Репост из: هامشنگاری|مریم کشفی
او میکشد قلاب را
دست گذاشته بیخ گلویم. نفسم تنگ است. از شرکت فرار میکنم. نسیم نازکِ خنکی میبوسدم. آه میکشم.
خیابان و آدمهایش را نگاه میکنم. آه میکشم.
فکرهای مبهمی توی ذهنم چرخ میزنند. آه میکشم.
همانکه گلویم را میفِشرد، راه نشانم میدهد. «شهر کتاب».
پرسه میزنم. خوشگلجات زیاد دارد. به کنج کتابها پناه میبرم.
شعرها را دست میگردانم. صدایم میزند. برش میدارم. «تو بودی؟»
بر میگردم. دو نامه مینویسم و ارسال میکنم. قراردادهایی که توی آب-نمک گذاشتهام، تمام میکنم. لهام. خالیام.
زردیاش یادم میآید. میخوانمش.
«... اگر بر آن تلخی دندان بیفشارند، شیرینی ظاهر شود. پس هر که در تلخی خندان باشد، سبب آن باشد که نظرِ او بر شیرینیِ عاقبت است. پس معنیِ صبر افتادنِ نظر است بر آخرِ کار و معنی بیصبری نارسیدنِ نظر است به آخر کار.»*
آرامم. لبخند بر لب.
من از عقلانیت و استدلال، چیزها میدانم و هیچ نمیدانم.
همانقدر عاقلم که عاشق.
او مرا به دیوانگی میخواند و من کف نفس نمیدانم.
کسی در دلم سماع میکند. کسی در ذهنم کتاب به آب میدهد.
من از خود نمیروم،
من از خود نمیخوانم،
من از خود نمینویسم،
«او میکشد قلاب را».
✍🏼 مریم کشفی
*از مقالات شمس | ویرایشِ جعفر مدرس صادقی
➡️ @maryamkashfi290
#ضد_استبداد
دست گذاشته بیخ گلویم. نفسم تنگ است. از شرکت فرار میکنم. نسیم نازکِ خنکی میبوسدم. آه میکشم.
خیابان و آدمهایش را نگاه میکنم. آه میکشم.
فکرهای مبهمی توی ذهنم چرخ میزنند. آه میکشم.
همانکه گلویم را میفِشرد، راه نشانم میدهد. «شهر کتاب».
پرسه میزنم. خوشگلجات زیاد دارد. به کنج کتابها پناه میبرم.
شعرها را دست میگردانم. صدایم میزند. برش میدارم. «تو بودی؟»
بر میگردم. دو نامه مینویسم و ارسال میکنم. قراردادهایی که توی آب-نمک گذاشتهام، تمام میکنم. لهام. خالیام.
زردیاش یادم میآید. میخوانمش.
«... اگر بر آن تلخی دندان بیفشارند، شیرینی ظاهر شود. پس هر که در تلخی خندان باشد، سبب آن باشد که نظرِ او بر شیرینیِ عاقبت است. پس معنیِ صبر افتادنِ نظر است بر آخرِ کار و معنی بیصبری نارسیدنِ نظر است به آخر کار.»*
آرامم. لبخند بر لب.
من از عقلانیت و استدلال، چیزها میدانم و هیچ نمیدانم.
همانقدر عاقلم که عاشق.
او مرا به دیوانگی میخواند و من کف نفس نمیدانم.
کسی در دلم سماع میکند. کسی در ذهنم کتاب به آب میدهد.
من از خود نمیروم،
من از خود نمیخوانم،
من از خود نمینویسم،
«او میکشد قلاب را».
✍🏼 مریم کشفی
*از مقالات شمس | ویرایشِ جعفر مدرس صادقی
➡️ @maryamkashfi290
#ضد_استبداد