ای سفر کرده، سفر کرده، سفر کردهی من!
بیتو گلبوتهی عمرم پژمرد
بیتو جانم فرسود
تکچراغِ شبِ بختم افسرد
ای سفر کرده، سفر کرده، سفر کرده بیا
دل من رفته ز دست
چشم من مانده به راه
منم و موی سپید
منم و روی سیاه
هر شب مهتابی
ماه در دیدهی من فانوسیست
که سر راه تو میآید باز
به امیدی که بیایی شاید
زاین ره دور و دراز
هر شب مهتابی
کهکشان در نگهم جادهی سیماندودیست
که برای تو چنین رخشندهست
که برای تو چنین تابندهست
ای سفر کردهی ما!
پای بُگذار بر این جادهی سیمین و بیا...
⧗ #مهدی_سهیلی
⧖ در خاطر منی (مجموعهی شعر)
ای سفر کرده، سفر کرده، سفر کردهی من!
بیتو گلبوتهی عمرم پژمرد
بیتو جانم فرسود
تکچراغِ شبِ بختم افسرد
ای سفر کرده، سفر کرده، سفر کرده بیا
دل من رفته ز دست
چشم من مانده به راه
منم و موی سپید
منم و روی سیاه
هر شب مهتابی
ماه در دیدهی من فانوسیست
که سر راه تو میآید باز
به امیدی که بیایی شاید
زاین ره دور و دراز
هر شب مهتابی
کهکشان در نگهم جادهی سیماندودیست
که برای تو چنین رخشندهست
که برای تو چنین تابندهست
ای سفر کردهی ما!
پای بُگذار بر این جادهی سیمین و بیا...
⧗ #مهدی_سهیلی
⧖ در خاطر منی (مجموعهی شعر)