https://telegram.me/aydinliq
توتالیتاریسم بزرگترین عامل پریشانی جوامع.
بحرانهای سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی،محیط زیستی و... بیشتر از آنکه ریشه های بین المللی داشته باشند ،ریشه داخلی دارند. مهمترین عامل این بحرانها سوء مدیریت است. در تمامی سیستمهای تمامیت خواه وفاداری به ایدولوژی و وابستگی به سیستم مهمترین اولویت در جذب و اعتماد به اشخاص قرار دارد. بنابراین در مدت نه چندان درازی می توان شاهد مسولان غیر متخصص و بدنه ناکارآمد در چنین سیستمهایی شد. چرا که خودی نمودن هر چیز بر کارآمد نمودن ارجحیت تام دارد.
خود سیستم اداره کشور و مسولان آن در مدت اندکی تبدیل به معضل بزرگی می گردند و جامعه را نیز فلج می کنند. رشد چاپلوسی ،باندبازی،فریبکاری،دورویی،ناکارآمدی،دروغگویی،بی برنامگی ،جاه طلبی مضر ،مقام پرستی و سوء استفاده از مقام و جایگاه به امری متداول و عادی تبدیل شده و جامعه را به سوی نابودی می کشاند. شایسته سالاری ،آزادی خواهی ،دموکراسی،کاربلدی و انسانگرایی در چنین سیستمهایی دشمنان مسلم فرض شده و مورد کینه واقع می گردند.
به دلایل ذکر شده سیستمهای توتالیتر همواره با بحرانهایی مواجه هستند که محصول ماهیت و عملکرد آنهاست. ولی برای فرار از مسولیت دائما سعی دارند تا با رشد دادن موضوع و حتی بیماری توهم توطئه از قبول واقعیت و شکست شانه خالی کرده و با بافتن تئوری های توطئه و ایجاد تب جهان ستیزی به توجیه شرایط نامطلوب خود ساخته بپردازند.
وقتی چنین ناکامی های پی در پی ادامه دار می شود و سیستم از عهده اداره امور و خدمت رسانی های حتی ساده و معمولی برنمی آید شروع نارضایتی و بحران و اعتراض و حتی انقلاب ناگزیر می نماید.
به همین دلیل توتالیتاریسم ،خود بنا به ماهیت و کارکرد تمامیت خواهانه و استبدای و نیز عدم کارآیی مفید خود ،بزرگترین عامل نابودی و پریشانی و سیاه روزی جوامع به شمار می رود.
https://telegram.me/aydinliq
توتالیتاریسم بزرگترین عامل پریشانی جوامع.
بحرانهای سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی،محیط زیستی و... بیشتر از آنکه ریشه های بین المللی داشته باشند ،ریشه داخلی دارند. مهمترین عامل این بحرانها سوء مدیریت است. در تمامی سیستمهای تمامیت خواه وفاداری به ایدولوژی و وابستگی به سیستم مهمترین اولویت در جذب و اعتماد به اشخاص قرار دارد. بنابراین در مدت نه چندان درازی می توان شاهد مسولان غیر متخصص و بدنه ناکارآمد در چنین سیستمهایی شد. چرا که خودی نمودن هر چیز بر کارآمد نمودن ارجحیت تام دارد.
خود سیستم اداره کشور و مسولان آن در مدت اندکی تبدیل به معضل بزرگی می گردند و جامعه را نیز فلج می کنند. رشد چاپلوسی ،باندبازی،فریبکاری،دورویی،ناکارآمدی،دروغگویی،بی برنامگی ،جاه طلبی مضر ،مقام پرستی و سوء استفاده از مقام و جایگاه به امری متداول و عادی تبدیل شده و جامعه را به سوی نابودی می کشاند. شایسته سالاری ،آزادی خواهی ،دموکراسی،کاربلدی و انسانگرایی در چنین سیستمهایی دشمنان مسلم فرض شده و مورد کینه واقع می گردند.
به دلایل ذکر شده سیستمهای توتالیتر همواره با بحرانهایی مواجه هستند که محصول ماهیت و عملکرد آنهاست. ولی برای فرار از مسولیت دائما سعی دارند تا با رشد دادن موضوع و حتی بیماری توهم توطئه از قبول واقعیت و شکست شانه خالی کرده و با بافتن تئوری های توطئه و ایجاد تب جهان ستیزی به توجیه شرایط نامطلوب خود ساخته بپردازند.
وقتی چنین ناکامی های پی در پی ادامه دار می شود و سیستم از عهده اداره امور و خدمت رسانی های حتی ساده و معمولی برنمی آید شروع نارضایتی و بحران و اعتراض و حتی انقلاب ناگزیر می نماید.
به همین دلیل توتالیتاریسم ،خود بنا به ماهیت و کارکرد تمامیت خواهانه و استبدای و نیز عدم کارآیی مفید خود ،بزرگترین عامل نابودی و پریشانی و سیاه روزی جوامع به شمار می رود.
https://telegram.me/aydinliq