🔰 امکان #استفاده_مجدد_زوجه_از_وکالت_در_طلاق_پس_از_رجوع
در پروندهای که در تاريخ ٩٤/٢/١٧ از طرف بانویی دادخواستی به تقاضای صدور #گواهی_عدم_امکان_سازش برای #طلاق به طرفیت شوهر وی تقدیم شده است، ضمن بررسی دقیق پرونده در هیئت عمومی دیوان عالی کشور اکثریت قضات شعب حقوقی دیوان عالی کشور در رأیگیری نظر دادگاههای مذکور مبنی بر امکان استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از #رجوع مجدد را مورد تأیید دانستند.
هیئت عمومی دیوان عالی کشور در تاریخ سهشنبه ٩٥/٨/١١ با حضور ریاست محترم، رؤسا، مستشاران و اعضاء معاون شعب حقوقی دیوان عالی کشور و همچنین حجتالاسلاموالمسلمین مرتضوی مقدم، نماینده محترم دادستان کل کشور برگزار و در این جلسه پرونده منتهی به صدور رأی اصراری از ناحیه دادگاه تجدیدنظر تهران، به شماره ردیف ٩٥/٣٠ به شرح زیر موردبحث و تبادلنظر و رأیگیری قرار گرفت.
در این پرونده که در تاریخ ٩٤/٢/١٧ از طرف بانویی دادخواستی به تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش برای طلاق به طرفیت شوهر وی تقدیم گردیده است، با استناد به وکالت رسمی زوجه از زوج برای طلاق که ضمن عقد خارج لازم حق عدم عزل وکیل نیز در وکالتنامه شرط گردیده ، تقاضای صدور رأی گردیده است .
رسیدگی به این دعوا در شعبه اول دادگاه عمومی شهرستان نور انجام و در تاریخ ٩٤/٢/٣١ تقاضای طلاق در رأی دادگاه مورد اجابت قرارگرفته و رأی صادره پس از ابلاغ به مورداجرا گذاشتهشده است .
متعاقباً زوج از رأی مذکور تجدیدنظرخواهی کرده است و در تجدیدنظرخواهی وی چنین استدلال شده است که زوجه قبلاً از وکالتنامه موصوف استفاده کرده و یکبار رأیی که از ناحیه شعبه هشتم دادگاه عمومی آمل در تاریخ ٩٣/٤/٢١ صادرشده بوده ، مطلقه شده و در ایام عده رجوع کرده و رجوع ایشان در تاریخ ٩٣/٥/٢٠ به ثبت رسیده است و بنابراین اجرای آن وکالت با استفادهای که قبلاً شده منتفی گردیده است بنابراین تقاضای نقض رأی از ناحیه شعبه اول دادگاه عمومی نور را دارد .
شعبه ١٣ دادگاه تجدیدنظر استان مازندران، اعتراض را وارد ندانسته و رأی بدوی را با صدور دادنامهای در تاریخ ٩٤/٤/٢١ مورد تأیید قرار داده است .
این رأی مورد فرجامخواهی قرارگرفته و شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور در دادنامهای که به تاریخ ٩٤/٧/٢٨ صادر نموده، اعتراض زوج را وارد دانسته و رأی دادگاه تجدیدنظر استان مازندران را نقض و پرونده را به شعبه دیگری از دادگاههای تجدیدنظر آن استان ارجاع داده است .
این بار پرونده در شعبه ١٢ دادگاه تجدیدنظر استان مازندران طرح و مورد رسیدگی قرارگرفته و شعبه مذکور در مخالفت با نظر دیوان طی دادنامهای در تاریخ ٩٥/١/٢٤ بر رأی سابق اصرار نموده است .
سرانجام بار دیگر پرونده برای رسیدگی به فرجامخواهی در شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور مطرح و شعبه مذکور با اتکا بر استدلالی که گذشت رأی دادگاه تجدیدنظر استان مازندران را در موضوع صائب تشخیص نداده و با صدور دادنامهای در تاریخ ٩٥/٥/٢٥ اقدام به طرح پرونده در هیئت عمومی دیوان عالی کشور نموده است .
در تاریخ ٩٥/٨/١١ هیئت عمومی دیوان عالی کشور با استماع گزارش از جریان پرونده و اعلام نظر تعدادی از قضات شرکتکننده و نماینده محترم دادستان کل کشور، برخلاف نظر شعبه یبست و هفتم دیوان عالی کشور ، اجمالاً با این نتیجه که طلاق سابق به جهت رجوع زایل و رابطه طرفین بر اساس همان عقد سابق که برای طلاق در مورد آن وکالت دادهشده بوده اعاده گردیده است، استفاده مجدد از وکالت موصوف را صحیح دانسته و بر این اساس آراء دادگاههای استان مازندران را مورد تأیید قرار دادهاند.
ضمن بررسی دقیق پرونده در هیئت عمومی دیوان عالی کشور اکثریت قضات شعب حقوقی دیوان عالی کشور در رأیگیری نظر دادگاههای مذکور مبنی بر امکان استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع مجدد را مورد تأیید دانستند.
منبع: معاونت آموزش و تحقيقات قوهقضائيه
#رنسانس_حقوقى
http://telegram.me/renaissanceforbar