Репост из: داستانک
آهنگ شاه پناهم بده
دولتمند خلف
تاجیکی
تقدیم به همراهان در داستانک
آن دم زندانیم، بازدم جان شده
از قفس سینه ها، همچون آه آمدم
پیرهن یوسفم! یا کفن یوسفم؟
بوی تن یوسفم، کز دل چاه آمدم
شاه پناهم بده، خسته ی راه آمدم
آه نگاهم مکن، غرق گناه آمدم
راه خراسان چنین، ماه خراسان چنان
شاه خراسان ببین، بهر پناه آمدم
شاه خراسانیم، رستم دستانیم
دست مرا رد مکن، بر درِ شاه آمدم
شاه پناهم بده، خسته ی راه آمدم
آه نگاهم مکن، غرق گناه آمدم
شافی دارالشفا، پنجره فولاد کو؟
در طلب شاخه ای، مهر گیاه آمدم
مشهدِ مشهودِ من، حضرتِ محمودِ من
طالعِ مسعودِ من، نامه سیاه آمدم
شاه خراسانیم…
دست مرا رد مکن..
بر درِ شاه آمدم…
شاه پناهم بده، خسته ی راه آمدم
آه نگاهم مکن، غرق گناه آمدم
بستهء بست تو ام، لولی مست تو ام
ضربهء شصت تو ام، بر دف ماه آمدم
باد موافق وزید، از طرف صحن قدس
نام مرا خواند و رفت، چون پرِ کاه آمدم
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
دولتمند خلف
تاجیکی
تقدیم به همراهان در داستانک
آن دم زندانیم، بازدم جان شده
از قفس سینه ها، همچون آه آمدم
پیرهن یوسفم! یا کفن یوسفم؟
بوی تن یوسفم، کز دل چاه آمدم
شاه پناهم بده، خسته ی راه آمدم
آه نگاهم مکن، غرق گناه آمدم
راه خراسان چنین، ماه خراسان چنان
شاه خراسان ببین، بهر پناه آمدم
شاه خراسانیم، رستم دستانیم
دست مرا رد مکن، بر درِ شاه آمدم
شاه پناهم بده، خسته ی راه آمدم
آه نگاهم مکن، غرق گناه آمدم
شافی دارالشفا، پنجره فولاد کو؟
در طلب شاخه ای، مهر گیاه آمدم
مشهدِ مشهودِ من، حضرتِ محمودِ من
طالعِ مسعودِ من، نامه سیاه آمدم
شاه خراسانیم…
دست مرا رد مکن..
بر درِ شاه آمدم…
شاه پناهم بده، خسته ی راه آمدم
آه نگاهم مکن، غرق گناه آمدم
بستهء بست تو ام، لولی مست تو ام
ضربهء شصت تو ام، بر دف ماه آمدم
باد موافق وزید، از طرف صحن قدس
نام مرا خواند و رفت، چون پرِ کاه آمدم
ღداسٺانڪღ
@daastaanak