دست و دلم ز دیدنت از کار رفته است
بند ِ قبا گشوده به آغوش ِمن درآ!
بی پروا نوشتن یه چیزه، هرزه نویسی یه چیز دیگه.
متاسفانه این "قلم ِ ولنگاری" که امروز تو نسل جوان ادبیات گاهی می بینیم از همین جاست. اون چیزی که می نویسند و خیال می کنند که خیلی کار خاصی دارند انجام میدند سر سوزنی ارزش نداره. با گفتن "من خودم رو سانسور نمی کنم" و "بی پروا می نویسم" و از اینجور توجیه ها هم جایگاهی تو ادبیات پیدا نمی کنه. یک شعر خوب، باید مثل این بیت صائب باشه. بیان زننده ای که خواننده رو آزار بده هیچ وقت ماندگار نمیشه. حداقل تو ایران.
نمونه ش ویس و رامین. یه منظومه عاشقانه بسیار قوی و خواندنی. اما هیچ وقت نتونست جایگاه منظومه های عاشقانه نظامی رو بین مردم به دست بیاره. با اینکه شعرش خیلی نسبت به نظامی ساده تر، و برای مردم قابل فهم تره.. اما یکی از دلایلش همینه. نظامی وقتی به وصال میرسه، خیلی خیلی با احتیاط می نویسه.. جوری که هیچ خواننده ای بیان زننده ای احساس نمیکنه. و این میشه که مردم عاشقانه های نظامی رو در جایگاه بالاتری قرار میدند نسبت به ویس و رامین..
#صائب
بند ِ قبا گشوده به آغوش ِمن درآ!
بی پروا نوشتن یه چیزه، هرزه نویسی یه چیز دیگه.
متاسفانه این "قلم ِ ولنگاری" که امروز تو نسل جوان ادبیات گاهی می بینیم از همین جاست. اون چیزی که می نویسند و خیال می کنند که خیلی کار خاصی دارند انجام میدند سر سوزنی ارزش نداره. با گفتن "من خودم رو سانسور نمی کنم" و "بی پروا می نویسم" و از اینجور توجیه ها هم جایگاهی تو ادبیات پیدا نمی کنه. یک شعر خوب، باید مثل این بیت صائب باشه. بیان زننده ای که خواننده رو آزار بده هیچ وقت ماندگار نمیشه. حداقل تو ایران.
نمونه ش ویس و رامین. یه منظومه عاشقانه بسیار قوی و خواندنی. اما هیچ وقت نتونست جایگاه منظومه های عاشقانه نظامی رو بین مردم به دست بیاره. با اینکه شعرش خیلی نسبت به نظامی ساده تر، و برای مردم قابل فهم تره.. اما یکی از دلایلش همینه. نظامی وقتی به وصال میرسه، خیلی خیلی با احتیاط می نویسه.. جوری که هیچ خواننده ای بیان زننده ای احساس نمیکنه. و این میشه که مردم عاشقانه های نظامی رو در جایگاه بالاتری قرار میدند نسبت به ویس و رامین..
#صائب