Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
عارف همیشه مُهر سکوت بر لب دارد، چون عاشق است. عاشق در برابر معشوق عرض اندام نمی کند. چون پرده ای است که از خود اراده ندارد، بلکه بر اثر وزش باد معشوق حرکت می کند.
بنابراین قلب و اندیشه اش در راستای معشوق حرکت می کند.
پس با کلماتی رمز آلود و رمزگونه با معشوق سخن می گوید که مبادا اسرار هویدا سازد. و از آنجایی که عقل و تفکر در برابر واژه ها و عبارات رمزگونه ی "عاشق" عاجز است سر به مخالفت می گذارد.
چون عقل و اندیشه آدمی در تعبیر از این تجربه های آلوده به مفاهیم و مقولات ذهنی با متن تجربه عشقی فاصله زیادی پیدا می کند، که در حقیقت این فاصله به موازات فاصله مجرد و ماده است.
به بیان دیگر، آن حقایق و معانی در این تنزل، از حد و منزلت خود خارج شده، صورت ظهور جدیدی پیدا می کنند که ذهن انسان دارای محصول جدیدی می شود که انعکاس و انطباعی است از درون که با انعکاسات و انطباعات حاصل از عوامل بیرونی نیز آلوده شده است.
برشی از کتاب: عشق باز هم عشق/ ص ۷۸
دکتر عباس عطاری کرمانی
@eshghnirooyebidariii