📌شکست دین یا شکست رجال دین؟!
دین یک تفکر به معنای واقعی کلمه ی است.
📎چیزی که تمام شئونات انسان را تحت تاثیر قرار میدهد .
📎حال چه این نوع دین صحیح و چه اشتباه باشد،صاحب خود را وادار به انجام اعمالی می کند که خود می پسندد.
🖍بسیاری از ادیان حول محور اخلاق(صحیح یا غیر صحیح آن) بنا شده اند.اصلا گاهی در قوامیس مختلف دین به معنای اخلاق گرفته شده و در واقع اخلاق پراگماتیک سوای ماهیت آن تنها در دین ها یافت می شود.
🖍تنها متدینین هستند که نقطه ای شفاف برای اخلاق مداری دارند .باقی تفکرات هنوز هم که هنوز است از اخلاق و درک صحیحی از اخلاق برخوردار نیستند.
زیرا که نقطه ای قابل اتکا برای اخلاق مدار بودن در خود نمی یابند.
به عبارت چرا باید اخلاق مدار باشم؟
📚آیا صاحبان تفکرات غیر دینی جوابی شفاف برای این سوال دارند❓
👈اما نقطه ی جالب توجه این است که اخلاق دینی اگر یک اخلاق زیبا باشد به شدت سازنده است.
اما اگر یک اخلاق زشت و نا پسند باشد به شدت مخرب.👉
کلیسا در قرون وسطی و تاریکی تاریخ خود به شدت خویش را منسوب به عیسی مسیح میدانست.
❇️ایشان زیر چتر دین به کشتن و سوزاندن و تار و مار کردن مخالفین خود پرداخت.
ایشان این عمل از دید اخلاقی خود کاملا صحیح و بلکه واجب تلقی کرده بودند.
به عبارتی مسیحیت را مسیحیان به نابودی کشاندند!
در غیر این صورت اگر رفتار مسیحیان با مخالفان کلیسا و یا حتی مسیحیانی با برداشت های متفاوت از مسیحیت( مثل ارتودوکس، پروتستان، کاتولیک،..) بودند را مورد بررسی قرار دهیم، به آسانی مخالفت هایی صریح با نفس اخلاق مسیحی در آن ها خواهیم دید.
📌مسیحیان با قتل و کشتارهای دیوانه وار در قرون وسطی، در واقع راه را برای انقلاب کلان فکری در مقابل خود هموار کردند.
📎نتیجه ی حاصل از این بحث این است که دین را معمولا متدینین زشت می کنند و به ورطه ی نابودی می کشانند.
🖍این یک اصل انکار ناپذریر از تاریخ ادیان است.
📌شیخ کریکار در سخنی جالب در جایی گفته بود: خداوندا دین را از دست این متدینین نجات ده!
واقعیت نیز همین است.
همیشه این متدنین بوده اند که موجب شکست دین شده اند.
👈پس باید اهل تدین نسبت به اعتقاد خود بسیار بیشتر پایبند باشند تا این نوع شکست ها رخ ندهند!👉
@Haqiqates