کرد."
(مسلم و بخاری)

" یکی از اصحاب نقل میکند که نزد پیامبرﷺ آمدم ولی او در حال خطبه نماز بود؛
گفتم مرد غریبی آمده و از دینش سوال میکند؛
سپس پیامبرﷺ خطبه را قطع کرد و آمد پیش من؛ و من را روی کرسی نشاند و دین را به من تعلیم داد بعد خطبه را تمام کرد."
(رواه مسلم)
چون خطبه و خطابه ابزاری هستند برای روشنگری دین؛
و آیا هدف این خطبه هامحقق میشود یا نه؟
اما پیامبرﷺ با تعلیم دادن مستقیم آن به یک نفر؛ آن هدف را محقق فرمود.

این امور از آثار بعثت رسول الله ﷺ
هستند که باعث زنده شدن بشریت از مرگ معنوی جهل؛ کفر؛ ناسپاسی و آدم کشی شدند.

این از فضایل کسبیِ انسان است که ارزش و اعتبار دارد؛ نه امور طبیعی و اجباری؛
از تولد پیامبرﷺ درس و عبرتی گرفته نمیشود چون همه در تولد با او شریک اند اما در بعثت و رسالات کسی شریک او نخواهد بود.

رابطه ے #ایمان و #اخلاق:
( 77 - 19 )

#یاد_آورے #نعمتهاے #الهی؛
"یا ایها الذین آمنوا اذڪروا نعمت الله علیڪم"
"اے اهل ایمان به یاد آورید نعمتهاے خداوند را ڪه بر شما ارزانے داده است."

اخلاق و رویه ے اهل ایمان در ارتباط با نعمتهاے الهے یک اخلاق و منش خاشعانه و متواضعانه در برابر نعمتهای بے پایان الهے است:
نعمتهای مادے و معنوی؛
نعمتهاے دنیوے و اُخروی؛
نعمتهاے فردے و خانوادگے و اجتماعی؛
نعمتهاے جهان هستی؛
مانند:
آب و هوا و خورشید و گیاهان....
نعمتهای عقل و هوش و استعداد و ذهن و قلب و دست و پا و چشم و گوش و....

"و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها"
"و اگر نعمتهاے الهے را بشمارید هرگز نمیتوانید آنها را بشمارید"

هر روز هزاران نعمت بے منت الهے در اختیار هر انسانے قرار داده میشوند؛ بدون اینڪه انسان براے آنان هزینه اے نماید.
هر روز انسان از چشم و گوش و مغز و قلب و شش و ڪبد و دستگاه گوارش و اڪسیژن استفاده مے ڪند بدون اینڪه ڪسے از او سوال ڪند و طلب عوارض و مالیات نماید.

به هارون الرشید خلیفه ے قدرتمند امویها گفتند:
"اگر قرار باشد به یک لقمه نانے زنده بمانے چقدر از ملک و پادشاهیت را خواهے بخشید در جواب گفت:
نصف دارایے و مملڪتم.
گفتند:
اگر آن یک لقمه دفع نشود خواهید مرد چقدر دیگر از مملڪت را مے بخشید
گفت:
نصف دیگرش را."

یعنی اگر نعمتے به نقمت و عذابے تبدیل گردد انسان را هلاک میڪند؛
مثل اقوام عاد و ثمود و فرعون...
که بوسیله ے هوا و آب نابود گشتند.

در حالیڪه مملڪت و پادشاهے او به اندازه اے بود ڪه به ابرها میگفت:
ابرها چه ببارید و یا نبارید هر ڪجا و در هر سرزمینے خواهید بارید.

در حالیڪه اگر و فقط یک نعمت الهے مانند اڪسیژن چند دقیقه از ما قطع شود؛
چه اتفاقے میافتد؟
انسان در آن چند دقایق و لحظات
سڪته ے مغزے خواهد ڪرد و براے همیشه فلج خواهد شد؛
و یا اگر اڪسیژن به قلب او نرسد چه اتفاقات دیگرے خواهد افتاد!!!

بعبارت دیگر :
محال است ڪه انسان قادر باشد شاڪر یک نعمت مادے و معنوے باشد؛
نعمت معنوے مانند:
عقل در نبودش انسان دیوانه خواهد بود
در ڪمے آن انسان سفیه و سبک عقل خواهد بود ڪه حتے توانایے خرید و فروش ساده اے را هم ندارد.
و اگر چشم و گوش نداشته باشد مثل تڪه سنگے خواهد بود ڪه فقط ضرباتے ڪه بر او وارد میشوند احساس مبهمات خواهد ڪرد و دنیاے روشن بر او تاریک خواهد شد.