نمیخواستم نگاهم را چون عاشقی جانسوز بخواند
نمیخواستم نگاهان خیرهام را با لبخند پاسخ بگوید
و حتی نمیخواستم در پاسخ لبخندهایم، دستی تکان دهد
تنها میخواستم نگاهش کنم و نگاهم را حس نکند
نگاهش کنم و پی نگاهم را نگیرد
نگاهش کنم و نگاهم را به سخره نگیرند
نگاهش کنم و این نگاه را در دل بیافروزم
اما افسوس از نگاهی که هرگز بر شانههایم ننشست
نمیخواستم نگاهان خیرهام را با لبخند پاسخ بگوید
و حتی نمیخواستم در پاسخ لبخندهایم، دستی تکان دهد
تنها میخواستم نگاهش کنم و نگاهم را حس نکند
نگاهش کنم و پی نگاهم را نگیرد
نگاهش کنم و نگاهم را به سخره نگیرند
نگاهش کنم و این نگاه را در دل بیافروزم
اما افسوس از نگاهی که هرگز بر شانههایم ننشست