کارامل ماکیاتو رو روی میز میزاری و آهنگ دین مارتین پخش میشه.
تو اروم دست هات رو جلوی نور حرکت میدی..و حالا توهم بخشی از نوری!
تو با سایه ت تو اتاقت با نور میرقصی. تو میرقصی و خورشید تماشات میکنه، تو میخندی و انگار تمام قلبت آرومه، وقتی آهنگ دین مارتین پخش میشه و تو میرقصی انگار تو همون دخترِ توی رمان های کلاسیکی!
from: @avocado_city
to: @IntoTheDarkBlue
تو اروم دست هات رو جلوی نور حرکت میدی..و حالا توهم بخشی از نوری!
تو با سایه ت تو اتاقت با نور میرقصی. تو میرقصی و خورشید تماشات میکنه، تو میخندی و انگار تمام قلبت آرومه، وقتی آهنگ دین مارتین پخش میشه و تو میرقصی انگار تو همون دخترِ توی رمان های کلاسیکی!
from: @avocado_city
to: @IntoTheDarkBlue