فردوس سخن


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


فردوس سخن
کانالی برای بیان نکات و مطالب درسی ؛ نمونه سوال امتحانی ؛ نکات درسی مقطع یک و دو دبیرستان و مطالب ادبی و اطلاعات عمومی
Admin :
@mollasadeghi

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


بندر عباس ؛ بندرگُمبُرون

در سال ۱۶۲۲ میلادی شاه عباس توانست با کمک انگلیسی‌ها و توانمندی سردار ایرانی امام قلی خان دست پرتغالی‌ها را از این بندر کوتاه کند .

به افتخار این پیروزی بندر گمبرون به بندرعباس تغییر نام داد.

پس بندرعبّاس به نام شاه عباس صفوی است .

در باره ریشه نامگذاری گمبرون چند سخن وجود دارد:

1- گُمبُرون پیوند ( گُم + بُرون ) است. یعنی شهری که اگر از آن برون بروی گم می شوی . شاید به این دلیل که آبادی پیرامونش کم بوده است .

2- تا پیش از سده چهارم هجری در نزدیکی بندرعباس امروزی بندر و روستای کوچکی به نام سورو وجود داشت.
در سال ۱۵۱۴ پرتغالی‌ها این منطقه کوچک را برای پیاده شدن و بارگیری اجناس از خشکی برگزیدند.
به دلیل خرچنگ زیادی که در کناره های این بندر وجود داشت نام آن را بندر «کاماراو» یا «گامارائو» یعنی بندر خرچنگ یا بندر گمرک گذاشتند.
نام متداول بعدی یعنی گامبرون به احتمال زیاد از واژه پرتغالی گامارائو گرفته شده‌ است. این معروف ترین نظریه در باره نام گمبرون است .

3- گمبرون واژه ای ترکی به معنی 'دماغ گشاد' یا 'دهانه گشاد' است.
با ساختار 'گن' + 'بورون' که به دلیل ساکن بودن نون و قرار داشتن آن پیش از حرف « ب » به «م » تبدیل می‌شود .

شهر بندر عباس از روزگاران کهن دارای نامهای چون گاملاو ، کاماراو ، گامبری ، گمبرون ، گامرون، گمرو و جرون بوده است. بندر عباس در محل یا نزدیک ابادی ماهیگیری بنام شهرو ،سورو، تهرو ... قرار داشت در اوائل سده ۸ هجری قمری ، که نام جزیره کنونی هرمز از جرون به هرمز تعغیر یافت ، نام جرون بهشهرو ( سورو) داده شد .
@ferdosesokhan


دبیرستان البرز، مدرسه‌ای ماندگار از دوران تحول ایران

این دبیرستان از نخستین نمادهای آموزشی در ایران است که بعد از دارالفنون به عنوان یکی از نهادهای آموزشی پرافتخار مطرح و از مدارس نوین ایران در دوره پهلوی اول بود . این دبیرستان به خاطر نمای رشته کوه البرز در پس خود، البرز نام گرفت.
قدمت آموزشی این دبیرستان به سال ۱۲۵۲ خورشیدی و تاسیس مدرسه آمریکایی‌ها باز می‌گردد. این مدرسه ابتدایی در سال ۱۲۷۸ خورشیدی همزمان با مدیریت دکتر جردن به دبیرستان تبدیل شد. وی اصلاحات اساسی‌ای را در اصول اولیه مدرسه و افزودن دروس دبیرستانی و پیش‌دانشگاهی در مدت ۴۰ سال حضور خود در ایران انجام داد.
در سال ۱۳۲۳ خورشیدی دکتر محمدعلی مجتهدی‌، استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران و بنیان‌گذار دانشگاه صنعتی شریف به مدیریت دبیرستان البرز منصوب شد. در مدت ۳۴ سال مدیریت او دبیرستان البرز شاهد درخشان‌ترین دوره حیات خود بود. دبیرستان البرز نخستین مرکزی بود که از میان دانش‌آموزان با استعداد شهرستان‌ها، دانش آموز می‌پذیرفت. دبیرستان البرز، در این دوره به جایی رسید که نفرات اول کنکور در اغلب دانشکده‌های دانشگاه‌های ایرانی طی سالیان متمادی از دبیرستان البرز بودند.
محمدعلی مجتهدی در خاطراتش درباره انتخاب دانش‌آموزان گفته است:
از (نمره) بیست شروع می‌کردند، می‌آمدند پایین تا شانزده، ظرفیت که تمام می‌شد. بقیه پا می‌شدند و می‌رفتند. این عمل را من انجام می‌دادم که این‌ها بفهمند که این‌جا تبعیض و استثنایی نیست.
مجتهدی ۳۴ سال مدیر دبیرستان البرز باقی ماند. مجتهدی توجه خاصی به دانش‌آموزان با استعداد و رشد علمی آنان داشت. او معتقد بود که دانشجویان باید بر اساس شایستگی خود پذیرفته شوند. به خاطر همین پایبندی به اصول و اعتقاداتش، با افرادی که نفوذ سیاسی داشتند دچار مشکل می‌شد. شایستگی او در مدیریت موجب شد که دبیرستان البرز در اغلب کشورهای اروپایی و آمریکا به عنوان یکی از بهترین سازمان‌های آموزشی ایران شناخته شود. دکتر مجتهدی در هر پست و مقامی ریاست دبیرستان البرز را ترک نکرد.
برخی از دانش‌آموختگان مشهور دبیرستان البرز
• داریوش آشوری، نویسنده و مترجم معاصر ایران
• محمد علی اسلامی ندوشن، شاعر، منتقد، مترجم و پژوهشگر برجسته‌ی ایرانی
حسین امانت، طراح و معمار ایرانی و طراح برج آزادی تهران
• عبدالله انوار، مترجم ایرانی و از پیشکسوتان معاصر نسخه‌شناسی در ایران
• فیروز پرتوی، اولین رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف
• علی جوان، فیزیک‌دان و مخترع ایرانی
• صادق چوبک، نویسنده ایرانی و از پیشگامان داستان‌نویسی مدرن ایران
• سلیمان حییم، فرهنگ نویس، مترجم، نویسنده و شاعر ایرانی، ملقب به «پدر فرهنگ نویسی دوزبانه ایران»
• مصطفی چمران، دانش‌آموخته دانشگاه برکلی کالیفرنیا و وزیر دفاع سابق ایران
• همایون خرم، نوازنده‌ی نامدار ویولن، موسیقی‌دان و آهنگ‌ساز ایرانی
• هاراطون داویدیان، از بنیان‌گذاران روانپزشکی در ایران
• یاسر رودی، فیزیک‌دان و برنده جایزه اریک کندل اروپا در سال ۲۰۱۵ و جزو ده دانشمند برتر مجله ساینس نیوز
• ادوارد زهرابیان، معمار و طراح ایرانی و طراح نشان هواپیمایی ملی ایران (هما)
• منوچهر ستوده، ایرانشناس، جغرافی‌دان و پژوهشگر ایرانی
• محمدعلی همایون کاتوزیان، اقتصاددان، تاریخ‌نگار، کاوشگر علوم سیاسی و منتقد ادبی
• لطفی‌زاده، بنیان‌گذار منطق فازی و استاد دانشگاه برکلی
• بهرام مبشر، مدیر ارشد ناسا و پژوهشگر تلسکوپ هابل
• حسین محجوبی، نقاش صاحب‌نام معاصر ایران و از چهره‌های بین‌المللی هنر نقاشی• فرزاد ناظم، کارآفرین ایرانی-آمریکایی و مدیر فنی شرکت یاهو
• کامران وفا، فیزیک‌دان و استاد ایرانی-آمریکایی فیزیک در دانشگاه هاروارد
• جمشید مشایخی، بازیگر صاحب سبک سینما و تلویزیون ایران و چهره ماندگار در سینما
@ferdosesokhan


فَنِّ شعر (ارسطو)

رساله فن شعر ارسطو (فن شعر = بوطیقا) از مهم‌ترین میراث فلسفی ادبیِ یونان می‌باشد .این رساله ، اولین کار بازمانده در حوزه نظریه دراماتیک و اولین رساله فلسفی موجود با تمرکز بر سخن‌شناسی و نظریه ادبی است. ارسطو در فن شعر، مفهومی را بررسی می‌کند که از آن تحت عنوان «شعر» یاد می‌کند.

فن شعر را ابتدا ابوبشر متی بن یونس - از نسطوریان بغداد که رئیس منطقیان عصر خویش به‌شمار می‌آمد - از سریانی به عربی کرد. ترجمه‌ایی که او از فن شعر کرد از خطا و ابهامات زیادی برخوردار بود. بعد از او شاگردش یحیی بن عدی دست به ترجمهٔ دوبارهٔ آن می‌زند و یعقوب بن اسحاق الکندی برای اولین بار آن را تلخیص کرد. پس از کندی ابونصر فارابی (متوفی به سال ۳۳۹۹) که شاگرد ابوبشر متی نیز بود، به شرح و تلخیص فن شعر پرداخت. پس از فارابی معروف‌ترین کسی که دست به کار شرح و تلخیص فن شعر می‌شود، ابن‌سینا است. پس از ابن‌سینا معروفترین کسی که به تلخیص و شرح بوطیقا اقدام می‌کند، ابن‌رشد است.

رسالهٔ فن شعر ارسطو در یونانی Περὶ ποιητικῆς و در لاتین De Poetica نامیده می‌شود که مُعرّبش بوطیقا می‌شود.

فن شعر برای زمان‌های متمادی در دنیای غرب مفقود بوده و تنها در قرون وسطی و اوایل دورهٔ رنسانس از طریق ترجمهٔ لاتین که از روی نسخهٔ عربی نوشته شده توسط ابن رشد، انجام شده بود در دسترس قرار گرفت.

واژه‌های کلیدی :
ارسطو در فن شعر از مفاهیم ذیل یاد می‌کند :
تقلید
کاتارسیس
دگرگونی
بازشناخت
هامارتیا (خطای تراژیک)
میتوس (افسانه و داستان)
اتوس (سیرت)
دایانویا (اندیشه)
لکسیس (گفتار)
ملوس (آواز)
اوپسیس (منظر نمایش)

پیشینه :
افلاطون در باب هنر و زیبایی، ساختار فلسفی منظمی پدید نیاورده‌است و آرای او در این باره در رساله‌های مختلف او پراکنده‌است. در عین حال در نزد افلاطون- براساس ایده مثل- هنر همان «محاکات» (تقلید) است و چون براساس اندیشه مثل، عالم محسوس، خود تقلیدی از جهان معقول مثل است و نیز چون کار هنرمند محصول تأثیر گرفتن از تخیلات جهان محسوس است، پس کار هنرمند در واقع، تقلید تقلید است و معلوم است که در نظر افلاطون چنین آفرینشی تا چه اندازه بی‌مقدار است. اما حکمت ارسطویی اساساً براین مبنا بنا نهاده شده‌است که اندیشه انسانی بتواند فارغ از زیستن در جهان معقولات صرف، با این دنیای محسوس، انسانی و این جهانی نیز رابطه برقرار کند

رساله «فن شعر» مربوط به اواخر عمر مؤلف است و به همین دلیل علی‌القاعده باید اختلافی اساسی با تعالیم افلاطون داشته باشد. گفته‌اند که شاعران، نخستین قربانیان مدینه ی فاضله ی افلاطون بوده‌اند. او این گروه را به این دلیل که با زندگیِ فلسفی و عقلانی نسبتی ندارند از مدینه خود طرد کرده‌است. اما میراث دار او، ارسطو، با نپذیرفتن آموزه اساسی حکمت افلاطونی (مثل) میان زیبایی و اخلاق، تمایز نهاد و این هر دو ارزش را دارای جایگاهی جدا در معرفت بشری دانست.

درونمایه :
رسالهٔ «فن شعر» دارای بیست و شش بخش کوتاه است. چهار بخش نخست آن به تعریف شعر می‌پردازد و در بارهٔ رابطه میان شعر و تقلید، منشأ و انواع شعر و انواع تقلید بحث می‌کند. بخش پنجم مقدمه‌ای است بر سه موضوع کمدی، تراژدی و حماسه. در بخش‌های شش تا بیست و دو به تعریف تراژدی و مشخصات آن می‌پردازد و مباحثی را در بارهٔ اندازه و یگانگی کردار، کردارهای ساده و پیچیده، دگرگونی و بازشناخت، اقسام باز شناخت، اجزاء تراژدی، ترس و شفقت در تراژدی، اندیشه و گفتار در تراژدی، اجزاء گفتار، تراژدی و عقده گشایی، سیرت اشخاص داستان، و اوصاف گفتار شاعرانه طرح می‌کند. سه بخش از آخرین بخش‌های رسالهٔ «فن شعر» در بارهٔ حماسه است، و در این سه بخش پس از بررسی ناقص و کوتاهی در بارهٔ شعر حماسی، به بررسی شعر حماسی هومر، به عنوان نمونه می‌پردازد. در آخرین فصل رساله نیز به مقایسه بین تراژدی و حماسه پرداخته، با استدلالی منطقی ثابت می‌کند که تراژدی بر حماسه برتری دارد و از آن عالیتر است. یک فصل از رساله نیز به پاسخ گویی به بعضی از اشکالات منتقدان اختصاص یافته و در آن ارسطو خطاهایی را که در فن شعر ممکن است روی دهد بررسی و تجزیه و تحلیل کرده‌است.

در بحث از تراژدی، ارسطو ابتدا آن را تعریف می‌کند و آن گاه اجزای آن را برمی‌شمارد. تراژدی در نظر او «تقلید است از کار و کرداری شگرف و تمام؛ دارای درازا و اندازه‌ای معین است و به وسیله کلامی به انواع زینت‌ها آراسته بیان می‌شود. این زینت‌ها نیز هریک برحسب اختلاف اجزا مختلفند. این تقلید به وسیله کردار اشخاص انجام می‌پذیرد، نه به وسیله نقل و روایت، تا شفقت و هراس را برانگیزد و سبب تزکیه نفس از این عواطف و انفعالات گردد»

در تراژدی شش جزء وجود دارد که تراژدی از آنها ترکیب می‌یابد: «افسانه مضمون»، «سیرت»، «گفتار»، «اندیشه»، «منظر نمایش» و «آواز».
@ferdosesokhan


Репост из: سیاووش
ورزیلی‌ها خود ماییم- اکبر رادی.pdf
55.6Кб
«ورزیلی‌ها خود ماییم»
خلاصه‌ای از نقد مرحوم اکبر رادی بر نمایشنامهٔ «چوب به دست‌های ورزیل» غلامحسین ساعدی.

🔹 یادآوری می‌شود طبق اعلام کمیتهٔ علمی، هیچ شرح یا تفسیری لزوماً ملاک طرح سؤال نیست.

برای پیگیری تخصصی و حرفه‌ای المپیاد ادبی، به ما بپیوندید:
@olympiad_adabi
نخستین و جامع‌ترین شبکهٔ تخصصی المپیاد ادبی


Репост из: سیاووش
321- Shahname- Ta'liqat.pdf
2.5Мб
#ارسالی_مخاطبان
یادداشت‌های دکتر خالقی بر «رستم و اسفندیار» تصحیح خود از شاهنامه

برای پیگیری تخصصی و حرفه‌ای المپیاد ادبی، به ما بپیوندید:
@olympiad_adabi
نخستین و جامع‌ترین شبکۀ تخصصی المپیاد ادبی


Репост из: سیاووش
321- Bustan- Ta'liqat.pdf
2.9Мб
تعلیقات دکتر یوسفی بر باب‌های ۲ تا ۵ تصحیح خود از بوستان
(چاپ اول، انجمن استادان)

برای پیگیری تخصصی و حرفه‌ای المپیاد ادبی، به ما بپیوندید:
@olympiad_adabi
نخستین و جامع‌ترین شبکۀ تخصصی المپیاد ادبی


Репост из: سیاووش
321- Ghabusname- Ta'liqat.pdf
8.0Мб
تعلیقات دکتر یوسفی بر باب‌های ۳۰ تا ۴۴ تصحیح خود از قابوس‌نامه

برای پیگیری تخصصی و حرفه‌ای المپیاد ادبی، به ما بپیوندید:
@olympiad_adabi
نخستین و جامع‌ترین شبکۀ تخصصی المپیاد ادبی


Репост из: سیاووش
تفسیری از شعر «تولدی دیگر» همراه با نقل‌قول‌هایی از خود فروغ فرخزاد دربارهٔ این شعر

از کتاب نگاهی به فروغ سیروس شمیسا

@olympiad_adabi


Репост из: سیاووش
تولدی دیگر.pdf
6.2Мб


Репост из: سیاووش
Nima-afsane.pdf
259.2Кб
🔸 مقالهٔ «تأملاتی در منظومهٔ افسانهٔ نیما به مناسبت هفتادمین سال سرایش آن»

🔸 نویسنده: کامیار عابدی
..........
@olympiad_adabi
Olympiad-Adabi.ir


Репост из: سیاووش
321- Jamalzade- Farsi Shekar Ast.pdf
591.9Кб
داستان کوتاه «فارسی شکر است» از محمدعلی جمالزاده
از روی چاپ ۱۳۲۰ هجری شمسی

منبع مرحله۱ دوره۳۲
@olympiad_adabi


Репост из: سیاووش
321- Hedayat- Sag e Velgard.pdf
609.7Кб
داستان کوتاه «سگ ولگرد» از صادق هدایت
از روی چاپ ۱۳۴۲

منبع مرحله۱ دوره۳۲
@olympiad_adabi


Репост из: سیاووش
321- Hedayat- Dash Akol.pdf
1002.0Кб
داستان کوتاه «داش آکل» از صادق هدایت
از روی چاپ ۱۳۳۳

منبع مرحله۱ دوره۳۲
@olympiad_adabi


Репост из: سیاووش
321- Nima.pdf
1.7Мб
اشعار نیما یوشیج
مطابق با منابع مرحله۱ دوره۳۲

@olympiad_adabi


Репост из: سیاووش
321- Forugh.pdf
747.3Кб
اشعار فروغ فرخزاد
مطابق با منابع مرحله۱ دوره۳۲

نسخۀ اسکن‌شدۀ بسیار کم‌حجم!

@olympiad_adabi


Репост из: سیاووش
321- Akhavan.pdf
730.1Кб
اشعار مهدی اخوان‌ثالث
مطابق با منابع مرحله۱ دوره۳۲

نسخۀ اسکن‌شدۀ بسیار کم‌حجم!

@olympiad_adabi


Репост из: سیاووش
321- Ghabusname.pdf
1.7Мб
قابوس‌نامه
باب‌های ۳۰ تا ۴۴
به‌تصحیح غلامحسین یوسفی

نسخۀ اسکن‌شدۀ بسیار کم‌حجم!

منابع مرحله۱ دوره ۳۲
@olympiad_adabi


Репост из: سیاووش
کار المپیاد کاری یک نفره نیست و اگر همکاران ادبیات هر شهر یا منطقه بتوانند سه چهر نفری که یک نفر آن ها دبیر عربی باشد یا مسلط به عربی تیم تشکیل دهند و دانش آموزان مستعد را از سال نهم یا دهم شناسایی کنند و کلاس هی اولیه آشنایی با متون ادبی کهن و ادبیات داستانی و ادوار شعر فارسی را برگزار نمایند و در عربی هم به ترجمه عربی های این متون کهن اقدام نمایند .می توانند با برنامه ریزی دراز مدت به تربیت دانش آموزانی آشنا به ادب ناب این مرز و بوم بپردازند چه در المپیاد موفق بشوند په نشوند . که این آشنایی هم کمکی است به رواج این متون ارزشمند و هم برای خوانش و دریافت ادبیات  و سایر دروس آن ها مفید است و هم برای کنکور و هم می تواند چشم نداز روشنی باشد برای المپیاد آن ها.

هدف این است که شناسایی این دانش آموزان در سطح شهر یا منطقه انجام شود

شدو خانواده ها نیز توجیه شوند که این هدفی صرفاً یک بعدی نیست.

برای امسال می توان برای راه یابی دانش آموزان مستعد کلاس هایی فشرده برگزار کرد و مروری بر دروس فنون که تعیین کننده است داشت و فارسی دوازدهم. عربی های این متون را در آورد و با معنی به دانش آموز داد و دوسه مقاله در مورد داستان های خواسته شده یا اشعار جدید در آورد و چکیده ای از فضای این متون را به دانش آموز داد و مهم ترین ابیات اشعار قدیمی را به دانش آموز داد. در مرحله بعد هرکدام قبول شدند فشرده تر کار کرد. اما اگر هم امسال تجربه قبولی در مرحله اول هم پیش بیاید خوب است و خودش چراغی است برای سال های بعد. و نباید خیلی آرمانی فکر کرد. در نیشابور بخصوص سال هایی که به المپیادها توجه بیشتری می شد در کل تا کنون دو مدال طلا و یک مدال برنز بوده است.

 

اولین مرحله آزمون سی و دومین المپیاد ادبی کشور

زمان برگزاری آزمون مرحلهٔ اول دورهٔ ۳۲:

🗓 سه‌شنبه، ۲ بهمن ۹۷،

🕰 ساعت ۱۴


Репост из: سیاووش
همانطور که در بخش منابع غیردرسی بحث شد، آشنایی دانش‌آموزان با ادبیات کهن فارسی، مهمترین گامی است که باید در راه المپیاد ادبی بردارند و برای برنامه‌ریزی نیز، بایستی به این حوزه بیش از دیگر ساحات ادبیات پرداخت. نیاز به توضیح نیست که این ارزش‌گذاری هرگز به معنای برتردانستن ذات یک حوزه بر حوزۀ دیگر نیست و غرض تسهیل راهی است که دانش‌آموز باید بپیماید. با این توضیح، مطالعۀ شخصی دانش‌آموزان از یک سو، و کلاس‌هایی که مدارس برای آنان برگزار می‌‌کنند از سوی دیگر، مستلزم پوشش‌دادن ادبیات کهن و مطالب مربوط به آن است. در نقطۀ مقابل، ادبیات داستانی و شعر معاصر، تا جایی که بنده با دانش‌آموزان سر و کار داشته‌ام، جذابیت نسبتاً بیشتری برایشان دارد و از این مسأله می‌توان برای ایجاد انگیزش و البته پوشش‌دادن بخش دیگری از المپیاد بهره برد.

برای گرفتن نتیجۀ مناسب و برای مطمئن‌بودن از یک برنامه‌ریزی هدفمند، آغاز فرآیند المپیاد را از تابستان بسیار مناسب می‌دانم. اگر بحث مطالعۀ شخصی باشد، می‌توان بر اساس همان چیزی که پیشتر گفتم، شروع کرد و اگر مدرسه‌ای تصمیم به برنامه‌ریزی داشته باشد، به عقیدۀ من با حداقل 4 تا 6 زنگ در هفته می‌توان فرآیند المپیاد را آغاز کرد و پس از معرفی منابع مرحلۀ نخست توسط کمیتۀ المپیاد ادبی(حدوداً اوایل آذرماه)، کلاس‌های فشرده‌ای برای پوشش‌دادن تمام یا بخش نسبتاً خوبی از منابع ارائه کرد تا در کنار تلاش دانش‌آموزان، هدایت و بررسی مسیر آنان هم انجام پذیرد.

دربارۀ نحوۀ آماده‌سازی دانش‌آموزان تا پیش از اعلام منابع، که بی‌شک کار بسیار پراهمیت و کلیدی‌ای است، بدون توجّه به دانش‌آموزان، سطح دانششان و تعداد جلسات کلاس نمی‌توان برنامه‌ای پیشنهاد داد. برای مثال اگر دانش‌آموزان، خود، پیشتر، با متونی مانند غزلیات حافظ یا گلستان سروکار داشته بوده باشند، می‌توان با متونی نسبتاً دشوارتر مانند قصاید سبک خراسانی، یا متون نثری همچون کلیله و دمنه، کار را آغاز کرد. از سوی دیگر، اگر این آشنایی برای دانش‌آموزان هنوز حاصل نشده باشد، به دلیل سهولت متونی از جمله غزلیات حافظ یا گلستان سعدی، می‌توان آن‌ها را خشت اول کار قرار داد. فارغ از این، اگر مسأله در درجۀ اول، علاقه‌مندسازی دانش‌آموزان به ادبیات کهن باشد، لازم است تا با انتخاب‌های هوشمندانه‌ای از اشعار و حکایات کتاب‌های گوناگون، این دلبستگی و همراهی دانش‌آموز را به دست بیاوریم و پس از آن، با سیری که به نظرمان با فضای کلاس همراه است، راه را ادامه دهیم. به‌شخصه، اگر فضای کلاس را همسو با ادبیات کهن ببینم، و اگر نیازی به ایجاد جذّابیت مضاعف در بین دانش‌آموزان حس نکنم، سیر تاریخی متون را از باقی شیوه‌ها مفیدتر می‌دانم. خواندن اشعاری از شاعران قرون نخستین، علاوه بر آنکه نکات دستوری، بلاغی، تاریخی، سبکی و... را به دانش‌آموزان می‌آموزاند، در ترسیم ذهنیّت تاریخ ادبیاتی آنان نیز نقش پررنگی دارد.

این نوشته را با یادکرد اینکه لازمۀ همراهی دبیران با دانش‌آموزان، انعطاف آنان و آشنایی‌شان با کلیّت ادبیات کهن است پایان می‌دهم. مقصود آنکه از آن ‌جایی که زبان رسمی کشورمان فارسی است و ادبیات کهنمان نیز به زبان فارسی است، ظاهراً بیشتر فارسی‌زبانان یا فارسی‌دانان این دو را یکسان می‌انگارند و متأسّفانه این اجازه را به خود می‌دهند که چه بادانش و چه بی‌دانش، دست به تدریس ادبیات فارسی حتی در سطح المپیاد ادبی بزنند و بدین ترتیب یکی از سال‌های مهم دانش‌آموزان را دست‌مایۀ خلاقیّت خود در کلاس درس کنند. حقیقت آن است که هر حوزه‌ای نیاز به متخصّص دارد و المپیاد ادبی نیز عرصۀ آزمون و خطا نیست. بنابرین، فارغ از آنکه ممکن است استثنائاً کسی در دانشگاه ادبیات نخوانده باشد، ولی دانش ادبی بسیار خوبی داشته باشد، این نکته را گوشزد می‌کنم که دارابودن صرفاً یک مدال المپیاد، ابداً گواهی تدریس المپیاد ادبی نیست و نباید در انتخاب دبیران المپیاد تنها به مدال آنان بسنده کرد.

با سپاس از میرسالار رضوی برنده طلای ادبی سال 1390

 


Репост из: سیاووش
مهم ترین چیزی که باید به آن توجه کرد، هدف است و پاسخ به این پرسش که «از چه نقطه‌ای شروع می‌کنیم و به چه نقطه‌ای می‌خواهیم برسیم؟». هدف برخی مدارس از شرکت در المپیاد، تنها تعداد پذیرفته‌شدگان مرحلۀ نخست المپیادشان-و بازداشتن آنان از ادامۀ راه- است تا از آن استفاده‌های تبلیغاتی بکنند. با چنین هدفی، که البته در آن دانش‌آموزان بازیگرانی برای مسئولان مدرسه هستند، تنها باید دانش‌آموزان را برای مرحلۀ نخست آماده کرد و به هر آنچه منبع است پرداخت و از هر آنچه منبع نیست، شانه خالی کرد. پر واضح است که از دید من این شیوه پسندیده نیست و دانش‌آموزان می‌بایستی خود حق انتخاب راهشان را داشته باشند. در نتیجه، کاری با این شیوه نخواهم داشت و از برنامه‌‌ریزی بلندمدت و هدف‌دار صحبت خواهم کرد.

همانطور که در بخش منابع غیردرسی بحث شد، آشنایی دانش‌آموزان با ادبیات کهن فارسی، مهمترین گامی است که باید در راه المپیاد ادبی بردارند و برای برنامه‌ریزی نیز، بایستی به این حوزه بیش از دیگر ساحات ادبیات پرداخت. نیاز به توضیح نیست که این ارزش‌گذاری هرگز به معنای برتردانستن ذات یک حوزه بر حوزۀ دیگر نیست و غرض تسهیل راهی است که دانش‌آموز باید بپیماید. با این توضیح، مطالعۀ شخصی دانش‌آموزان از یک سو، و کلاس‌هایی که مدارس برای آنان برگزار می‌‌کنند از سوی دیگر، مستلزم پوشش‌دادن ادبیات کهن و مطالب مربوط به آن است. در نقطۀ مقابل، ادبیات داستانی و شعر معاصر، تا جایی که بنده با دانش‌آموزان سر و کار داشته‌ام، جذابیت نسبتاً بیشتری برایشان دارد و از این مسأله می‌توان برای ایجاد انگیزش و البته پوشش‌دادن بخش دیگری از المپیاد بهره برد.

Показано 20 последних публикаций.

581

подписчиков
Статистика канала