پنج اصل مديريت در تئوری آشوب
1⃣ بازانديشی در مفاهيم سنتی مديريت
نظريه آشوب برای مديران حامل اين پيام است كه ديگر نمیتوان از طريق اهداف سلسله مراتبی يا از طريق منطق از پيش تعيين شده سازمانها را اداره كرد، مديران بايد بياموزند كه رخدادها و تغييرات در جريان زمان ظهور میکنند و بدانند كه مديران خود نيز بخشی از اين تغيير هستند، آنها بايد به جای طرح ريزی و كنترل به شكل سنتی به دادهسازی فرآيند تغيير بينديشند.
2⃣ هنر تغيير
مديرانی كه سعی در ايجاد تغيير در سازمانهای خود دارند، ناخودآگاه به مقابله با فرآیندهای تعادلكننده میپردازند. آنها مقاومت از طرف سيستم خود را در مقابل تغييرات احساس كرده اما عملا منشا اين مقاومت را نمیيابند.
هر زمانی كه مقاومتی در مقابل تغيير مشاهده شد بايد توجه داشت كه يک يا چند فرآيند تعادلكننده مخفی مشغول فعاليت است. اين مقاومت نه پايدار و زودگذر و نه چيزی اسرارآميز است بلكه ناشی از ترس تغيير در هنجارهای سنتی سازمان و نحوه انجام امور است. رهبران آگاه به جای افزايش فشار برای انجام تغييرات در سازمان و در هم شكستن مقاومتها به دنبال يافتن منابع اين مقاومت هستند.
3⃣ تغيير كوچک، اثر بزرگ
نظامهای غيرخطی در شرايط آشوب، نسبت به تغييرات كوچک حساس بوده و كوچکترين نوسان در آنها در نظام كل تشديد شده و میتواند منجر به تغييرات بزرگ شود. براساس اين خصوصيت در سازمانها بايد اين نكته را در نظر داشت كه برای انجام تغييرات بزرگ نيازی به تشكيلات وسيع نيست بلكه با شناسايی نقاط حساس و تعيينكننده و سپس با اعمال تغييری كوچک سازمان به سوی تغييرات بزرگ هدايت میشود.
4⃣ نقش مديران
در سيستمهای پرآشوب مديران تنها قادراند كه زمينههای بروز جاذبه مطلوب را فراهم كنند و يا روی پارامترهايی كه بر روند تكاملی سيستم موثر است تغييراتی را اعمال كنند زيرا در سيستمهای پيچيده امكان طرحريزی و پيشبينی دقيق عمليات سيستم وجود ندارد.
در سازمانهای جديد مفاهيمی مانند خودسازماندهی، سازمانهای يادگيرنده، گروههای خودگردان، تواناسازی، سازمانهای هوشمند به وفور به گوش میخورد.
5⃣ هنر جورسازی
شكل سازمان دارای ماهيت تكاملی است و به مرور زمان به شكل مطلوب خواهد رسيد. شكل سازمان دائما از جنبهای به جنبه ديگر تغيير میكند و مديران در اين مسير با چالش جورسازی اجزای سازمانی روبهرو هستند، مديران امروزه با نظامهای پيچيده كه دارای وجوه متعدد، متفاوت، درگير و پويا است روبرو هستند و لذا برای هدايت سازمان، استفاده از تنها يک ساختار، يک سبک، يک نگرش و استفاده از یک راهبرد كارساز نخواهد بود و لذا مديران بايد دائما در حال جورسازی ريخت سازمان به شكل مقتضی و مناسب باشند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @StrategiaAcademy
1⃣ بازانديشی در مفاهيم سنتی مديريت
نظريه آشوب برای مديران حامل اين پيام است كه ديگر نمیتوان از طريق اهداف سلسله مراتبی يا از طريق منطق از پيش تعيين شده سازمانها را اداره كرد، مديران بايد بياموزند كه رخدادها و تغييرات در جريان زمان ظهور میکنند و بدانند كه مديران خود نيز بخشی از اين تغيير هستند، آنها بايد به جای طرح ريزی و كنترل به شكل سنتی به دادهسازی فرآيند تغيير بينديشند.
2⃣ هنر تغيير
مديرانی كه سعی در ايجاد تغيير در سازمانهای خود دارند، ناخودآگاه به مقابله با فرآیندهای تعادلكننده میپردازند. آنها مقاومت از طرف سيستم خود را در مقابل تغييرات احساس كرده اما عملا منشا اين مقاومت را نمیيابند.
هر زمانی كه مقاومتی در مقابل تغيير مشاهده شد بايد توجه داشت كه يک يا چند فرآيند تعادلكننده مخفی مشغول فعاليت است. اين مقاومت نه پايدار و زودگذر و نه چيزی اسرارآميز است بلكه ناشی از ترس تغيير در هنجارهای سنتی سازمان و نحوه انجام امور است. رهبران آگاه به جای افزايش فشار برای انجام تغييرات در سازمان و در هم شكستن مقاومتها به دنبال يافتن منابع اين مقاومت هستند.
3⃣ تغيير كوچک، اثر بزرگ
نظامهای غيرخطی در شرايط آشوب، نسبت به تغييرات كوچک حساس بوده و كوچکترين نوسان در آنها در نظام كل تشديد شده و میتواند منجر به تغييرات بزرگ شود. براساس اين خصوصيت در سازمانها بايد اين نكته را در نظر داشت كه برای انجام تغييرات بزرگ نيازی به تشكيلات وسيع نيست بلكه با شناسايی نقاط حساس و تعيينكننده و سپس با اعمال تغييری كوچک سازمان به سوی تغييرات بزرگ هدايت میشود.
4⃣ نقش مديران
در سيستمهای پرآشوب مديران تنها قادراند كه زمينههای بروز جاذبه مطلوب را فراهم كنند و يا روی پارامترهايی كه بر روند تكاملی سيستم موثر است تغييراتی را اعمال كنند زيرا در سيستمهای پيچيده امكان طرحريزی و پيشبينی دقيق عمليات سيستم وجود ندارد.
در سازمانهای جديد مفاهيمی مانند خودسازماندهی، سازمانهای يادگيرنده، گروههای خودگردان، تواناسازی، سازمانهای هوشمند به وفور به گوش میخورد.
5⃣ هنر جورسازی
شكل سازمان دارای ماهيت تكاملی است و به مرور زمان به شكل مطلوب خواهد رسيد. شكل سازمان دائما از جنبهای به جنبه ديگر تغيير میكند و مديران در اين مسير با چالش جورسازی اجزای سازمانی روبهرو هستند، مديران امروزه با نظامهای پيچيده كه دارای وجوه متعدد، متفاوت، درگير و پويا است روبرو هستند و لذا برای هدايت سازمان، استفاده از تنها يک ساختار، يک سبک، يک نگرش و استفاده از یک راهبرد كارساز نخواهد بود و لذا مديران بايد دائما در حال جورسازی ريخت سازمان به شكل مقتضی و مناسب باشند.
آکادمی مدیریت استراتژیک
💡 @StrategiaAcademy