✅✅✅تأثیر داخلی یک شکست
✍رضا #نصری
حقوقدان بینالمللی
📄روزنامه شرق
اینروزها صحبت بر سر ماندن یا نماندن ایالات متحده در برجام داغ است، اما نگاهی به اتفاقی که هفته قبل در شورای امنیت رخ داد، اهمیت برنامه جامع اقدام مشترک را بیشازپیش نشان میدهد. اینکه جلسه اضطراری «شورای امنیت» که به همتِ دولت آمریکا برای اعمال فشار به ایران تشکیل شده ناگهان به «جلسه دفاع از برجام» تبدیل شود، نشان میدهد برجام - باوجود همه تبلیغات منفی در صفآراییهای دیپلماتیک و تصمیمگیریهای کشورها در حوزه سیاست خارجه، نقش محوری و تعیینکننده پیدا کرده است. به عبارت دیگر، برجام را نمیشود صرفا یک توافق پایاپای چندجانبه دانست که در آن یکطرف در ازای پذیرفتن یکسری تعهدات، معافیت یا امتیازاتی دریافت میکند. جلسه اخیر شورای امنیت یکبار دیگر نشان داد که برجام به محوری تبدیل شده که قدرتهای جهانی کلیت سیاست خارجه خود را حول آن تنظیم یا (در برابر آمریکا) توجیه میکنند. طبیعتا از دید ایران، وجود این محور - که روابط میان ایران و قدرتهای جهانی را تعدیل و نظاممند میکند - امر بسیار مثبتی است. درواقع شکستهای متوالی آمریکا در شورای امنیت - چه در رابطه با برنامه موشکهای بالستیک و چه در مورد اخیر ناآرامیها – نهتنها برای ایران یک «پیروزی سیاسی» محسوب میشود، بلکه در عرصه عمل نیز «ضریب امنیت ملی» کشور را افزایش میدهد.
اما از دید دولت آمریکا، وجود این چارچوب، زیانهای راهبردی فراوانی داشته و نهتنها «برجام» آمریکا را با محدودیتهای جدی در حوزه «قانونگزاری داخلی» و «بهرهبرداری از سازوکارهای قهریه بینالمللی» مواجه کرده بلکه به سایر دولتها - بهویژه متحدان و همپیمانان او - ابزار و بهانهای داده است تا با استقلال بیشتری در قبال ایران سیاستگزاری کنند. به بیان دیگر، دولتی که سابقا میتوانست «شورای امنیت» و «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» را حتی به عدول از منشور و اساسنامه خود برای تصویب قطعنامههای غیرقانونی علیه ایران متقاعد کند - و در این راستا حتی نهادهای قانونگزار اتحادیه اروپا و چین و روسیه را نیز با سیاستهایش همسو کند - امروزه خود را از تمام این اهرمهای راهبردی محروم میبیند. در نتیجه، عجیب نیست اگر اتفاق اخیر در شورای امنیت - که بهشدت برای وجهه و اقتدار آمریکا گران تمام شد موجب شود ترامپ و نومحافظهکاران در واشنگتن با رویکرد جدید و انگیزه بیشتری علیه برجام تلاش کنند. به احتمال زیاد، در انتخابات میاندورهای کنگره در ماههای آتی، با دو رویکرد متضاد با محوریت شکست آمریکا در شورای امنیت مواجه خواهیم شد: رویکرد حزب جمهوریخواه که با استناد به این شکست، برجام را «پسرفت راهبردی» و عامل محرومشدن آمریکا از اهرمها و متحدان سنتی خود در عرصه بینالمللی معرفی میکند و رویکرد دموکراتها که با استناد به همین اتفاق، سیاست مبهم، بدعهدیهای غیرضروری و رفتار نامتعارف دولت ترامپ در قبال برجام را عامل انزوای این کشور در صحنه بینالمللی میخواند. مهم است که چگونه دستگاه «روابطعمومی» ایران در این میان بر این جدال تأثیر خواهد گذاشت.
https://t.me/bestdiplomacy
✍رضا #نصری
حقوقدان بینالمللی
📄روزنامه شرق
اینروزها صحبت بر سر ماندن یا نماندن ایالات متحده در برجام داغ است، اما نگاهی به اتفاقی که هفته قبل در شورای امنیت رخ داد، اهمیت برنامه جامع اقدام مشترک را بیشازپیش نشان میدهد. اینکه جلسه اضطراری «شورای امنیت» که به همتِ دولت آمریکا برای اعمال فشار به ایران تشکیل شده ناگهان به «جلسه دفاع از برجام» تبدیل شود، نشان میدهد برجام - باوجود همه تبلیغات منفی در صفآراییهای دیپلماتیک و تصمیمگیریهای کشورها در حوزه سیاست خارجه، نقش محوری و تعیینکننده پیدا کرده است. به عبارت دیگر، برجام را نمیشود صرفا یک توافق پایاپای چندجانبه دانست که در آن یکطرف در ازای پذیرفتن یکسری تعهدات، معافیت یا امتیازاتی دریافت میکند. جلسه اخیر شورای امنیت یکبار دیگر نشان داد که برجام به محوری تبدیل شده که قدرتهای جهانی کلیت سیاست خارجه خود را حول آن تنظیم یا (در برابر آمریکا) توجیه میکنند. طبیعتا از دید ایران، وجود این محور - که روابط میان ایران و قدرتهای جهانی را تعدیل و نظاممند میکند - امر بسیار مثبتی است. درواقع شکستهای متوالی آمریکا در شورای امنیت - چه در رابطه با برنامه موشکهای بالستیک و چه در مورد اخیر ناآرامیها – نهتنها برای ایران یک «پیروزی سیاسی» محسوب میشود، بلکه در عرصه عمل نیز «ضریب امنیت ملی» کشور را افزایش میدهد.
اما از دید دولت آمریکا، وجود این چارچوب، زیانهای راهبردی فراوانی داشته و نهتنها «برجام» آمریکا را با محدودیتهای جدی در حوزه «قانونگزاری داخلی» و «بهرهبرداری از سازوکارهای قهریه بینالمللی» مواجه کرده بلکه به سایر دولتها - بهویژه متحدان و همپیمانان او - ابزار و بهانهای داده است تا با استقلال بیشتری در قبال ایران سیاستگزاری کنند. به بیان دیگر، دولتی که سابقا میتوانست «شورای امنیت» و «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» را حتی به عدول از منشور و اساسنامه خود برای تصویب قطعنامههای غیرقانونی علیه ایران متقاعد کند - و در این راستا حتی نهادهای قانونگزار اتحادیه اروپا و چین و روسیه را نیز با سیاستهایش همسو کند - امروزه خود را از تمام این اهرمهای راهبردی محروم میبیند. در نتیجه، عجیب نیست اگر اتفاق اخیر در شورای امنیت - که بهشدت برای وجهه و اقتدار آمریکا گران تمام شد موجب شود ترامپ و نومحافظهکاران در واشنگتن با رویکرد جدید و انگیزه بیشتری علیه برجام تلاش کنند. به احتمال زیاد، در انتخابات میاندورهای کنگره در ماههای آتی، با دو رویکرد متضاد با محوریت شکست آمریکا در شورای امنیت مواجه خواهیم شد: رویکرد حزب جمهوریخواه که با استناد به این شکست، برجام را «پسرفت راهبردی» و عامل محرومشدن آمریکا از اهرمها و متحدان سنتی خود در عرصه بینالمللی معرفی میکند و رویکرد دموکراتها که با استناد به همین اتفاق، سیاست مبهم، بدعهدیهای غیرضروری و رفتار نامتعارف دولت ترامپ در قبال برجام را عامل انزوای این کشور در صحنه بینالمللی میخواند. مهم است که چگونه دستگاه «روابطعمومی» ایران در این میان بر این جدال تأثیر خواهد گذاشت.
https://t.me/bestdiplomacy