Репост из: قَطْرُ المَطَر
«انتخاب» احمد مطر
@Qatreyebaran
من از حزبی یا گروهی نیستم
نه شعار جریانی و نه کالای دکانی
من آن موجم که آزادانه در میانه خیز برمی دارد
و همواره می میرد
تا شن های هر دو ساحل را آبیاری کند.
من زمین را، سراسر، ابرم
و مردم را، همگان، آوایم
و من بادِ مُشاعم...
ولی هنگام تعیین صف
جانب رستگاری را می گیرم
اگر مخیر کنندم که با ناز و نعمت نزد یزید بمانم و نغمه سر دهم
یا گرسنه پشت حسین نماز گزارم
گرسنه پشت حسین نماز خواهم گزارد!
***
من عاشق آنم که عاشق باشم
که مثل وزیدنِ باد بدون مرز دل بندم:
قلبی که شراب می تراود
لبی که عطر می سراید
دستی که دستکشی از شعر می پوشد
...
@Qatreyebaran
دوست دارم زندگی کنم
و مرا سرایی باشد
و همسری
و خانواده ای مسرور
که نشانی از ترس در جانشان نباشد
و نشانی از بیماری در تنشان
و دریایی از اشک در چشمشان.
ولی هنگام تعیین صف
سپاهم را عرضه می کنم:
قلمم
پس دهانم
سپس خونم
پس آنگاه کبریا و اقتدار.
و بر اسب شعر می نشینم
و به صف فقیران شریف می پیوندم
و در پیکارجویی زیاده می روم.
گامم در زمین ثابت است، مثل زمین
سرم هم بر فراز آسمان افراشته!
مرا کاری نیست که چه کس با من است و
چه کس بر من
مرا با آنان که پس از خود وامی گذارم کاری نیست.
مرا کاری نیست که چه کس اشک می ریزد
یا کدامین کس از دیده خون می بارد.
جز یک تشویش ندارم:
این که مرگ را پشت سر نهم و سوی زندگی شتابم
تا از قربانیان کربلا شوم!
@Qatreyebaran
👇
@Qatreyebaran
من از حزبی یا گروهی نیستم
نه شعار جریانی و نه کالای دکانی
من آن موجم که آزادانه در میانه خیز برمی دارد
و همواره می میرد
تا شن های هر دو ساحل را آبیاری کند.
من زمین را، سراسر، ابرم
و مردم را، همگان، آوایم
و من بادِ مُشاعم...
ولی هنگام تعیین صف
جانب رستگاری را می گیرم
اگر مخیر کنندم که با ناز و نعمت نزد یزید بمانم و نغمه سر دهم
یا گرسنه پشت حسین نماز گزارم
گرسنه پشت حسین نماز خواهم گزارد!
***
من عاشق آنم که عاشق باشم
که مثل وزیدنِ باد بدون مرز دل بندم:
قلبی که شراب می تراود
لبی که عطر می سراید
دستی که دستکشی از شعر می پوشد
...
@Qatreyebaran
دوست دارم زندگی کنم
و مرا سرایی باشد
و همسری
و خانواده ای مسرور
که نشانی از ترس در جانشان نباشد
و نشانی از بیماری در تنشان
و دریایی از اشک در چشمشان.
ولی هنگام تعیین صف
سپاهم را عرضه می کنم:
قلمم
پس دهانم
سپس خونم
پس آنگاه کبریا و اقتدار.
و بر اسب شعر می نشینم
و به صف فقیران شریف می پیوندم
و در پیکارجویی زیاده می روم.
گامم در زمین ثابت است، مثل زمین
سرم هم بر فراز آسمان افراشته!
مرا کاری نیست که چه کس با من است و
چه کس بر من
مرا با آنان که پس از خود وامی گذارم کاری نیست.
مرا کاری نیست که چه کس اشک می ریزد
یا کدامین کس از دیده خون می بارد.
جز یک تشویش ندارم:
این که مرگ را پشت سر نهم و سوی زندگی شتابم
تا از قربانیان کربلا شوم!
@Qatreyebaran
👇