#تاریخ برای #توهین به
#پیامبران و #صلحاء تکرار میشود:
( 2 )
فلسفه ی تاریخ و روح ماهیت تاریخ؛ عبارت است از:
علت و عللی که زمان بعنوان یک ظرفی برای آن علت و علل خواهد بود؛
یکی از آن علت ها:
شبیه و مانند بودن قلب های مریض و سنگدل خواهد بود که ثمره و آثار شبیه و مانندی در طول تاریخ
خواهد داشت و یکی از آثار قلب های مریض و سنگدل؛ طغیان و سرکشی نسبت به حق و حقیقت خواهد بود که در قالب انواع اتهامات و توهین ها متبلور و آشکار می شود:
"کذلک ما اتی الذین من قبلهم من رسول الا قالوا ساحر او مجنون"
تمام پیامبرانی که خداوند برای اقوام مختلفی فرستاده یک موقف و یک عملکردی متفق علیه داشته اند و آن عملکرد و رفتار چنین بود:
"قالوا:
ساحر او مجنون"
"گفتند:
ساحر و دیوانه است"
"اتوصوا به بل هم قوم طاغون"
"آیا- در این اتهامات-
همدیگر را توصیه و سفارش کرده اند یا اینکه قوم طغیانگر هستند"
اقوام مختلف نتوانستند که به همدیگر توصیه و سفارش کنند؛
چون:
مثل امروز وسایل ارتباط جمعی و نوشتن مطرح نبوده است؛
اما چون:
اقوام طغیانگر و سرکش بودند به پیامبران (ع) اتهام و بهتان زدند تا اینکه مردم را از حق و حقیقت دور کنند.
امروزه اگر در اروپا؛ به پیامبر رحمتﷺ توهین و بی احترامی میشود؛
چون:
هم قوم طغیانگر مثل قومهای حضرات نوح و هود و صالح و ابراهیم و موسی و زکریا و یحیی و عیسی (ع) هستندکه:
هم ترس و وحشت دارند که مردم بسوی پیامبر رحمت ﷺ نزدیک شده و جاهلیت و انحرافات اخلاقی و فکری آنان مثل جاهلیت صدر اسلام از بین رفته و امامان کفر و جاهلیت تنها مانده و ثروت و قدرت آنان به مخاطره بیافتد!!
و هم بساط لهو و لعب و خودپرستی و نفس پرستی آنان برچیده شود و از حیوانیت و لجن زار شهوات و نفسانیت بسوی انسانیت حرکت نمایند؛
چون:
هر موجودی که در لجن زار زندگی کند و او به سبزه زار برده شود دوباره به همان لجن زار بر میگردد.
و یکی از آن اقوام معاند لجن زار
قوم حضرت نوح (ع) بود که چنین بی ادبانه به او خطاب میکنند:
"کذبت قبلهم قوم نوح فکذبوا عبدنا و قالوا مجنون وازدجر"
(سوره الذاریات)
قبل از-قریش-
قوم نوح (ع) بودند که عبد و بنده ی ما را تکذیب کردند؛ و گفتند:
"دیوانه است و باید طرد شده و از دعوت کردن منع شود!!"
اتهام دیوانگی بخاطر ترس و وحشتی است که رسالت و وحی در قلب های آنان بوجود آورده است؛
چون:
باید از ظلم و ستم و انحرافات اخلاقی خود دست کشیده ولی آنها خواهان جهالت و کفر خود هستند؛
"اجعل الاله
الها واحدا ان هذا لشی عجاب"
"آیا او- پیامبر -
خواهان آنست که اله ها و معبودان متعدد را حذف کرده و همگی را به اله و معبود واحد و تنها دعوت کند!!
بدرستی این یک امر عجیبی خواهد بود و بخاطر اینکه هم
معبودان و خدایان خود را از دست ندهند و هم مردم را از آن پیامبران دور کنند؛
"قالوا ساحر کذاب"
"گفتند:
جادوگر دروغگویست"
(سوره ص)
#پیامبران و #صلحاء تکرار میشود:
( 2 )
فلسفه ی تاریخ و روح ماهیت تاریخ؛ عبارت است از:
علت و عللی که زمان بعنوان یک ظرفی برای آن علت و علل خواهد بود؛
یکی از آن علت ها:
شبیه و مانند بودن قلب های مریض و سنگدل خواهد بود که ثمره و آثار شبیه و مانندی در طول تاریخ
خواهد داشت و یکی از آثار قلب های مریض و سنگدل؛ طغیان و سرکشی نسبت به حق و حقیقت خواهد بود که در قالب انواع اتهامات و توهین ها متبلور و آشکار می شود:
"کذلک ما اتی الذین من قبلهم من رسول الا قالوا ساحر او مجنون"
تمام پیامبرانی که خداوند برای اقوام مختلفی فرستاده یک موقف و یک عملکردی متفق علیه داشته اند و آن عملکرد و رفتار چنین بود:
"قالوا:
ساحر او مجنون"
"گفتند:
ساحر و دیوانه است"
"اتوصوا به بل هم قوم طاغون"
"آیا- در این اتهامات-
همدیگر را توصیه و سفارش کرده اند یا اینکه قوم طغیانگر هستند"
اقوام مختلف نتوانستند که به همدیگر توصیه و سفارش کنند؛
چون:
مثل امروز وسایل ارتباط جمعی و نوشتن مطرح نبوده است؛
اما چون:
اقوام طغیانگر و سرکش بودند به پیامبران (ع) اتهام و بهتان زدند تا اینکه مردم را از حق و حقیقت دور کنند.
امروزه اگر در اروپا؛ به پیامبر رحمتﷺ توهین و بی احترامی میشود؛
چون:
هم قوم طغیانگر مثل قومهای حضرات نوح و هود و صالح و ابراهیم و موسی و زکریا و یحیی و عیسی (ع) هستندکه:
هم ترس و وحشت دارند که مردم بسوی پیامبر رحمت ﷺ نزدیک شده و جاهلیت و انحرافات اخلاقی و فکری آنان مثل جاهلیت صدر اسلام از بین رفته و امامان کفر و جاهلیت تنها مانده و ثروت و قدرت آنان به مخاطره بیافتد!!
و هم بساط لهو و لعب و خودپرستی و نفس پرستی آنان برچیده شود و از حیوانیت و لجن زار شهوات و نفسانیت بسوی انسانیت حرکت نمایند؛
چون:
هر موجودی که در لجن زار زندگی کند و او به سبزه زار برده شود دوباره به همان لجن زار بر میگردد.
و یکی از آن اقوام معاند لجن زار
قوم حضرت نوح (ع) بود که چنین بی ادبانه به او خطاب میکنند:
"کذبت قبلهم قوم نوح فکذبوا عبدنا و قالوا مجنون وازدجر"
(سوره الذاریات)
قبل از-قریش-
قوم نوح (ع) بودند که عبد و بنده ی ما را تکذیب کردند؛ و گفتند:
"دیوانه است و باید طرد شده و از دعوت کردن منع شود!!"
اتهام دیوانگی بخاطر ترس و وحشتی است که رسالت و وحی در قلب های آنان بوجود آورده است؛
چون:
باید از ظلم و ستم و انحرافات اخلاقی خود دست کشیده ولی آنها خواهان جهالت و کفر خود هستند؛
"اجعل الاله
الها واحدا ان هذا لشی عجاب"
"آیا او- پیامبر -
خواهان آنست که اله ها و معبودان متعدد را حذف کرده و همگی را به اله و معبود واحد و تنها دعوت کند!!
بدرستی این یک امر عجیبی خواهد بود و بخاطر اینکه هم
معبودان و خدایان خود را از دست ندهند و هم مردم را از آن پیامبران دور کنند؛
"قالوا ساحر کذاب"
"گفتند:
جادوگر دروغگویست"
(سوره ص)