♡ ﹒ ✮
مثل یک اثر هنری بهش نگاه کرد و نمیتونست چشم ازش برداره. وقتی محوش میشد، زیبایی های باور نکردنی، نگاه معصومش، لبخندی که بر لب داشت اون رو بیشتر غرق در خودش میکرد. هیونجین غرق در زیبایِ فلیکسش شده بود.
_تو مثل یک رویایی، رویایی که به دست آوردنش سخته، رویایی که فقط تو خواب میشد اون رو دید، نوازش کرد و بوسید. رویایی که اگه پا تو دنیای واقعی بذاره به یک اثر هنری، یک شکوفه گیلاس، یک نوت موسیقی،یک جوهر که به نوشته های یک نویسنده رنگ میبخشه تبدیل میشه.
لب های فلیکس از تعجب از هم فاصله گرفت و کم کم تبدیل به یک لبخند شد.
_تو واقعی هستی رویای من؟ ولی من میخوام یک رویا بمونی چون رویا ها هیچوقت از بین نمیرن.
مثل یک اثر هنری بهش نگاه کرد و نمیتونست چشم ازش برداره. وقتی محوش میشد، زیبایی های باور نکردنی، نگاه معصومش، لبخندی که بر لب داشت اون رو بیشتر غرق در خودش میکرد. هیونجین غرق در زیبایِ فلیکسش شده بود.
_تو مثل یک رویایی، رویایی که به دست آوردنش سخته، رویایی که فقط تو خواب میشد اون رو دید، نوازش کرد و بوسید. رویایی که اگه پا تو دنیای واقعی بذاره به یک اثر هنری، یک شکوفه گیلاس، یک نوت موسیقی،یک جوهر که به نوشته های یک نویسنده رنگ میبخشه تبدیل میشه.
لب های فلیکس از تعجب از هم فاصله گرفت و کم کم تبدیل به یک لبخند شد.
_تو واقعی هستی رویای من؟ ولی من میخوام یک رویا بمونی چون رویا ها هیچوقت از بین نمیرن.