به خودش قول داده بود، دختر دار شود نخواهد گذاشت، مثل جوانی های خودش که مادرش از درد هایش غافل بود، شود...
شبی دخترک هجده ساله اش را غرق خون در حمام دید، سال ها گذشته بود او آنقدر در فکر زندگیاش بود که حتی نفهمید درد دخترش چه بود، او مثل خودش نتوانست کمی تحمل کند و قوی باشد، الان سال هاست که در دیوانه خانه در خیال آن که دخترش در کنارش است حرف میزند...
✍🏻#نرگس_احمدی
شبی دخترک هجده ساله اش را غرق خون در حمام دید، سال ها گذشته بود او آنقدر در فکر زندگیاش بود که حتی نفهمید درد دخترش چه بود، او مثل خودش نتوانست کمی تحمل کند و قوی باشد، الان سال هاست که در دیوانه خانه در خیال آن که دخترش در کنارش است حرف میزند...
✍🏻#نرگس_احمدی