📚دانستنی های اسلامی⁉️


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


برای شناخت بیشتر اسلام 🍃
آگاهی های اسلامی 🍂
و دانستنی های اسلامی با ما همراه باشید ✅

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
💫

🌸 #شناخت_پیامبرﷺ

🔹 پیامبر ﷺ را چگونه تعریف کنیم؟

🔘 استاد #مفتی_عبدالرحمن_احراری حفظه الله


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
💫

تلاوت صبحگاهی😍


🍂🍂🍂🍂🍂🍂

❣ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪ ...

🌼🍃ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮزﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺗﻮﺻﯿﻪ میکرد ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ :
❣( ﻗَﺎﻝَ ﻫُﻢْ ﺃُﻭﻟَﺎﺀِ ﻋَﻠَﻰٰ ﺃَﺛَﺮِﻱ ﻭَﻋَﺠِﻠْﺖُ ﺇِﻟَﻴْﻚَ ﺭَﺏِّ ﻟِﺘَﺮْﺿَﻰ ) ‏[ ﻃﻪ : 84 ‏]
☝🏻ﻭ ﻣﻦ بسوی ﺗﻮ ﺷﺘﺎﺏ ﮐﺮﺩﻡ ، ﺗﺎ ‏( ﺍﺯ ﻣﻦ ‏) ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﻮﯼ

🌼🍃ﻭﯼ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ میگفت :" ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

🌼🍃 ﺯﻣﺎنیکه ﺍﺫﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ ﻭ ﻣﻦ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﯼ ﻫﺴﺘﻢ ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺑﻪ ﭘﺎ ﻣﯿﺨﯿﺰﻡ ."

🌼🍃ﺯﻣﺎنیکه ﺯﻧﮓ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ 5 ﺑﺎﻣﺪﺍﺩ ﺧﺎﻣﻮﺵ میشود ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺑﭙﺎ ﻣﯽ ﺧﯿﺰﻡ ".

🌼🍃ﺷﻮﻫﺮ ﻭﯼ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﻭﯼ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﻮﺩ .
ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﺪ .

🌼🍃 ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﺯ ﻭﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﯼ ﺩﻟﻤﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﺪ ، ﻏﺬﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺷﺖ .

🌼🍃 ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﭽﯿﺪﻥ ﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺩﻟﻤﻪ ﮐﻪ 3 ﻋﺪﺩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺍﺫﺍﻥ ﺳﺮ ﺩﺍﺩ .

🌼🍃ﺁﻥ ﺳﻪ ﻋﺪﺩ ﺑﺮﮒ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ، ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﺩﺭ ﺳﺠﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

🌼🍃ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ 3 ﺑﺮﮒ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﻔﺖ " ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ 3 ﺑﺮﮒ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﯽ ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺍﺟﺎﻕ ﮔﺎﺯ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﺳﭙﺲ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ !

🌼🍃ﺍﻣﺎ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺪﺍﺩ .
ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺯﻧﺶ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﺠﺪﻩ ﻭﻓﺎﺕ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ 😭
ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠﻪ ! ﺍﮔﺮ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺩﺭ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ !

❣ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ، ﺁﻧﻄﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﯾﻢ .

سبحان الله☝️

*✨ ✨ به 🛣️ سوی نور ✨ 💫*


*اندڪی_تامل*

میگویند *فضای مجازی است...*

ڪسی نمی‌بیند🥺

پی وی میرویم...
حالا چه فرق دارد #پی وی دختر یا پسر...
مگر اینجا همه چیز مجازی نیست..

.چت میڪنیم و راحت از همه چیز حرف میزنیم..

.مگر اینجا همه چیز *مجازی نیست...*

عکس هایش بر روی پروفایل را ذخیره میڪنیم..

.مگر اینجا همه چیز مجازی نیست...

آری ..
درست است *اینجا همه چیز مجازیست اما بدان الله متعال شاهد هر ڪاری ڪه میڪنیم هست چه درفضای مجازی چه در فضای حقیقی☝️🏻*


*۞ألم یعلم بأن الله یری۞*
*آیا نمیدانی ڪه الله میبیند؟*

یڪ نڪته : 🔻

*حریم های مجازی را که برداریم آرام آرام حریم های حقیقی هم برداشته میشود...*
*و آرام آرام ارزش هایت تغییر میکند*

*و این را بدان با آبروی هیچ ڪس بازی نڪن*
*چون قطعا یڪ روز ، آبروی ناموس خودت در خطر میفتد ...*

مواظب باش ...❌

*التماس ڪمی تفڪر🤏🏻*


‼️ *🔊 تلنگر*‼️

*♻️ فضای مجازی دعوت گر زیاد دارد همینطور کاربر*

🔹ولی ما هدفمان را در فضای مجازی گم کردیم و دنبال شهوت و شهرت رفتیم کم هستند کسانی که پاک ماندند و بر هدفشان استقامت کردند.

🔹 فضای مجازی را کردیم جایگاهی برای تکفیر و توهین.
🔹برای از بین بردن ابروی انسانها و برای قضاوتهای نابجا.

*🔹دخترکانی که در پاکی مثل صدف در مروارید بودند در مجازی خودشان را فروختند به دوست دارم‌های مردان هرزه‌چشم و هرزه‌دل .😔*

*🔹روزی مردان با غیرت امت برای ناموس مسلمانان جنگیدند اما امروز ناموس مسلمان اسیر شهوت خود مسلمان شده*

*💠حاشا به غیرت چنین مسلمانی💠*

*🔹و افسوس و صد افسوس بر ما چرا که از ماست که بر ماست.*

*🔹چه بودیم و چه شدیم ؟*
*🔹روحمان، ایمانمان، پاکیمان، همسر و فرزندانمان و تمام خوبی‌ها و دل پاکی‌مان را به مجازی فروختیم تا مدتی خود را سرگرم چت‌ها و انواع لهو و لعباتش سازیم*

🔹درد بزرگیست مجازی این همه تفرقه در دین این همه اشوب

🔹سوریه و فلسطین و مسلمانان چین و میانمار و یمن و عراق و افغانستان همه به خاطر ضعف ما در ایمان و عمل در اتش ظلم ظالمان و کافران سوخت و هنوز هم میسوزد .

🔹حال ما میگوییم چرا فلانی را تکفیر نمیکنید و فلانی مرتد است و نماز از این جهت خلاف است واز ان جهت درست ؟

🔹بس است دیگر زن و شوهرت را به خاطر برخی مشکلات رها کردی و در مجازی به دنبال همدمت میگردی ؟
🔹و بعد از مدتی درد دل دلت از او سیر میشود و به دنبال نیمه‌ی گمشده‌ی دیگرت میگردی که این باب میلت نبود؟

*🔊مردی به سبیل و صدای کلفت و بازوی قوی نیست، مردی به غیرت و ایمانمان هست*

*🔹خواهرم خود را اسیر این مجازی مساز و پاکی‌ات را به حراج مگذار.*

🔹برادرم خودت را در این مجازی در باتلاق زنانِ فتنه‌گر غرق مساز.

*در آخر از الله متعال اخلاص در نیت و توفیق عمل راخواهانیم و پناه می بریم به الله از شر تمام فتنها*
ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ


*فضای_مجازی_هم_محضر_خداست*


قوم‌گرایی از جاهلیت است

👈هیچ قومی بر قوم دیگری برتری ندارد مگر به وسیله تقوا ...
متاسفانه امروزه بیشتر مردم بر این فکر هستند که قومیت و قبیله و اطرافیان خود را مطرح کند❗️
❌کردها میگویند هیچ کس به اندازه کرد باعزت وبا ایمان نیست
❌عربها نیز همین را میگویند
❌فارسها هم خود را بر تر از اقوام وملیتها میدانند
❌به همین طریق بلوچها و همه اقوام دیگر،هر کسی بر قوم وقبیله خودش مینازد...

👈ولی در میان همین اقوام و ملیتها کسانی هستند که میگویند
ملیت مطرح نیست کورد باشد ،عرب باشد، یا فارس وترک وحتی سیاه پوستی آفریقایی ویا آمریکایی باشد،
همه وهمه باهم مساوی هستیم وهیچ برتری وفضیلتی در بیت ما نیست مگر به وسیله #تقوا
✅ودر حقیقت تنها این فکر در نزد الله سبحانه وتعالی مقبول است
وبرتری بینی بی اساس وناجایزاست

پس هر قوم وقبیله ای ویا هر شخصی که بیشتر از الله بترسد و خود را برای الله خالص کند در نزد الله
بر بقیه برتری و فضیلت دارد

خداوند متعال میفرماید:

🌾 يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ ( إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ) ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ 🌾

ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،)
🍃 گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست 🍃خداوند دانا و آگاه است.
⬅️نکته :
پس هر مسلمانی که ادعای ملی گرایی و و رگز پرستی بکند بیشک در اشتباه است و از جاهلیت است
چون تنها ملاک و اساس کار تقوا و رضایت خداوند است نه هیچ چیز دیگری ...

( إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ) ۚ

🍃 گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست 🍃

#تفسیر_قرآن


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


السلام العلیکم ورحمه الله

خواهران وبرادران

ویدئویی رو براتون به اشتراک میذارم از:

بحث یک جوان ملحدبادکترذاکرنایک ،که انسانیت بالاترازدین اسلام هستش

این قضیه انسانیت متاسفانه قناعت خیلی ازانسانهای پیرامون ماشده که ازدین مبین اسلام دوربشن و،وسوسه ای ازطرف شیطان شده برای قناعت ودلیل کافی برایشان ،که زحمت به خودشان ندهند که درباره دین اسلام حتی تحقیق کنن وبدون علم واگاهی خیلی راحت اسلام را رد میکنن
وجالب اینجاست که شیطان به همه شون یک دلیل وپاسخ مشابه داده وهمه شون یک تعریف مشابه ازانسانیت ورد اسلام دارن


👇👇👇👇👇


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
عوام الناس حق ندارن بگن من مذهبن حنفیه یا شافعی یا.......

✅☜⃔نشر صــღـــدقه جاریه☞⃕


#دعای_شفای_مریض

وقتی رسول الله (صلی الله وآله وصحبه وسلم) مریض شدند؛ جبریل (علیه السلام) نازل شده و دعای زیر را برای شفای رسول الله ﷺخواندند:

" بِاسْمِ اللَّهِ أَرْقِيكَ، مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يُؤْذِيكَ، مِنْ شَرِّ كُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَيْنِ حَاسِدٍ، اللَّهُ يَشْفِيكَ بِاسْمِ اللَّهِ أَرْقِيكَ "

صحیح مسلم ۴۰۶۳

شما نیز میتوانید از این دعا برای شفای بیماران خود استفاده کنید

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ


تحفه که از هفده سال بدینسو آماده‌اش کرده بودم، و اگر این خبر را آورده باشی که پسرم صحت و سلامت و با غنیمت از جهاد برگشته است پس سوگند به الله عز وجل تو تعزیه دهنده هستی، زیرا الله تعالی هدیه مرا قبول نکرده است، گفتم: سوگند به الله عز وجل من بشارت (مژده) دهنده هستم، بیشک فرزند تو در راه جل جلاله روبرو غیر پشت دهنده کشته شده است و اسپ‌‌ها او را لگدمال کرده، و الله تعالی از وی ان شاءالله راضی شده است، گفت: گمان نمی‌برم که در این خبر راست گوی باشی، این می‌گفت و گاهی بسوی من و گاهی بسوی بوجی می‌دید، دهن بوجی را گشودم و لباس‌های خون آلود پسرش را که در آن خون و گوشت روی و موهایش بود برایش پیش کردم و گفتم: آیا این لباس‌های او نیست؟ آیا این همان پیراهنی نیست که به دست خود او را پوشانیده بودی؟

ابو قدامه می‌گوید: وقتی این پیره زن لباس‌های خون آلود پسرش را دید گفت: الله اکبر و خوشحال گردید، اما دختر کوچک صدای پر درد و ناله از او شنیده شد و به زمین افتاد و پیوسته ناله و زاری می‌کرد تا آنکه مادرش آب آورد و آب را به چهره او می‌پاشیدیم و قرآن را نزد سر او می‌خواندیم ولی او پیوسته ناله و زاری می‌کرد و نام پدر و برادر شهیدش را می‌گرفت تا آنکه جان را به جان آفرین تسلیم نمود، بعد از آن مادرش از دستش گرفت و به داخل خانه کشان کشان ببرد و دروازه را بر روی من ببست و می‌گفت: بار الها! شوهر و برادران و پسرم را در راه تو از دست دادم تا شاید از من راضی شوی و مرا با ایشان یکجا نمایی، الهی از من راضی شو.

ابو قدامه می‌گوید: دروازه را کوبیدم تا شاید آن را باز کند و چیزی پول برایش بدهم و یا مردم را از واقعه خبر نمایم تا قدر و منزلت او درمیان مردم بلند شود اما قسم به الله عز وجل نه دروازه را برویم گشود و نه جوابی برایم داد، قسم به الله عز وجل که عجیب‌تر ازین واقعه هرگز ندیده‌ام.

این زنی که همه چیز خود را در راه الله عز وجل تقدیم نمود، در راه داخل شدن به جنت، جنتی که شوق شدید بدان داشت، پسر خود را در این راه پیشکش نمود، و نفس و جوانی خود را فراموش کرد، پس کاش بدانم که از حد گذرندگان مثل ما بخاطر جنت چه چیزها تقدیم کرده‌اند؟

الله عز وجل رحمت کند جوانی را که دین جوانی او را آراست و بسوی افق‌های بلند با عزم متین خود را آماده کرد فرمانبردار الله عز وجل بود کتاب الله عز وجل را توشه راه خود سازد و از سرچشمه سنت رسول الله و سنت صحابه رسول الله ﷺ اخذ می‌کند اگر از او سخاوت بطلبی او همیشه همانند ابر است و اگر قصد او را کنی پس او همانند شیر جنگل است اگر نفسش او را به شر و بدی دعوت کند هرگز به او تن نمی‌دهد ترسنده از الله عز وجل است و هر کسی او را ببیند هیبت او را دریابد اگرچه قلبش نرم و ملایم است ولی از صلابت و استواری او چیزی کم نکرده است.

مرهم زمین است و از روی آن غم و اندوه را می‌زداید. دارای قدم‌های استوار است و تند بادهای زمان شعله او را خاموش نمی‌کند. گردش زمان او را آزموده است پس او را بهترین جوانمرد و برگزیده یافته است. اگر روزی بخاطر ایراد خطابه به پا بایستد (گویا) سخنانش به گوش کرها می‌رسد. و اگر روزی در راه برود نابینا او را ببیند.

مسلمان که این افتخار برایش کافی است که منسوب به دین است.

مشتاقان جنت با رب‌شان راز‌ها و قصه‌های دارند که قدر و اهمیت آن نزد آنان آن قدر بلند است که به هیچ قیمتی و مانندی راضی نشدند مگر به جان‌های خود که آن را در راه آن بدهند، زیرا جنت جایی است که رسول الله ﷺ از شخصی که کم‌ترین نعمت و ملک آن را نصیب شود خبر داده‌است.


نموده، استخوان‌های او را شکستانده بودند، بسوی آن جسد رفتم و خود را پیش روی او افگندم و به آواز رسا و بلند صدا کردم و گفتم: بلی من ابو قدامه هستم، بلی من ابو قدامه هستم، پس گفت: حمد و شکر به الله عز وجل که مرا اینقدر زنده نگه داشت تا آنکه وصیت خود را به تو بگویم پس وصیت من را بشنو.

ابو قدامه می‌گوید: سوگند به الله عز وجل که به نیکی‌ها و حسن و جمال وی گریستم، و از روی شفقت و مهربانی بر مادر وی که در رقه اقامت داشت گریه کردم، مادری که یکسال قبل پدر و برادرانش را از دست داده بود و در این سال پسر خود را از دست می‌داد، پس شروع کردم با گوشه‌ای از لباس خود خون را از روی زیبای او پاک می‌کردم، هنگامی که دانست من ابو قدامه هستم و خون را از رویش پاک می‌کنم بسویم دید و گفت: ای عمویم! خون را به لباس خودت پاک می‌کنی؟ به لباس خودم پاک کن. ابو قدامه می‌گوید: این سخن مرا سخت متأثر نمود و بسیار گریستم و جوابی نداشتم، بعد از آن با صدای گرفته گفت: ای عمویم! ترا سوگند می‌دهم هرگاه بمیرم به رقه برگردی و از شهادتم مادرم را مژده بدهی و برایش بگویی که جل جلاله هدیه تو را بحضور خود پذیرفته است و پسرت در راه الله عز وجل روبرو و غیر پشت گرداننده کشته شده است، و اگر جل جلاله مرا در جمله شهدا نوشته باشد سلام او را به پدر و برادرانم در جنت خواهم رساند، سپس به سخنان خود ادامه داده گفت: ای عمویم! من از این خوف دارم که مادرم سخن ترا باور نکند پس چیزی از لباس‌های خون آلودم را با خود ببر تا با دیدن آن سخن ترا تصدیق کند که من کشته شده‌ام، و برایش بگو که جای ملاقات من با شما ان شاء الله در جنت است.

ای عمویم! وقتی به خانه ما برگشتی در آنجا خواهر کوچک مرا خواهی دید که عمرش بیش از نه سال نیست، او هر گاهی که به خانه وارد می‌شدم از دیدن من خوشحال و شادمان می‌شد و هرگاه از آن بیرون می‌شدم گریه می‌کرد و اندوهگین می‌شد، سال اول به شهادت پدرم دردمند شد و امسال به مرگ من متأثر خواهد شد، او هنگامی که لباس‌های سفر را در تن من دید و این را بدید که مادرم لباس‌های سفر را به تن من می‌پیچاند گفت: برادرم! تأخیر مکن و بزودی بسوی ما برگرد، ای عمویم! وقتی او را بدیدی قلب او را به سخنان خوب خوش کن و برایش بگو: برادرت می‌گوید: جل جلاله بهترین جانشین من برای توست.

ابو قدامه می‌گوید: بعد از آن حالت جوان وخیم شد و حرف‌های داشت که با صدای گرفته زیر لب زمزمه می‌کرد ولی من نمی‌دانستم که چه می‌خواهد بگوید، بعد از آن با بسیار فشار به خود توانست این قدر بگوید: سوگند به رب کعبه که خوابم راست شد، سوگند به الله عز وجل همین حالا مرضیه را بالای سرم نشسته می‌بینم و بوی او را احساس می‌کنم، بعد از آن سینه‌اش بالا و پائین شد و عرق از جبینش فروریخت، و ناله‌های زار از وی شنیده شد و شهید شد ان شاءالله، بعد ازآن لباس‌های او را که به خونش آلوده شده بود برداشتم، بعد از آن یگانه کاری که تصور می‌کردم قابل اهمیت است این بود که به رقه برگردم و نامه او را به مادرش برسانم، همان بود که به رقه رفتم ولی نام مادر این شهید را نمی‌دانستم، و این را هم نمی‌فهمیدم که در کجای رقه سکونت دارد، من بدین فکر در کوچه‌های شهر رقه راه می‌رفتم ناگهان نظرم را دختر کوچکی به خود جلب نمود که نزد دروازه ایستاده است و به آمد و رفت مردم می‌بیند، و هرکسی از نزد او عبور کند و در او علایم سفر را مشاهده کند از وی می‌پرسد: ای عمویم! از کجا آمدی؟ می‌گوید: از جهاد آمدم، دختر برایش می‌گوید: برادر من با شماست، می‌گوید: من برادر ترا نمی‌شناسم. شخصی دیگر از نزد وی عبور می‌کند از وی نیز می‌پرسد: از کجا آمدی؟ وی می‌گوید: از جهاد آمدم، می‌پرسد: برادر من با شماست؟ می‌گوید: من برادر ترا نمی‌شناسم، این شخص هم از نزد وی می‌رود. شخصی سوم و چهارم و دهم می‌آید و از ایشان نیز راجع به برادر شهیدش می‌پرسد ولی از ایشان نیز هیچ جوابی نمی‌شنود تا آنجا که مأیوس می‌شود و می‌گوید: چه شده که مردم از جهاد به خانه‌های خود می‌آیند ولی برادر من نمی‌آید.

ابو قدامه می‌گوید: وقتی این دختر کوچک را بدین وضع دیدم بسویش متوجه شدم، او نیز هنگامی که آثار سفر را بر چهره من مشاهده نمود و بوجی را که لباس خون آلود شهید در داخل آن بود در دستم بدید گفت: ای عمو! از کجا تشریف آوردید؟ گفتم: از جهاد آمدم، گفت: برادر من با شماست. گفتم: مادرت کجاست؟ گفت: مادرم در داخل خانه است، گفتم: برایش بگو تا نزد من بیاید، وقتی مادرش آواز مرا شنید (از خانه) بیرون شد در حالی که در چادر خود را پیچانده بود گفت: ای ابو قدامه! برای تعزیه آمده‌ای یا برای مژده؟ گفتم: الله عز وجل بر تو رحم کند، عزا و بشارت (مژده) چه معنی دارد؟ گفت: اگر به من این خبر را بگویی که پسرم در راه الله عز وجل به مقابل کفار رو برو غیر پشت دهنده کشته شده است پس تو بشارت دهنده هستی زیرا الله تعالی تحفه مرا به درگاه خود قبول نموده است

Показано 20 последних публикаций.

305

подписчиков
Статистика канала