Out of this world


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


فریاد درون من
برای افرادی که درک می‌کنند.
درکی که از درد می‌آید!
@holy_adel_bot

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




تو دوری؛ از هر دردِ نامردِ بی‌درمانِ دوری.


بسیاری آدم‌ها فقط به این دلیل شریفند که احمقند.

✍ فئودور داستایفسکی


گل نسبتی ندارد با روی دل‌فریبت
تو در میان گل‌ها چون گل میان خاری

✍ سعدی


گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی، هم اوت رهبر آید

✍ حافظ




شاهکاری شنیده نشده از:

🎙الهه
✍کریم فکور
🎹 مجید وفادار


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
بانو رامش هستند.


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


با آدم‌ها که هستم،
چه خوب باشند و چه بد،
تمام احساساتم
تعطیل و خسته می‌شوند،
تسلیم می‌شوم، اما مؤدبم
سر تکان می‌دهم
تظاهر میکنم می‌فهمم،
چون دوست ندارم
کسی را برنجانم
معمولاً وقتی سعی می‌کنم
با دیگران مهربان باشم
روحم پاره پاره می‌شود

گوش می‌کنم
جواب می‌دهم
و آن‌ها احمق‌تر از آنند
که بفهمند من آنجا نیستم.

✍ چارلز بوکوفسکی


این عکس پدر مادرته
تو این جا به دنیا اومدی
این خونه رو یادته؟
مادربزرگت
این اولین لباسته
این جا یاد گرفتی راه بری
تازه داری غذا می‌خوری
اولین باری که به حرف اومد،
چه قدر خوشحال به نظر می‌رسید
این اتومبیل رو یادته؟
این جا یکم بزرگ تر شدی
هم بازی هات رو دوست داشتی؟
چرا این جا ناراحتی؟
این جا داری تنبیه میشی
احساس تنهایی میکنی؟
کسی هست که باهاش حرف بزنی؟
چیزی هست که بخوای بگی؟
این جا داری میری مدرسه
مدرسه رو دوست داشتی
این معلمت رو چه طور؟
می‌بینیش؟
اذیتت هم می‌کرد؟
دلت چی می‌خواست؟
می‌خوای بازی کنی؟
یا می‌خوای زودتر مدرسه تموم شه؟
مدرسه رو دوست داشتی
اینجا چه قدر ناراحتی
دلت برای کسی تنگ شده؟
اینجا کسی رو از دست دادی؟
پدر بزرگت؟
مادربزرگت؟
چه‌قدر واست مهم بود؟
کسی بود که دوست داشته باشی کنارت باشه؟
چیزی بود که بخوای بگی؟
اینجا اولین بار شرمنده شدی
یادته چه قدر خجالت کشیدی؟
کسی بود که دوس داشته باشی کنارت باشه؟
چیزی بود که بخوای بگی؟
چه‌قدر واست مهم بود؟
این مسافرت رو یادته؟

خیلی خوش گذشت
آره
خیلی خوش گذشت

اینجا چه قدر بزرگ تر شدی
چه‌قَــدر فرق کردی
یه‌کَمی مغرور به نظر می‌رسی
این مهمونی چه قدر خوب بود
این آدما رو چه قدر دوست داشتی
این اولین کسیِ که ازش خوشت اومد
اولین کسی که بهش اعتماد کردی
دوسِش داشتی؟
باهاش خوشحال بودی؟
الان اصلا برات مهمه؟
این آدم ها رو یادته؟
وای این روز وحشتناک رو یادته؟
چه قدر سخت گذشت
هیچ‌وقت به کسی گفتی؟
کسی بود که دوست داشته باشی اون جا کنارت باشه؟
فکرش هم نمیشه کرد
این جا رو یادته؟
اولین باری که روت حساب کردن
به خودت افتخار کردی
واسه این کارت چقدر تشویق شدی
این جا چه قدر آرامش داشتی
از صورتت پیداست
چه سخته منتظر اون اتفاق بد باشی
بهش فکر نکن
مگه میشه ؟
این تویی؟
چه قَـــدر پیر شدی
این آدما کی‌اَن؟
چه قدر تنها به نظر می آی
چرا همه چیز کُهنَه‌ست؟
چرا هیچ‌کس رو دُرست نمی‌شناسی؟
کُجا می‌بَرنِت؟
اینا چرا گریه می‌کنن؟
دوباره کسی رو از دست دادی؟
چرا اِن‌قَدر سَرخورده ای؟
تو کسی رو از دست دادی؟
کسی تو رو از دست داده؟






Репост из: کافه ایلیاد
بیماری‌اش آن‌قدر طولانی شد که اطرافیانش به مریضی‌اش عادت کردند و از یاد بردند که او سخت در عذاب است و روزی خواهد مرد...

- آلبر کامو ، مرگ خوش


Репост из: book hangout
رسم دنیا همین جوریه، خردمند ها به دار آویخته می شن و احمق ها به اوج می رسن.

#تیکه_های_کتاب
_کتاب مایکل وی ۳

📚 @book_hangout_89


4:01
پوستم نمی‌پوشونتم
چشمم نمی‌خوابونتم
کسی که می‌خواستم باشم
آروم نمی‌ذارتم
از آرشیو بیرون می‌کشتم
و دستگاه باز می‌خونتم
کنار تو می‌ذارتم
به حرف وا می‌دارتم
کسی که دوست داشتی باشم
به تو بر نمی‌گردونتم






در خیالات خودم، در زیر بارانی که نیست
می‌رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می‌نشینی روبرویم، خستگی درمیکنی
چای می‌ریزم برایت، توی فنجانی که نیست

باز میخندی و ميپرسی، كه حالت بهتر است؟!
باز میخندم که خیلی، گرچه می‌دانی که نیست
شعر می‌خوانم برایت، واژه ها گل می‌کنند
یاس و مریم می‌گذارم، توی گلدانی که نیست

چشم میدوزم به چشمت، مي شود آیا کمی
دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست..؟!
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو…
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست

می‌روی و خانه لبریز از نبودت می‌شود
باز تنها می‌شوم، با یاد مهمانی که نیست…!
رفته‌ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست

✍ بیتا امیری


دهنم مزه خون میده.
باز هم حرف‌هامو کُشتم.
#holy

Показано 20 последних публикаций.