📝توسعه، انتخابات ، ارتباطات سياسي
( مسعود محمدي، دانشجوي دكتراي اقتصاد)
✏️توسعه نظام مند ،كارآمدي نظام تصميم گيري و كارايي نظام سياسي ابعاد مهم توسعه و پيشرفت در ساختارهاي مرسوم قدرت حتي در كشورهاي جهان سوم و كشورهاي با اقتصاد نوظهور مي باشند.
✏️توسعه همه جانبه فرهنگي سياسي و اجتماعي از اهداف اصلي كشورهاي در حال گذار بوده به طوري كه كمبود هر يك از مولفه هاي فوق از عوامل اصلي بروز شكاف عميق دولت-ملت و بحران هاي سياسي در دهه گذشته بوده است.
✏️تخصيص بهينه امكانات و منابع از سوي دولت مركزي به صورت يكپارچه و نظام مند به تمام نقاط هدف توسعه بروز يكپارچگي نظام مند را رقم خواهد زد.به طوريكه دولت هاي محلي و مقامات سياسي محلي جهت توسعه مناطق خود همواره به دنبال تخصيص هاي مناسب اجتماعي ، سياسي و اقتصادي براي مناطق خود بوده و در اين فرايند توسعه خواهي و تخصيص طلبي خوشبختانه و شوربختانه نقش روابط سياسي و همبستگي با كانون هاي قدرت سياسي و ارتباط عميق با نظام تصميم گيري نقش محوري در تخصيص و گسيل منابع و امكانات به دولت ها و مقامات محلي و استاني داشته است.
✏️از دوجهت ميتوان به موضوع فوق نگريست:
١-آيا اساسا مقامات محلي بدون ارتباط سياسي و وجود كانال هاي ارتباطي قوي با ساختار تصميم گيري كشور مي تواندد به فرايند توسعه استان خود كمك كنند؟ ايا حضور بين توده هاي مردم و نشستن در دل مردم و بازي رواني " از جنس مردم بودن" كمكي به فرايند توسعه در استان هاي غيربرخوردار مي كند؟ و آيا نميتوان هم مردمي بود و هم روابط سياسي قوي داشت؟
٢-اگر فرض استفاده از قدرت سياسي براي تخصيص بهينه امكانات به مناطق غيربرخوردار و كمتر توسعه يافته را مخل ادبيات توسعه متوازن در كشورهاي در خال توسعه ندانيم آنگاه بايد پاسخي عميق به اين پرسش بدهيم كه " آيا فرايند انتخابات و انتخاب نيروهاي سياسي توسط استان ها جهت قانون گذاري و چانه زني سياسي ، بدون عقبه سياسي و كارامدي مي تواند منتج به نتايج مطلوب براي استان شود؟ و آيا حضور و سخنراني در همايش هاي سياسي مصداق روابط سياسي داشتن است؟"
✏️مسایل اقتصادی چون بیکاری بالا و فقر ، مسایل محیط زیستی چون ریزگردهای استان ايلام و مسایل اجتماعی دال بر این است که اقتصاد و جامعه ما به جای یک مساله و یک اولویت با تعداد زیادی مساله و اولویت همزمان درگیر است.
✏️اقتصاد و توسعه استان دچار بحران فراگیر توسعه است. بمانند خانه کلنگی بسیار فرسوده ای شده است که دست به هر جاییش میزنی، مشکلی از جایی دیگر سرباز می زند. راه کار تعمیرات جزیی پاسخگو نیست. خانه باید بازسازی اساسی بشود. گریزی جز این نیست. تا دیر نشده باید به استقبال آن رفت.
✏️ الزام و پیش شرط چنین بازسازی در حوزه اقتصاد نیست. در حوزه سیاست است که باید بر مبنای اصل «جهاني فکر کن ملی عمل کن»، بازسازی شود. اقتصاد در تله سیاست گرفتار است. تغییرات نهادی در حوزه سیاست پیش شرط رهایی اقتصاد از تله بحران فراگیر توسعه و قفل شدگی یا شکست نظام مند است.
( مسعود محمدي، دانشجوي دكتراي اقتصاد)
✏️توسعه نظام مند ،كارآمدي نظام تصميم گيري و كارايي نظام سياسي ابعاد مهم توسعه و پيشرفت در ساختارهاي مرسوم قدرت حتي در كشورهاي جهان سوم و كشورهاي با اقتصاد نوظهور مي باشند.
✏️توسعه همه جانبه فرهنگي سياسي و اجتماعي از اهداف اصلي كشورهاي در حال گذار بوده به طوري كه كمبود هر يك از مولفه هاي فوق از عوامل اصلي بروز شكاف عميق دولت-ملت و بحران هاي سياسي در دهه گذشته بوده است.
✏️تخصيص بهينه امكانات و منابع از سوي دولت مركزي به صورت يكپارچه و نظام مند به تمام نقاط هدف توسعه بروز يكپارچگي نظام مند را رقم خواهد زد.به طوريكه دولت هاي محلي و مقامات سياسي محلي جهت توسعه مناطق خود همواره به دنبال تخصيص هاي مناسب اجتماعي ، سياسي و اقتصادي براي مناطق خود بوده و در اين فرايند توسعه خواهي و تخصيص طلبي خوشبختانه و شوربختانه نقش روابط سياسي و همبستگي با كانون هاي قدرت سياسي و ارتباط عميق با نظام تصميم گيري نقش محوري در تخصيص و گسيل منابع و امكانات به دولت ها و مقامات محلي و استاني داشته است.
✏️از دوجهت ميتوان به موضوع فوق نگريست:
١-آيا اساسا مقامات محلي بدون ارتباط سياسي و وجود كانال هاي ارتباطي قوي با ساختار تصميم گيري كشور مي تواندد به فرايند توسعه استان خود كمك كنند؟ ايا حضور بين توده هاي مردم و نشستن در دل مردم و بازي رواني " از جنس مردم بودن" كمكي به فرايند توسعه در استان هاي غيربرخوردار مي كند؟ و آيا نميتوان هم مردمي بود و هم روابط سياسي قوي داشت؟
٢-اگر فرض استفاده از قدرت سياسي براي تخصيص بهينه امكانات به مناطق غيربرخوردار و كمتر توسعه يافته را مخل ادبيات توسعه متوازن در كشورهاي در خال توسعه ندانيم آنگاه بايد پاسخي عميق به اين پرسش بدهيم كه " آيا فرايند انتخابات و انتخاب نيروهاي سياسي توسط استان ها جهت قانون گذاري و چانه زني سياسي ، بدون عقبه سياسي و كارامدي مي تواند منتج به نتايج مطلوب براي استان شود؟ و آيا حضور و سخنراني در همايش هاي سياسي مصداق روابط سياسي داشتن است؟"
✏️مسایل اقتصادی چون بیکاری بالا و فقر ، مسایل محیط زیستی چون ریزگردهای استان ايلام و مسایل اجتماعی دال بر این است که اقتصاد و جامعه ما به جای یک مساله و یک اولویت با تعداد زیادی مساله و اولویت همزمان درگیر است.
✏️اقتصاد و توسعه استان دچار بحران فراگیر توسعه است. بمانند خانه کلنگی بسیار فرسوده ای شده است که دست به هر جاییش میزنی، مشکلی از جایی دیگر سرباز می زند. راه کار تعمیرات جزیی پاسخگو نیست. خانه باید بازسازی اساسی بشود. گریزی جز این نیست. تا دیر نشده باید به استقبال آن رفت.
✏️ الزام و پیش شرط چنین بازسازی در حوزه اقتصاد نیست. در حوزه سیاست است که باید بر مبنای اصل «جهاني فکر کن ملی عمل کن»، بازسازی شود. اقتصاد در تله سیاست گرفتار است. تغییرات نهادی در حوزه سیاست پیش شرط رهایی اقتصاد از تله بحران فراگیر توسعه و قفل شدگی یا شکست نظام مند است.