#فوائد
حازمی و همفکران او میگویند: هر فعلی، اسم از آن مشتق خواهد شد چنانکه هر کس سرقت کند اسم "سارق" خواهد گرفت یا کسی که فعل زنا انجام داد، اسم " زانی" بر او اطلاق میشود و همچنین؛ کسی که مرتکب شرک شد؛ پس او "مشرک" است!
او این تفکر را از شیخ ابابطین اخذ کرده است چنانکه میگوید: "لا مانع من تكفير من اتصف بذلك, كما أن من زنى قيل: فلان زان, ومن رابى قيل: فلان مُرابٍ"!
اما باید دانست که این قاعده لغوی مطلق نیست چنانکه با قواعد اسماء و صفات الله نیز در تعارض است. الله متعال میفرماید: "یُضِلُّ ٱللَّه " و "ٱللَّهُ یَسۡتَهۡزِئُ"
ولی نمیتوان گفت: "مضل" و "مستهزء" از اسماء الله هستند!
همچنین؛ اطلاق اسم مشرک بر شخص، باید متوقف بر کتاب و سنت باشد و نمیتوان بر چنین قاعده لغوی اعتماد نمود چنانکه گمراهی فرقه مرجئه نیز اعتماد بر تفسیر "ایمان" بر اساس لغت بود!
اگر این قاعده را مطلق در نظر بگیریم؛ لازم میآید حقیقت شرعی را بر حقیقت لغوی تفسیر کنیم به عنوان مثال اگر شخصی نماز بخواند اما هیچ یک از ارکان و واجبات آن طبق شرع نباشد؛ باید به او "مُصَل" (نمازگزار) گفت در حالی که سخن پیامبر ﷺ این را نمیپذیرد زمانی که به شخصی که ﻧﻤﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺻﺤﯿﺢ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ فرمود: "ﺇﺭﺟﻊ ﻓﺼﻞ ﻓﺈﻧﮏ ﻟﻢ ﺗﺼﻞ" [متفق علیه]
؛ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩﺍی.
🔹در این رابطه "عبدالله التواتی" بحثی زیبا و علمی دارد در نقد و رد "حازمی" و همفکرانش به اسم "نُقلة في الإشتقاق" که مطالعه آن را پیشنهاد میکنیم.
•┈┈••✾••۰۰۰۰••✾••┈┈•
@Tathir_aleteqad2
حازمی و همفکران او میگویند: هر فعلی، اسم از آن مشتق خواهد شد چنانکه هر کس سرقت کند اسم "سارق" خواهد گرفت یا کسی که فعل زنا انجام داد، اسم " زانی" بر او اطلاق میشود و همچنین؛ کسی که مرتکب شرک شد؛ پس او "مشرک" است!
او این تفکر را از شیخ ابابطین اخذ کرده است چنانکه میگوید: "لا مانع من تكفير من اتصف بذلك, كما أن من زنى قيل: فلان زان, ومن رابى قيل: فلان مُرابٍ"!
اما باید دانست که این قاعده لغوی مطلق نیست چنانکه با قواعد اسماء و صفات الله نیز در تعارض است. الله متعال میفرماید: "یُضِلُّ ٱللَّه " و "ٱللَّهُ یَسۡتَهۡزِئُ"
ولی نمیتوان گفت: "مضل" و "مستهزء" از اسماء الله هستند!
همچنین؛ اطلاق اسم مشرک بر شخص، باید متوقف بر کتاب و سنت باشد و نمیتوان بر چنین قاعده لغوی اعتماد نمود چنانکه گمراهی فرقه مرجئه نیز اعتماد بر تفسیر "ایمان" بر اساس لغت بود!
اگر این قاعده را مطلق در نظر بگیریم؛ لازم میآید حقیقت شرعی را بر حقیقت لغوی تفسیر کنیم به عنوان مثال اگر شخصی نماز بخواند اما هیچ یک از ارکان و واجبات آن طبق شرع نباشد؛ باید به او "مُصَل" (نمازگزار) گفت در حالی که سخن پیامبر ﷺ این را نمیپذیرد زمانی که به شخصی که ﻧﻤﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺻﺤﯿﺢ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ فرمود: "ﺇﺭﺟﻊ ﻓﺼﻞ ﻓﺈﻧﮏ ﻟﻢ ﺗﺼﻞ" [متفق علیه]
؛ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩﺍی.
🔹در این رابطه "عبدالله التواتی" بحثی زیبا و علمی دارد در نقد و رد "حازمی" و همفکرانش به اسم "نُقلة في الإشتقاق" که مطالعه آن را پیشنهاد میکنیم.
•┈┈••✾••۰۰۰۰••✾••┈┈•
@Tathir_aleteqad2