🔻
سفر با سروش✍️حسین جمالی پور
چند ماهی است که
" در کشاکش رنج و معنا " را می خوانم و ویراست می کنم. اثری که حاصل تأملات دکتر سروش دباغ است و قرار است مخاطبان را به سفری اگزیستانسیال دعوت کند. اوراق اول کتاب با #
تولستوی، نویسنده ی روس آغاز می شود؛ و ما را به اعماق درون خویش می برد. ادبیات اصولا کارش کشف درون آدمی و آشکارگی وجودِ ماست! به نظر می آید هنر و به ویژه ادبیات، اوجِ شکوه آدمی را به تصویر می کشد. بدین معنا که خیال، آدمی را چنان مجهز می کند که جهان را قابل تحمل و رنج آن را معنادار کند. چنین امری در آثار تولستوی دیده می شود.
ارزش زندگی، چراییِ بودن در جهان، چگونه زیستن، مرگ و رنجِ نبودن، عشق، غربت در عالم و چنین مفاهیمی که عمیق ترین لایه های اگزیستانسیال آدمی را کنار می زند تا آدمی با "حقیقت عریان در جهان" مواجه شود، در ادبیات و بویژه در آثار تولستوی به چشم می خورد. همین بس که "
مرگ ایوان ایلیچ" از شاهکارهای ادبیات است. سروش دباغ در کتاب "در کشاکش رنج و معنا " اول سفری به جهان تولستوی دارد.
در گام بعد نوبت به
#داستایوفسکی می رسد؛ برداران کارامازوف و قصه ی خانواده ای که هر کدام نشان و نمادی از بشر در لباس گوناگون اند.
جدال شک و یقین، نزاع ایمان و خداناباوری، تقابل رنج و معنا، جدال خدا و انسان؛ به طوری که داستایوفسکی آدمی را لخت و عریان می کند و او را در برابر چنین مسائل پر رنجی رها می کند تا ذات آدمی را نظاره کند.
این فهم من از داستایوفسکی است. سروش دباغ ما را با داستایوفسکی همراه می کند تا فهم عمیق تری هم از خویشتن و هم از این نویسنده ی بزرگ ادبیات بدست دهد.
در ادامه به گفتگوی من و سروش دباغ در باب معنای زندگی می رسیم. گفتگویی که بیشتر به لودویگ ویتگنشتاین توجه داشتم و از منظر او زندگی و معمای هستی را به بحث گذاشتیم. و بعد نوبت به "
کودکی شور آبها" می رسد که گفتگوی خانم عادله صمیمی با سروش دباغ است. روایتی که سروش دباغ سعی می کند معنای زندگی را از منظر خودش به تصویر بکشد.
مقالاتی نیز از فرهاد مشکور در کتاب آورده شده است که محوریت آن اندیشه ی سروش دباغ با محوریت
#تنهایی است.
این اثر حقیقتا برای من یک سفر بود که عمیق تر احوال خود را زیر و رو کنم و به خویشتن نگاهی دیگر بیندازم و از ادبیات خانه ی امنی برای خود بسازم و در کنج آن خزیده و آرامش را مزه کنم.
حدود ۵ سال است که با سروش دباغ همسفرم؛ مقالاتش را می خوانم و همکاری در ۳ اثر ایشان به عنوان ويراستار را در کارنامه ی افتخارات خود دارم. تحولات فکری اگزیستانسیال او، گشودگی او به تأملات دیگران، دوری از تعصب در سیاست، موضع گیری های اخلاق مدارانه ی او، توجه به مسائل روز جامعه ی ایران، تسلط او بر عرفان، فلسفه، ادبیات، روانشناسی و بکارگیری آن برای حل بحران های جامعه، از نکاتی بوده که مرا به همسفر شدن با او مشتاق کرده است.
"در کشاکش رنج و معنا " به مثابه ی واگن قطاری بود که در آن نشستم و با سروش دباغ همسفر شدم. یحتمل آخرین روزهای خزان، این اثر بدست مخاطبان می رسد. اثری که شما را به سفری عمیق در باب رنج و معنا در جهان خواهد برد و در روزهای سرد زمستان شما را به اندیشیدن در کنار شومینه ی اتاق تان همراه با قهوه ای خواهد نشاند. از من نیز مقاله ای در باب "
تنهایی ایرانیان " در این اثر خواهد آمد که جداگانه در متن دیگری به آن خواهم پرداخت.
منتظر
" در کشاکش رنج و معنا" باشید.
https://t.me/philosophy_thinking