با وجود تمام هیاهوهای زندگی و تلخی و شیرینیهای روزه مره، خوشحالم از این که امروز به دنیا آمدم! اما ای کاش میشد قبل از تولد همه چیز را انتخاب کنی، خصوصا مکان زندگی را؛ و بعد راهی این سفر پرهیاهوی زندگی شوی. میدانی؟ اگر بنا به انتخاب کردن بود، من هیچوقت سیارهٔ زمین را برای سفر انتخاب نمیکردم! شاید به سیارهٔ دیگری میرفتم! و در این دنیای شلوغ و میان این همه سیاره، سیارهٔ شازده کوچولو را انتخاب میکردم. علتش را نمیدانم! شاید به این دلیل که جز شازده کوچولو و گلش و چند آتش فشان خاموش چیز دیگری یا حداقل چیز آزار دهندهای در این سیاره وجود ندارد و با خیال راحت و به دور از تمام هیاهوهای زندگی میشود چند روزی را آرام زندگی کرد.
همان سیارهٔ معروف را میگویم که نامش اخترک B612 است، نامش را گفتم تا آدم بزرگها حرفم را باور کنند.
اگر میرفتم، هم شازده کوچولو و گلش را از تنهایی در میآوردم و هم زمانی که شازده کوچولو تصمیم گرفت به زمین سفر کند میماندم و مراقب گلش میشدم! آن وقت دیگر نیازی به تجیر نبود. او هم با خیال راحت گلش را به من میسپرد و راهی زمین میشد. اصلا شاید میتوانستم و او را از آمدن به این سفر پر ماجرا منصرف کنم و برایش بگویم که زمین جای قشنگی نیست. اما اگر او نمیآمد، آنتوان چگونه قصهاش را مینوشت؟ اما حالا که سرنوشت خودش زمین را برای تولدم انتخاب کرد، خوشحالم! و خوشحالترم که امروز به جمع آدم بزرگها میپیوندم. شاید اگر امروز که بزرگ شدهام، در سیارهٔ شازده کوچولو زندگی میکردم؛ وقتی که او رفتارم را میدید، یا مرا از سیارهاش دور میکرد، یا خودش میرفت و مرا برای همیشه در سیارهٔ کوچکش تنها میگذاشت!
اما امروز، روی زمین، کسانی هستتد که از آمدنم خوشحالند؛ شاید هم نباشند! نمیدانم؟!
اما من، از این که امروز سالروز زمینی شدنم است، خوشحالم.
#آسمان_کاویاری
97/3/11
@delneveshteh_aseman
همان سیارهٔ معروف را میگویم که نامش اخترک B612 است، نامش را گفتم تا آدم بزرگها حرفم را باور کنند.
اگر میرفتم، هم شازده کوچولو و گلش را از تنهایی در میآوردم و هم زمانی که شازده کوچولو تصمیم گرفت به زمین سفر کند میماندم و مراقب گلش میشدم! آن وقت دیگر نیازی به تجیر نبود. او هم با خیال راحت گلش را به من میسپرد و راهی زمین میشد. اصلا شاید میتوانستم و او را از آمدن به این سفر پر ماجرا منصرف کنم و برایش بگویم که زمین جای قشنگی نیست. اما اگر او نمیآمد، آنتوان چگونه قصهاش را مینوشت؟ اما حالا که سرنوشت خودش زمین را برای تولدم انتخاب کرد، خوشحالم! و خوشحالترم که امروز به جمع آدم بزرگها میپیوندم. شاید اگر امروز که بزرگ شدهام، در سیارهٔ شازده کوچولو زندگی میکردم؛ وقتی که او رفتارم را میدید، یا مرا از سیارهاش دور میکرد، یا خودش میرفت و مرا برای همیشه در سیارهٔ کوچکش تنها میگذاشت!
اما امروز، روی زمین، کسانی هستتد که از آمدنم خوشحالند؛ شاید هم نباشند! نمیدانم؟!
اما من، از این که امروز سالروز زمینی شدنم است، خوشحالم.
#آسمان_کاویاری
97/3/11
@delneveshteh_aseman