آذربایجان در آثار جغرافی نويسان(۱)
#آذربایگان
جغرافی نویس نامور یونانی، استرابو که در روزگار اشکانیان میزیست و به سال ۶۳ پیش از میلاد مسیح زاده شده و به سال ۱۹ میلادی در گذشت، از آذربایجان چنین یاد می کند:
«ماد دو بخش است. بخشی از آن را ماد بزرگ نامند و پایگاه آن همدان _شهر بزرگی_است.کاخ شاهی کشور ماد در همانجاست.هنوز هم این کاخ شاهی به کار پارتها[اشکانیان]آید.دست کم در هنگام تابستان، پادشاهان در آنجا به سر می برند، زیرا ماد سرزمینی سرد است،و پایگاه زمستانی آنان در سلوکیه_در کرانه دجله، به نزدیکی بابل_است.بخش دیگر ماد را آتروپاتنه خوانند.نام نام.این بخش به نام ساتراپ [:خشتهرپاون] آتروپاتس باز خوانده شده است. اوست که نگذاشت این سرزمین هم پاره یی از ماد بزرگ گشته، به زیر فرمان شهریاری مقدونیها در آید.اینچنین او خود را پادشاه خوانده،آنچا جداگانه کشوری خودکام گردید.هنوز هم جانشینان او از همان خاندانند. جانشینان او با پادشاهان ارمنستان و سلوکوس، و پس از آن پارتها، با زناشویی پیوند و یگانگی بهمرسانیدند.این سرزمین در مشرق ارمنستان و مغرب ماد بزرگ است و به گوشه ای از دریای گرگان و سرزمین مردم گرگان بر می خورد و از سوی جنوب به متینه پیوسته است.آنچنان که اپولنیدس گفته:آتروپاتنه از نیرویی برخوردار است که نتوان آن را خوار گرفت. آتروپاتنه می تواند ده هزار سواره و چهل هزار لشکر پیاده، داشته باشد.دریای کبودان در آنجاست. در روی آب آن نمک میبندد،و اگر کسی ندانسته در آن تن بشوید، به خارش سخت دچار گردد که درمان آن مالیدن روغن است، و اگر در آن رخت بشوید،بپوسد مگر آنکه آن را به آب شیرین فرو برند.این راست است که مردم آتروپاتنه همسایگان توانایی همچون ارمنیها و پارتها دارند،و گاهی پاره یی از خاکشان بریده میشود،لکن آنچه از آنان ربوده شود، پس میگیرند.چنان که سمباس را که به دست ارمنیها افتاده بود، دگرباره باز پس گرفتند.آنان با قیصر دوستند و پارتها را نیز بزرگ میدارند. پایگاه تابستانی شاهانشان در دشتی است به نام گزک(گنزک یا شیز)و پایگاه زمستانی آنان در کاخ استوار(؟)است،و این همان جایی است که آنتنیوس، در هنگام جنگ با پارتها، محاصره کرده بود.ارس رودی است که آتروپاتنه را از ارمنستان جدا میکند...»(ص.۷_۸)
بن مایه:رضا زاده ملک.رحیم_آذری(گویش دیرین مردم آذربایجان)_انجمن آثار و مفاخر فرهنگی_سال ۱۳۷۷
@atorabanorg
#آذربایگان
جغرافی نویس نامور یونانی، استرابو که در روزگار اشکانیان میزیست و به سال ۶۳ پیش از میلاد مسیح زاده شده و به سال ۱۹ میلادی در گذشت، از آذربایجان چنین یاد می کند:
«ماد دو بخش است. بخشی از آن را ماد بزرگ نامند و پایگاه آن همدان _شهر بزرگی_است.کاخ شاهی کشور ماد در همانجاست.هنوز هم این کاخ شاهی به کار پارتها[اشکانیان]آید.دست کم در هنگام تابستان، پادشاهان در آنجا به سر می برند، زیرا ماد سرزمینی سرد است،و پایگاه زمستانی آنان در سلوکیه_در کرانه دجله، به نزدیکی بابل_است.بخش دیگر ماد را آتروپاتنه خوانند.نام نام.این بخش به نام ساتراپ [:خشتهرپاون] آتروپاتس باز خوانده شده است. اوست که نگذاشت این سرزمین هم پاره یی از ماد بزرگ گشته، به زیر فرمان شهریاری مقدونیها در آید.اینچنین او خود را پادشاه خوانده،آنچا جداگانه کشوری خودکام گردید.هنوز هم جانشینان او از همان خاندانند. جانشینان او با پادشاهان ارمنستان و سلوکوس، و پس از آن پارتها، با زناشویی پیوند و یگانگی بهمرسانیدند.این سرزمین در مشرق ارمنستان و مغرب ماد بزرگ است و به گوشه ای از دریای گرگان و سرزمین مردم گرگان بر می خورد و از سوی جنوب به متینه پیوسته است.آنچنان که اپولنیدس گفته:آتروپاتنه از نیرویی برخوردار است که نتوان آن را خوار گرفت. آتروپاتنه می تواند ده هزار سواره و چهل هزار لشکر پیاده، داشته باشد.دریای کبودان در آنجاست. در روی آب آن نمک میبندد،و اگر کسی ندانسته در آن تن بشوید، به خارش سخت دچار گردد که درمان آن مالیدن روغن است، و اگر در آن رخت بشوید،بپوسد مگر آنکه آن را به آب شیرین فرو برند.این راست است که مردم آتروپاتنه همسایگان توانایی همچون ارمنیها و پارتها دارند،و گاهی پاره یی از خاکشان بریده میشود،لکن آنچه از آنان ربوده شود، پس میگیرند.چنان که سمباس را که به دست ارمنیها افتاده بود، دگرباره باز پس گرفتند.آنان با قیصر دوستند و پارتها را نیز بزرگ میدارند. پایگاه تابستانی شاهانشان در دشتی است به نام گزک(گنزک یا شیز)و پایگاه زمستانی آنان در کاخ استوار(؟)است،و این همان جایی است که آنتنیوس، در هنگام جنگ با پارتها، محاصره کرده بود.ارس رودی است که آتروپاتنه را از ارمنستان جدا میکند...»(ص.۷_۸)
بن مایه:رضا زاده ملک.رحیم_آذری(گویش دیرین مردم آذربایجان)_انجمن آثار و مفاخر فرهنگی_سال ۱۳۷۷
@atorabanorg