Governance systems


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


کانال سیستم های حکمرانی، مکانی است برای انتشار مطالبی درباره یکی از مهمترین سیستم های طراحی شده توسط بشر؛ سیستمی که مهمترین علت وضعیت ناپایدار کنونی ایران در حوزه های مختلف و راه رهایی از این وضعیت را باید در آن جستجو کرد.
ارسال پیام
@Sjdfattahi

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


✳️شاه‌مُردگی و مساله پایداری ایران✳️
🖋(سجاد فتاحی – جامعه‌شناس)
@governancesystems
✅ در یکی از داستان‌های صبحی، زنی از همسر خود که در حال انبار کردن گندم در زیرزمین خانه‌شان است، علت این کار را جویا می‌شود؛ و مرد، اینگونه پاسخ می‌دهد:
شاه‌مُردگی نزدیک است و به احتمال فراوان قحطی در پیش.
✅ مرگ شاه در تاریخ ایران، با ایجاد ناپایداری‌های اقتصادی و سیاسی پیوندی دیرینه داشته است. این از آن روست که بواسطه طراحی خاص نظام پادشاهی، بخش قابل توجهی از قدرت سیاسی و اقتصادی کشور، در ید شاه و نهادهای زیرمجموعه او بوده و این تراکم قدرت با نزدیک شدن به زمان انتخاب جانشین، هم تضاد را بین رقبا بر می‌انگیخته و هم در کشور ناپایداری‌های اساسی‌ ایجاد می‌کرده است.
✅ در نظام جمهوری اسلامی با وجود برخی تغیرات اساسی در مقایسه با نظام پادشاهی، از آنرو که مساله تمرکز قدرت اقتصادی و سیاسی در نهادهای زیرمجموعه بلندپایه‌ترین مقام نظام، همچنان پابرجاست، مساله جانشینی می‌تواند به تضادها و بحران‌های اساسی منجر شده و به شدت پایداری ایران را در معرض تهدید قرار دهد.
✅ با در نظر داشتن سوابق فکری هیات رئیسه کنونی مجلس خبرگان، می‌توان با قطعیت بالایی بیان کرد که از سویی دست‌کم بیش از نیمی از ایرانیان، اختلاف نظرهایی اساسی با آنها دارند و از سوی دیگر پایداری ایران، مهمترین متغیر در منظومه فکری این هیات رئیسه نیست.
✅ انتخابات کنونی هیات رئیسه مجلس خبرگان بیش از پیش نشان داد که با وجود تلاش تحول‌خواهان برای ایجاد یک اقلیت قوی در این مجلس، تحول‌خواهان امکان اثرگذاری در تصمیم‌‌گیری‌های آن را نداشته و احتمالا در شرایط حساس، خروجی این مجلس همان خروجی مدنظر هیات رئیسه کنونی است.
✅ با توجه به مطالب فوق، گزینه جانشین رهبرِ برآمده از این مجلس، دارای دو ویژگی خواهد بود: نخست آنکه مقبولیت چندانی در بین جامعه ایران و حتی علمای برجسته حوزه‌های علمیه نخواهد داشت؛ و همین امر سبب می‌شود که برای جبران بحران مشروعیت، دست‌کم در سال‌های نخست، فضای کشور، فضایی امنیتی شود؛ و دیگری آنکه مفاهیمی چون منافع ملی و پایداری ایران، مفاهیمی دست چندم در منظومه فکری فرد منتخب است.
✅ مجموعه شرایط بیان شده و سایر مواردی که مجال پرداختن به آنها در این فرصت نیست،، ایران را در موقعیتی قرار می‌دهد که مساله جانشینی می‌تواند به بحران و چالشی برای پایداری آن منجر شود؛ چالشی اساسی، که تن تب‌دار ایران در شرایط کنونی به احتمال فراوان توان تحمل آن را نخواهد داشت.
✅ من راه حل این مساله را نمی‌دانم؛ اما می‌دانم که اگر بحران آب را برخی کنشگران کلیدی به عرصه رسانه نمی‌کشاندند و آن را تبدیل به موضوعی برای گفتگوی ملی نمی‌کردند، امروز بی‌گمان فهم ما از بحران آب کمتر و وضعمان از شرایط کنونی بدتر بود. بنابراین نخستین گام برای مواجهه مناسب با یک چالش و مساله ملی و یافتن راه حلی بهینه، تبدیل کردن آن به موضوع گفتگویی ملی است.
✅ از آنان که دغدغه پایداری ایران و منافع ملی را ندارند انتظاری نیست؛ اما تحول‌خواهان اثرگذاری که بنا به دلایل گوناگون به چنین موضوع مهمی نمی‌پردازند و آن را از دستور کار گفتگوهای ملی خارج کرده‌اند، بی‌گمان در برابر آینده ایران و ناپایداری‌های اساسی ناشی از این موضوع مسئول‌اند.
✅ در واپسین ساعات سال 1396، تمامی اساتید، دوستان و نخبگانی را که در دغدغه‌مندی‌شان به منافع ملی تردیدی نیست به چالش پرداختن به این مساله و تبدیل کردن آن به موضوع گفتگوی ملی در سال 1397 دعوت می‌کنم.
✅ تنها یادمان باشد که تاریخ برای تاریخ‌سازی منتظر ما نمی‌ماند.
نوروز بمانید که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و سرانجام شمایید!
عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانه‌ی بهرام و گل اندام شمایید!
هم آینه‌ی مهر و هم آتشکده‌ی عشق،
هم صاعقه‌ی خشم ِ بهنگام شمایید!
امروز اگر می‌چمد ابلیس، غمی نیست
در فنّ کمین، حوصله‌ی دام شمایید!
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچه‌ی خاموش زمان، گام شمایید
ایّام ز دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایام شمائید (پیرایه یغمایی).
# مساله جانشینی
⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems
http://apathtoliberation.blog.ir/
http://socialsystems.blog.ir/


در واپسین روزهای سال ۹۶، کتاب ساختار و کارکرد اندیشکده ها از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.


Репост из: محمّد حسين كريمي پور
خداحافظ سياست!

محمّد حسين كريمي پور

وقتي انقلاب پيروز شد، من ١٤ ساله بودم. كمي بعد، "انديشه امام خميني" را كشف كردم. قرائت خاص او از تشيع، ربع قرن بر ذهنيت سياسي و اجتماعي من، غالب بود.

شغل من توليد و صادرات بود. خيلي جاهاي دنيا را ديدم و با خيلي ملل كار كردم. سعي كردم با افكار و دنياي آنها آشنا شوم.كشف ديگري كردم : "جامعه مدرن و حكمراني دموكراتيك"! نوعي از حكومت غيرمقدس و جامعه غير ديني كه در اخلاق حكمراني، كرامت فردي، آزادي انديشه، تدبير امور و عدالت، مسلمان تر ( بخوان اخلاقي تر ) از ما بود. پر از سوال شدم.

رفته رفته مثل همه بچه هاي انقلاب، با مصائب كشور، آشنا مي شدم. رويت بي عدالتي، فساد وسوء مديريت فزاينده، جانم را مي آزرد. باور داشتم مدل حاكميتي بهينه اي داريم كه بد اجرا مي شود. ظهور خاتمي و انديشه اصلاحات، احيايم كرد. بايد كمك مي كردم. بخشي از وقتم را صرف كار در تشكلهاي اقتصادي و بعدها اتاق بازرگاني و صنايع ايران كردم. از سوي بخش خصوصي، با سطوح مياني دولت و مجلس به تعامل پرداختم. با دو برنامه پنجساله و چند لايحه بودجه و چند قانون در حال زايش، تماس نزديك داشتم. كشور و حاكميت را بهتر شناختم. دستاورد قابلي ندارم اما بقدر وسع، كوشيدم.

وقايع ٨٨ ، دنياي مرا ويران كرد. مساله من، انتخابات و نتيجه اش نبود. نحوه رفتار نظام با معترضين بود كه مرا شكست. بلاتشبيه حال پسري را داشتم كه پدرش را مست ديده باشد! پايه اصلي مشروعيت حكومت، در مدل ذهني من، اسلاميت بود. غايت اسلام و هم محك آن، جز اخلاق، چيست؟

مدل ذهنيم فروريخت. در فرآيندي طولاني، به باز تحليل همه يافته هايم با انقلاب پرداختم. دريافتم مساله، اجراي بد يك برنامه خوب نبود. پارادايم و مدل ما ايراد داشت.

حاكميت كشورم را فاقد درك درست از جهان-اولويت هاي ملي-استراتژي مناسب- ساختار كارآمد مي ديدم. اسناد انبوه بالادستي، آشفته و ضد و نقيض بود. موجوديت توسعه يابنده نهاد رهبري و ابزارهايش، نظام سه قوه اي را مختل و كارآيي و پاسخگويي حكومت را ناممكن مي كرد. سياست خارجي ما، فارغ از محاسبه هزينه-منابع و آزاد از ملاحظات توسعه بود. در باتلاقي از تنش هاي خارجي قابل اجتناب، فرو مي رفتيم . دشمنان خارجي مان پرشمار و قوي و دوستان كم و ضعيف بودند. دادگستري و مجلس، كيفيت قابل قبول نداشت. انباشت و فربهي چالش هاي راهبردي اقتصادي-اجتماعي- زيستي ، پايايي ايران را تهديد مي كرد. حاكميت سردرگم، چاق، ناسالم و زمين گير بود و توان حل مساله بزرگ را نداشت.

به ابزار خشونت براي تغيير اعتقاد ندارم. حركت راديكال سياسي و جنگ داخلي ثمري جز نابودي ايران ندارد. راه چاره، در تلاش براي ترغيب نظام به تغيير منش فوري و خود اصلاحي اساسي و تعامل بود. بايد به سمت گفتگوي ملي مي رفتيم. ديالوگي بين فرزندان يك ملت و نه مونولوگ خدايان با بردگان! اين تنها راه حلي بود كه مي شناختم و مي شناسم. سخن من بيش ازين نيست. كاري نشدني مي نمود، اما چاره ديگري نبود.

من هم بدون پرده پوشي، از "حكمراني بد به عنوان امّ المصائب " گفتم و نوشتم. وزن و اعتباري نداشتم. اما دوست داشتم نقشي كوچك دركمك به نجات ايران، بازي كنم.

حالا، در اسفند ٩٦، ايمان آورده ام كه هسته اصلي حاكميت، اصلا و ابدا قصد ندارد در تعامل با ديگران، ببيند ، بشنود و بياموزد. راهي هم براي تغيير اين موضع نمي شناسم. يعني تايتانيك ما ، با تمام قوا، ظلمات اقيانوس را مي شكافد و به سوي كوه يخ مقدرش مي شتابد.

در اين شرائط، تكليف آدمي مثل من چيست؟ آيا حجتي براي نوشتن و بازهم نوشتن از ضعف حكمراني و لزوم اصلاح تعاملي آن ، مي ماند؟ اين تكرار مطلب، كم فايده و آزارنده نيست؟ جز تعميق نوميدي، چه فايده دارد؟

نوشتني كه در آن افاده نيست واضرار هست، نباشد به صلاح نزديك ترست. تصميم گرفته ام تا صحنه همين و موجودي فكري من همين است، نوشتن از "حكمراني ايراني" را وا نهم.

من شايد باز از سر پرچانگي، اگر چيز دندان گيري از تاريخ سياسي، دين، اقوام ، آشپزي، اتل و متل يافتم براي گل وجودتان بنويسم. اما فعلا عامدا، دور سياست روز را خط مي كشم!

گمان نمي كنم نيروهاي بزرگي كه در بستر جامعه ايراني در حال تكوين اند، مثل من آويزان، رام و آرام باشند.بل هر روز قويتر باز مي گردند و اركان كشور را مي لرزانند. مع الاسف، زلزله هاي ناگزير پيش رو ، ويران مي كنند امّا آبادي و رفاه نمي زايند.

در افق، اصلا چيز هاي خوب نمي بينم. اما خداي مهربان ما، آن است كه بركات را از جايي كه كس گمان نمي برد، نازل مي كند. خدا كند بدبيني ام درست نباشد. خدا ايران را حفظ كند. آمين!

https://t.me/M_H_Karimipour


متن زیر از محمد حسین کریمی پور خواندنی است؛ گرچه با تصمیم او برای خداحافظی با سیاست موافق نیستم. به نظرم برای آنان که به آینده ایران می اندیشند، دو راه وجود دارد اگر به اصلاح امیدوارند، همچنان به تلاش خود ادامه دهند و اگر چون کریمی پور از اصلاح ساختار کنونی ناامیدند، باید به بنیان گذاری پس از فروپاشی بیاندیشند، در هر دو حال جایی برای خداحافظی با سیاست باقی نمی ماند.


✳️سرمایه اجتماعی نهادی و اصلاحات اقتصادی✳️
🖋 (سجاد فتاحی- جامعه شناس)
@governancesystems
✅ در سیستم‌های حکمرانی‌ای که بواسطه ضعف در طراحی، از بحران سرمایه اجتماعی رنج می‌برند، اصلاحات اقتصادی‌ای که فشار بر دهک‌های میانی و پایین جامعه را افزایش می‌دهد، می‌تواند به نارضایتی‌ها و بحران‌های دامنه‌داری منجر شود که در مراحل نهایی، فروپاشی نظام حکمرانی را در پی خواهد داشت.
✅ در چنین نظام‌هایی، اصلاحات اقتصادی معطوف به دهک‌های بالا و اصلاحات ساختاری در جهت بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی در اولویت قرار دارند.
✅ مساله غامض آنجاست که در این سیستم ها، ساختار مولد بحران سرمایه اجتماعی، خود با منافع اقتصادی و سیاسی گروه‌های متنفذی پیوند خورده است که بزرگترین مانع در پیش‌روی انجام اصلاحات در جهت بهبود سرمایه اجتماعی‌اند و دهک‌های بالا عموما نهادهای سیاست‌گذار را به تسخیر خود در آورده‌اند.
✅ ناتوانی در حل این مساله، یکی از مهمترین علل فروپاشی نظام‌های حکمرانی در طول تاریخ بوده است.
⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems


Репост из: شمس - NPPS.IR
📢 تحلیلی درباره‌ی درگیری‌های ورزنه (2)
🔴 ورشکستگی آبی زاینده‌رود و راهکارهای پیش‌رو
🖊 سجاد فتاحی، دکترای جامعه‌شناسی و پژوهشگر سیستم‌های حکمرانی
@npps_ir
✅ حوضه آبریز زاینده‌رود، حوضه‌ای است که از نظر آبی ورشکسته است؛ به این معنا که تعهداتی که بر این حوضه درزمینه‌ی آب تحمیل شده به میزان زیادی از منابع آن فاصله گرفته است؛ به‌گونه‌ای که هم‌اکنون با کاهش 10 درصدی در منابع آبی، امنیت آبی حوضه به مخاطره افتاده و دچار تنش شدید آبی می‌شود.

@npps_ir
✅ بارزترین نمودهای ورشکستگی آبی حوضه زاینده‌رود را می‌توان در ناآرامی‌های چند سال اخیر در ورزنه استان اصفهان، خشک شدن تقریباً دائمی رودخانه زاینده‌رود و همچنین خشک شدن تالاب گاوخونی و تبدیل آن به کانون تولید ریزگرد مشاهده کرد؛ امری که در صورت ادامه روند کنونی می‌تواند مخاطرات زیست‌محیطی غیرقابل جبرانی را نه‌تنها برای استان اصفهان که به‌واسطه شعاع اثرگذاری آن برای سراسر ایران ایجاد کند.

@npps_ir
✅ در حوضه آبریز زاینده‌رود و به‌صورت مشخص استان اصفهان، در طول 6 دهه گذشته، با بهره‌گیری از تکنولوژی و انجام طرح‌های انتقال آب از قبیل کوهرنگ 1، کوهرنگ 2 و چشمه لنگان، احداث سد زاینده‌رود (رضاشاه کبیر سابق) و حفر چاه‌های عمیق مجاز و غیرمجاز این امکان فراهم شده است که بارگذاری‌های صنعتی، شهری و کشاورزی‌ای بیش از توان اکولوژیک حوضه در آن میسر شود.

@npps_ir
✅ ناآرامی‌های چند سال اخیر ورزنه نشان داد که ورشکستگی آبی در حوضه زاینده‌رود، رفته‌رفته از مسئله‌ای زیست‌محیطی به بحرانی اجتماعی، امنیتی و سیاسی تبدیل شده است که به‌واسطه موقعیت استان اصفهان می‌تواند تبدیل به چالشی امنیتی – سیاسی برای کل کشور گردد.

@npps_ir
✅ مهم‌ترین پیشنهاد این متن طراحی و پیاده‌سازی سیستم حکمرانی آب انطباقی در حوضه آبریز زاینده‌رود است.

🔸 متن کامل مقاله در INSTANT VIEW ⬇️
https://goo.gl/NLFVdP


✳️سیستم‌های حکمرانی، کنشگران کلیدی را چگونه انتخاب می‌کنند؟✳️
🖋 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems
✅ پرسش فوق یکی از مهمترین پرسش‌هایی است که در مواجهه اول با یک نظام حکمرانی باید پرسید.
✅ کارآمدی سیستم‌های حکمرانی، ارتباطی وثیق با کارآمدی مکانیزم انتخاب کنشگران کلیدی آنها دارد.
✅ نظام‌های حکمرانی‌ای که نقش‌های کلیدی خود را به کنشگرانی ناتوان می‌سپارند، نظام‌های ناکارآمد و ناپایداری هستند، که منافع گروهی اندک را به هزینه منافع اکثریت جامعه تامین می کنند.
✅ اصول‌گرایان چندان شعار شفافیت و کارآمدی نمی دهند و بنابراین از آنها انتظاری نیست؛ اما اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان منادی شفافیت باید پاسخ دهند، که چرا گامی در جهت شفاف‌سازی مکانیزم‌های انتخاب کنشگران کلیدی خود بر نمی‌دارند؟
✅ چرا نمی گویند که بر اساس چه مکانیزمی، لیست‌های انتخاباتی خود را می‌بندند؟ و بر چه اساس، شهرداران، وزرا و استانداران را پس از آنکه به قدرت دست می‌یابند انتخاب می‌کنند؟
✅ آیا آنها نیز منافع گروهی اندک را به منافع اکثریتی از جامعه ترجیح می‌دهند؟
تاریخ به این پرسش پاسخ خواهد داد.
⚠️ این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید؛ و برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems


✳️ساختارهای ناکارآمد، راز ماندگاری سخنان مصدق!✳️
🖋 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)

✅ آمارتیان سن در مقدمه کتاب توسعه به مثابه آزادی آرزویی غریب می‌کند؛ او می‌گوید اگرچه آرزوی تمامی نویسندگان آن است که مطلبی را بنویسند که در تاریخ بماند، اما من آرزو می‌کنم به واسطه بهبود اوضاع بشر، مطالبی که در این کتاب نقل شده است برای خوانندگانی از نسل‌های آینده کهنه شده و حتی آنها بر این مطالب بخندند که پدران و مادران ما چه خواسته‌های کوچکی داشته‌اند و با چه مسائل کوچی دست به گریبان بوده‌اند.
✅ یکی از دلایل ماندگاری متون ادبی و یا سخنان بزرگان یک سرزمین و تازه بودن آنها برای نسل‌هایی که بعد از آنها می‌آیند، توقف، سکون و حتی عقب‌گردی است که آن سرزمین در تاریخ خود، پس از درگذشت آن بزرگان تجربه کرده است.
✅ امروز 14 اسفند، پنجاه و یکمین سالروز درگذشت محمد مصدق است. او در دوران زندگی خود جملاتی را بیان کرده است که همچنان می‌تواند برای ما تازه‌گی داشته باشد.
✅ بی‌گمان اگرچه تازه‌گی سخنان او می‌تواند بر قدر و اعتبارش بیافزاید، اما برای ایران و نسل‌های بعد از او چندان تفاخری ندارد؛ چرا که گویاترین نمود سکون، توقف و حتی عقب‌گردی است که در تمامی سال‌های بعد از درگذشت او تجربه کرده‌ایم.
✅ شاید بتوان علت این امر را در این 2 جمله ساختارگرایانه مصدق جستجو کرد؛ جملاتی که اصلاح در ساختارها و سیستم‌های حکمرانی ناکارآمد را مقدمه هرگونه تغییری می‌داند:
❇️ «اگر امور اجتماعی خوب نباشد، امور انفرادی هم بد می شود؛ پس لازم است که اول هر کس در اصلاح جامعه بکوشد و بعد امور انفرادی را اصلاح نماید.»
❇️ « آزادی مطبوعات و اجتماعات و حقوق مالکیت وسایر حقوق بشری را مردم می توانند در قانون اساسی بخوانند؛ ولی اگر دولت نخواهد نمی توانند از آنها استفاده ببرند و یا استفاده نمایند.»
✅ در ادامه به برخی از مهمترین سخنان محمد مصدق اشاره شده است؛ به امید روزی که اگرچه نام مصدق در تاریخ این کشور در آن روز ماندگار خواهد بود، اما سخنانش از آنرو که آرزوهایی است که به آنها دست یافته‌ایم دیگر تازه‌گی نخواهد داشت.
❇️ نجات وطن عالی¬ ترین و بزرگترین قانون است.
❇️ قانون برای مملکت است نه مملکت برای قانون.
❇️ مملکتی که رجال ندارد، هیچ چیز ندارد؛ مخالفت من با دیکتاتوری این بود که از خصائص دیکتاتوری یکی اینست که مملکت فاقد رجال، و دیکتاتور رجل منحصر به فرد باشد.
❇️ اگر از طریق آزادی و دموکراسی نتوانیم کاری بکنیم، از طریق اختناق و زور و قلدری برای مردم ناراضی نمی توانیم کاری انجام دهیم.
❇️ بر فرض که ما با هواخواهان رژیم موافقت کنیم و بگوییم دیکتاتور به مملکت ما خدمت کرد؛ در مقابل آزادی که از ما سلب نمود چه برای ما کرد؟
❇️ هر ملتی باید عقیده داشته باشد. اگر یک ملتی عقیده نداشته باشد آن ملت کارش زار می شود. همه باید سعی کنید که در جامعه یک عقیده و مسلک و مرامی باشد. اگر ملت بی مرام باشد آن ملت از بین می رود.
❇️ اگر شرایط انتخاب کنندگان و طرز انتخابات صحیح شد آن وقت آنها (مردم) هر کسی را که انتخاب کنند خوب می شود.
❇️ ما نمایندگان قبل از هر چیز باید به ایران نظر کنیم و منافع عموم را بر منافع شخصی خود ترجیح دهیم.
❇️ اگر دنیا وطن همگی است پس این جنگ ها و آدم‌کشی ها برای چی است؟ و اگر هر ملتی برای خود وطنی است پس چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.
(توضیح: جملات مصدق، از وبلاگ جملات حکیمانه برگرفته شده است.)
⚠️ این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید؛ و برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems


✳️دانشگاه و مخاطرات پیش‌روی ایران✳️

توضیح: متن زیر تلخیصی آزاد از سخنرانی سید جواد طباطبایی در همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران است. مطالعه این متن و البته گوش سپردن به این سخنرانی را به تمامی آنها که به آینده ایران می‌اندیشند توصیه می‌کنم. عنوان با توجه به محتوای سخنرانی انتخاب شده است.
@governancesystems

✅ دانشگاه به دو ضرورت در ایران تاسیس شد. از یک سو وبا می آمد و نصف جمعیت ممالک محروسه یا می‌مرد و یا فرار می‌کرد؛ و از سوی دیگر ما میرفتیم در بیرون با دولت‌های دیگر مذاکره می‌کردیم و به گفته قائم مقام، تنها می‌توانستیم به زور میرزایی از آنها چیزی بگیریم و سر ما کلاه می رفت به این دو ضرورت بود که دو مدرسه طب و علوم سیاسی در آن زمان به وجود آمد.
✅ علم دارای موضوع است و علمی که موضوع نداشته باشد علم نیست. دانشگاه ایران در آغاز تاسیس فاقد موضوع بود.
✅ تاسیس دانشگاه در ایران تاسیس شعبه‌ای برای نظام علمی غرب بود.
دانشگاه‌های اروپایی دانشگاه‌های دارای موضوع‌ و نهادهای عام جامعی بودند که راه را برای وحدت نظام علم در اروپا و صدور آن به سایر نقاط جهان و از جمله آمریکا هموار کردند.
✅ دانشگاه در ایران در کنار یک نظام علم دیگر، یعنی حوزه قرار دارد. در چند دهه گذشته تلاش این بوده که دانشگاه حوزوی شود اما این شدنی نیست چرا که باید قدیم را جدید کرد و نمی‌توان جدید را قدیم کرد.
✅ حوزه از آنرو که موضوع آن اسلام بود و ایران نبود نتوانست چیزی را که با مناسبات جدید ارتباط برقرار کند و یا توضیحی برای مناسبات جدید باشد ایجاد کند.
✅ اگر قرار باشد روزی در ایران دانشگاه ایرانی بوجود بیاید موضوع آن نمی تواند در دوران جدید اسلام باشد که موضوع حوزه است، موضوع آن ایران است... اسلام در ایران ذیل ایرانشهر قرار می‌گیرد و نه بالعکس.
✅ اگر ما دانشگاه در معنای جدید داشته باشیم ناچار باید ایران را به موضوع بحث دانشگاه تبدیل کنیم یعنی دانشگاه‌های ما از نمایندگی دانشگاه‌های خارج تبدیل شود به نماینده خودش.
✅ همانطور که اسلام موضوع اسلام‌شناسی است، موضوع دانشگاه در ایران باید ایرانشهر باشد و البته منظور از ایران در اینجا ایرانی نیست که موضوع ایران‌شناسی است.
✅ مفهوم ایرانشهر سابقه استعمال بسیار طولانی دارد و موضوع فکر کردن همیشه ایرانی‌ها از ابن مقفع تا فردوسی و از فردوسی تا حافظ بوده است.
✅ اگر دانشگاه ما روزی در حوزه علوم انسانی چیزی برای گفتن داشته باشد و اگر بتواند از جایی خودش را به نظام علم جهانی پیوند دهد دقیقا همین موضع ایرانشهر است؛ یعنی باید بتواند توضیح دهد که ایرانشهر چه هست و این ایرانشهر به چه ترتیبی در آن مجموعه نظام علم جهانی وارد می‌شود و چه ربطی با آن دارد در کجاها با آن می‌خواند و در کجاها نیازمند منطق علم ناحیه‌ای است.
✅ همانطور که اقتصاد ما مواد اولیه صادر می‌کند دانشگاه ما هم تولید کننده آن چیزی است که به درد آنجا می‌خورد و نه اینجا.
✅ تاکید من بر اینکه ایرانشهر مساله‌ای مهم است برای این است که دو موضوع دیگر علم هم در این منطقه ایجاد شده است و دو میدان جاذبه مهم ایجاد کرده‌اند و چون ما متوجه نبودیم که داریم چه می‌کنیم و چون موضوع دانشگاه ما امت بود، اما ملت نبود، متوجه نشدیم که بخشی از این امت در غرب کشور و بخشی از آن در جنوب و بعد در شمال در حال بازسازی یک میدان جاذبه جدیدی هستند که ناچار به منطق آن چیزی تن می‌دهند که دارند ایجاد می‌کنند.
✅ تا چند سال پیش مشکل بود که بشود گفت که ما در داخل آن امت جا نمی‌گیریم؛ اما در حال حاضر در غرب کشور عثمانی و در جنوب کشور عربستان با منطق جدیدی متفاوت از منطق امت‌گونه‌ای که ما از آن حمایت می‌کنیم در حال ظهور هستند و ما در صورت ادامه این روند در این میانه دفن خواهیم شد.
✅ علاوه بر این مخاطره بیرونی در درون نیز نظام اجتماعی ایران انسجام پیشین خود را از دست داده و انسجام جدیدی در حال شکل‌گیری است که انسجام نیست. اگر متوجه دو مخاطره بیرونی و درونی فوق نباشیم کشور با مخاطراتی اساسی روبرو خواهد شد.
(این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
@governancesystems


✳️نام مصدق با خیابان و بی خیابان در تاریخ ایران می‌درخشد✳️
🖋 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems
✅ 14 اسفند سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق است؛ مردی که همانند تمامی سیاست‌مداران ایرانی نقاط قوت و ضعفی داشته است که تنها آنان که به بیماری کوررنگی دچارند می‌توانند آنها را ندیده و حکم به سفیدی و یا سیاهی مطلق این شخصیت تاریخی کنند؛ اما تصور می‌کنم که او در زمره معدود سیاست‌مداران تاریخ معاصر ایران است که هر چه پیشتر می‌رویم بیشتر بر اعتبار و سرمایه اجتماعی او افزوده می‌شود.
✅ چند دهه است که مساله قرار دادن نام مصدق بر یک خیابان در پایتخت ایران، هراز چندگاهی طرح می‌شود و البته تا کنون جز در بازه‌ای کوتاه در ابتدای انقلاب، که خیابان ولیعصر کنونی را به نام او نام‌گذاری کردند و اکنون نیز داروخانه‌ای در چهارراه ولیعصر به یاد همان ایام همچنان نام او را بر سر در خود دارد، به سرانجامی نرسیده است.
✅ نظام‌های سیاسی، دولت‌ها و بخش‌های عمومی بیش از آنکه از نهادن نام افرادی چون مصدق بر خیابانی و یا گذری به این شخصیت‌های تاریخی خدمت کنند؛ از چنین اقداماتی کسب اعتبار و آبرو نموده و بر سرمایه اجتماعی خود می‌افزایند.
✅ مصدق هر سال در 14 و 29 اسفند باز می‌گردد و هر بار با سرمایه اجتماعی و اعتباری بیشتر؛ و این برای ایران امیدوار کننده است؛ چرا که نام مصدق با دغدغه‌مندی نسبت به منافع ملی پیوند خورده و هر چه نام او بیشتر اعتبار گیرد به آن معناست که «گفتمان منافع ملی» به میزان بیشتری خود را در این سرزمین برکشیده و در حال تبدیل شدن به گفتمانی هژمون در فضای سیاسی ایران است.
نام مصدق با خیابان و بی خیابان در تاریخ ایران می‌درخشد.
(این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
@governancesystems


Репост из: محمدرضا جلائی‌پور🍀Jalaeipour
🔴 خبری منتشر شد و جناب مرتضی حاجی (مدیرعامل موسسه‌ی همشهری) تایید کردند که در دوره‌ی مسئولیت‌شان در همشهری (در وضعیت کسری بودجه و نزدیکی به ورشکستگیِ این موسسه) یک اتوموبیل مزدا برای تردد ایشان تهیه شده است که در شرایطی که از تپسی/اسنپ یا خودروی شخصی یا ارزان‌تر می‌توانستند استفاده کنند مصداق هزینه‌ی غیرمسئولانه از اموال عمومی است. همچنین استخدام فرزند ایشان در این موسسه، حتی بر فرض شایستگی‌ ایشان برای استخدام طبق موازین شفاف رقابتی و شایسته‌سالارانه، خلاف رویه‌های ضدخویشاوندسالاری در سازمان‌های دولتی است. شایسته‌است اصلاح‌طلبان در فسادستیزی و تقویت رویه‌های ضد انواع فساد سازمانی و ضدخویشاوندسالاری به نهادهای تحت مدیریت خودشان حساسیت بیشتری داشته باشند. روا نیست که اقدامات شایسته‌ی تحسین شورا و شهردار جدید تهران در بسط شفافیت و کاهش زمینه‌های ساختاری فساد با چنین اقدامات غیرمسئولانه‌ تحت‌الشعاع قرار گیرد. امید که اصلاح‌طلبان در تاسیس نهادهای دیدبانی فساد کوشاتر باشند و اصلاح‌جویان دولت و مجلس ارائه و تصویبِ لایحه/طرحِ «قانون تعارض منافع» و «قانون ضدخویشاوندسالاری» را در اولویت بگذارند و مجدانه به اجرا بگذارند.

مطلبی که قبلا در ضرورت تصویب قوانین ضدخویشاوندسالاری نوشته بودم:
https://t.me/jalaeipour/2769

متن اولیه‌ی لایحه‌ی پیشنهادی دولت برای قانون تعارض منافع:
http://lri.ir/index.php/48-comment/283-nazrkhahi.html

@jalaeipour


چهره محمد رضا برای من، با عکس او در محکمه‌ای که پس از وقایع سال 88 برگزار شد پیوند خورده است؛ هرگاه او را می‌بینم بی اختیار تصویر جوانی با لباس زندان و نشسته بر روی صندلی قرمز محکمه به یادم می‌آید؛ که با لبخندی دوست داشتنی به دوربین می‌نگرد. چند ماهی است که از نزدیک با او برخورد دارم؛ به اندازه همان عکس و حتی بیشتر دوست‌داشتنی است. مطمئنم اگر اصلاح‌طلبان به جوانانی چون او بیشتر میدان داده و پندهای ارزشمندشان را بیشتر بشنوند، می‌توانند سرمایه اجتماعی خود را بهبود دهند؛ سرمایه‌ای که بنا به دلایل گوناگون، که به برخی از آنها تقی رحمانی در نوشته اخیر خود اشاره کرده (http://yon.ir/c8mo4)، آسیب‌هایی جدی وارد شده است. متن زیر گویای قسمتی از دغدغه‌های ارزشمند اوست که از قضا با نوشته تقی رحمانی نیز ارتباط می‌یابد.


⚠️ بیماری فوت کردن به ماست در نظام سیاست‌گذاری ایران!
🖋(سجاد فتاحی – جامعه‌شناس)
@governancesystems
✅ شیرازی‌ها ضرب‌المثلی دارند که می‌گوید «طرف دهانش را شیر سوزانده به ماست فوت میکند»؛ بر این اساس به نظرم یکی از مهمترین بیماری‌های نظام سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری ایران، بیماری فوت کردن به ماست است؛ یعنی این نظام، سیاست‌گذاری‌ها‌ و اقداماتی را در رابطه با مسائل انجام می‌دهد که کمک چندانی به حل و یا تخفیف آنها نخواهد کرد.
✅ مجموعه‌ای از عوامل سبب شده است که نظام سیاست‌گذاری ایران دچار بیماری فوت کردن به ماست شده و البته نظامی از منافع، مدیران و متخصصانی متناسب با این وضعیت بیمارگون را پرورش دهد.
✅ یکی از کلی‌ترین و مهمترین این عوامل، قالب شدن این تصور در نظام سیاست‌گذاری به صورت عام و دولت به صورت خاص است که می‌توان مسائل مهمی را که اساسا ریشه‌ای سیاسی دارند، با راهکارهای عموما حقوقی حل کرد. همانطور که پزشکان در نظام سلامت ایران نقشی بیش از حد پررنگ یافته‌اند و همین امر سبب ناکارآمدی این نظام شده است، در نظام سیاست‌گذای ایران نیز حقوق‌دانان، نقشی فراتر از جایگاه واقعی خود یافته‌اند. این نقص سبب شده است که به عنوان مثال دولت کنونی، انرژی و منابع خود را صرف برخی راهکارهای حقوقی کند که کمک چندانی به حل مسائل کلیدی نکرده است. بارزترین نمونه از این دست اقدامات، «قانون حقوق شهروندی» است؛ که علیرغم هزینه‌های صرف شده برای تهیه و رونمایی از آن، بود و یا نبودش تفاوتی به حال حقوق شهروندی در این سرزمین نکرده است؛ و گویاترین مثال‌های اخیر آن نیز نحوه برخورد با «دختران خیابان انقلاب» و «دراویش خیابان پاسداران» است. نمونه‌ای دیگر از این دست نیز، تلاش‌ها و اقداماتی است که برای تدوین قانون احزاب و تجمعات و ... انجام می‌شود.
✅ علت دیگر آن است که ساختار ناکارآمد دولت در ایران، مدیران دولتی را تبدیل به دلاک‌های حمام‌های عمومی سابق کرده است؛ با این تفاوت که آنها به جای رفتن از این حمام به آن حمام، از این جلسه به آن جلسه می‌روند؛ و اصولا فرصتی برای تفکر و تامل دقیق بر مسائلی که باید در مورد آن تصمیم‌گیری کنند ندارند. کارشناسانی هم که اندک تاملی بر مسائل می‌کنند یا در جلسات مهم تصمیم‌گیری حضور ندارند و یا اگر دارند صحبت‌هایشان در سلسله مراتب قدرت حاکم بر این جلسات، کمتر شنیده می‌شود.
✅ علت دیگر آن است که مدیران دولتی، اصولا در برابر تصمیم‌ها و راهکارهای مصوب خود مسئولیتی ندارند و نهادی آنها را بواسطه تصمیم‌های اشتباهشان بازخواست نمی‌کند؛ به همین دلیل، بخشی از آنها اولا نگران نتایج تصمیم‌های خود و ارتباط آنها با حل مسائل نیستند و در ثانی چون هزینه این تصمیم‌ها از جیب ملت ایران خرج می‌شود، دغدغه‌ای هم ندارند که پولی که خرج می‌شود به بهترین وجه و برای اجرای راهکاری درست هزینه می‌شود و یا خیر. اطمینان دارم که اگر به این مدیران بگوییم، پول اجرای این راهکار برای خودتان و یکبار دیگر موضوع و راهکار طرح شده را بررسی کنید نتیجه چیز دیگری خواهد شد.
✅علت مهم دیگر این بیماری آن است که در بعضی مسائل کلیدی کشور، ارائه راهکار، نیازمند ورود به مسیرهایی است که طبیعتا ورود مدیران به آنها برایشان هزینه‌زا خواهد بود و مدیر ترجیح می‌دهد اصولا به سمت چنین راهکارهایی نرود؛ از سوی دیگر چون مدیر نمی‌تواند بیکار باشد، ترجیح می‌دهد به جای پرداختن به مساله اصلی، به ماست فوت کند که نه صدای کسی را در می‌آورد و نه هزینه‌ای دارد؛ پول فوت کردن به ماست هم که از خزانه عمومی پرداخت می‌شود.
✅ ایرادهای فوق و موارد دیگری که می‌توان با تامل بیشتر بر آنها افزود در چند دهه گذشته سبب شده است که مدیران و متخصصین متبحری در رشته‌های گوناگون در زمینه فوت کردن به ماست تربیت شوند؛ مدیران و متخصصینی که به خوبی یاد گرفته‌اند چگونه فوت کردن به ماست را تبدیل به اقدامات و پروژه‌هایی پر سر و صدا و سودآور، اما بی اثر و یا کم اثر برای خیر عمومی کنند.
✅باید توجه داشت که چون ایرادهای فوق ایرادهایی سیستمی است، جابجایی کنشگران، کمک چندانی به حل مساله نمی‌کند و وارد کردن کنشگرانی توانمند به این سیستم ناکارآمد، بدون اینکه دارای اختیاراتی جهت انجام اصلاحاتی اساسی در این سیستم باشند، تنها ممکن است ضریب خطا را اندکی کاهش دهد.
✅ تمامی مطالب فوق به معنای نادیده گرفتن برخی اقدامات ارزشمند و کلیدی بعضی مدیران که تلاش می‌کنند بر خلاف مسیر اصلی رودخانه شنا کنند نیست؛ اما در این سیستم ناکارآمد، کنشگران کارآمد و توانمند نیز بعد از مدتی یا بواسطه فشار کاری فرسوده می‌شوند؛ یا از آنها اعتبارزدایی می‌شود و یا بواسطه فشارهای روانی و جسمی، عطای حضور در این نظام سیاست‌گذاری را به لقایش خواهند بخشید.
(این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
@governancesystems


✳️دیباچه‌ای بر گزارش ملی آب✳️
🖋(سجاد فتاحی- جامعه‌شناس)
@governancesystems
توضیح: بحران کنونی آب در ایران، حاصل در کنارهم قرارگیری مجموعه‌‌ پیچیده‌ای از عوامل در سطوح و حوزه‌های گوناگون است؛ که بدون توجه به مجموعه این عوامل، اثراتی که هر یک بر پیدایش وضعیت کنونی داشته‌اند، دست‌یابی به ریشه‌های اصلی پیدایش بحران و البته چاره‌اندیشی پیرامون آنها، تصور نمی‌کنم، بتوانیم راهکارهایی موثر برای غلبه بر آن ارائه دهیم. مطالبی که در ادامه می‌آید خلاصه‌ای تیتروار از مقاله ارسالی به «اجلاس هم‌اندیشی با متخصصان علوم آب و محیط زیست» است.
✅ با در نظر داشتن ایران به منزله یک سیستم جغرافیایی – سیاسی پیچیده، بحران کنونی آب در این کشور، حاصل در کنارهم قرارگیری مجموعه‌ای از عوامل در سطوح و حوزه‌های گوناگون است که می توان آنها را در شش سطح ریشه‌یابی کرد.
1️⃣ سطح اول زنجیره علی
❇️ پیشی گرفتن مصارف از منابع آبی کشور در روندی حدودا 70 ساله
2️⃣ سطح دوم زنجیره علی
❇️ ناتوانی ایرانیان در کنترل اثر عوامل اخلال‌گر درونی و بیرونی موثر بر وضعیت منابع آبی کشور و ناتوانی آنها در تنظیم رفتار کنشگران فردی و جمعی به گونه‌ای که پایداری منابع آبی ایران حفظ شود.
3️⃣ سطح سوم زنجیره علی
❇️ افزایش توانمندی ایرانیان برای بهره‌برداری هرچه بیشتر از منابع آب و مدیریت آن از طریق پیشرفت‌های تکنولوژیک.
❇️ عدم توجه دولت‌ها به اثرات شیوه‌های نوین بهره‌برداری از منابع آب بر منابع آبی کشور.
❇️ عدم تمایل شرکت‌های بزرگ برای مشارکت در پروژه‌های کوچک، و ناتوانی بدنه اداری و اجرایی ایران برای انجام پروژه‌های کوچک در دهه 40 و 50 که محرکی قوی برای حرکت دولت‌ها به سمت پروژه‌های بزرگ مدیریت منابع آب از قبیل سدسازی بود. پروژه‌هایی که در دهه های بعد نیز به دلیل شکل دادن ساختاری از منافع، بدون توجه به راهکارهای مناسب‌تر، همچنان به عنوان اولویت اصلی مدیریت منابع آب در ایران باقی ماند.
❇️ عدم توجه به لزوم افزایش راندمان در بخش‌های گوناگون کشاورزی، صنعت و شهری؛ و بی توجهی به سیاست‌گذاری‌های متناسب با آن از قبیل قیمت‌گذاری مناسب آب و البته وجود برخی موانع فقهی و مذهبی در این زمینه در سال‌های بعد از انقلاب.
❇️ نگرش‌های محلی نمایندگان مجلس.
❇️ تاکید نظام سیاسی پس از انقلاب بر موضوع امنیت غذایی، بدون توجه به راندمان بخش کشاورزی و توانایی‌های اقلیمی ایران و نادیده گرفتن روش‌های دیگر تامین این نوع امنیت از قبیل برنامه‌ریزی برای اصلاح و تغییر الگوی تغذیه ایرانیان.
❇️ عدم توجه به ضرورت سیاست‌گذاری محلی؛ در عین توجه به تبعات سیاست‌گذاری‌های محلی در سطح ملی.
❇️ عادی سازی موضوع تجاوز به منابع زیرزمینی بواسطه ضعف دستگاه قضایی و قانون‌گذاری‌های عادی کننده جرم (قانون تعیین تکلیف چاه‌های غیر مجاز).
❇️ تمرکز بر استراتژی جایگزینی واردات به جای استراتژی توسعه صادرات بویژه در بخش کشاورزی.
4️⃣ سطح چهارم زنجیره علی
❇️ وجود ضعف‌هایی اساسی در مکانیزم انتخاب کنشگران کلیدی نظام حکمرانی (مقام‌های بلند پایه دولتی، نمایندگان مجلس و ...).
❇️ دنبال نمودن اهداف بخشی، توسط خرده سیستم‌های گوناگون نظام حکمرانی، بدون توجه به این امر که مجموعه این اهداف و اقدامات باید پایداری سرزمینی به صورت عام وپایداری منابع آب به صورت خاص را تامین نموده و با آن تعارضی نداشته باشد.
❇️ عدم اجرای قانون مسئولیت مدنی.
5️⃣سطح پنجم زنجیره علی
❇️ ابهام در مجموعه اهداف نظام سیاسی و در بعضی موارد تناقض این اهداف با یکدیگر در سال‌های پس از انقلاب.
❇️ افزایش وابستگی دولت به درآمدهای نفتی و کاهش نیاز به درآمدهای مالیاتی و مشارکت‌های مردمی.
❇️ وجود نقص‌هایی اساسی در زمینه توازن و تفکیک قوا در نظام سیاسی.
6️⃣سطح ششم زنجیره علی
❇️ ضعف در زمینه طراحی سیستم حکمرانی در زمان بنیان‌گذاری
می‌توان این سطوح را به لایه‌های عمیق‌تری نیز گسترش داد؛ اما به نظر می‌رسد برای یافتن نقطه شروع اصلاح، ریشه‌یابی علت بحران آب تا سطح ششم کافی باشد.
(این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
@governancesystems
http://apathtoliberation.blog.ir/
http://socialsystems.blog.ir/


اصلاح و توضیح: چند روز پیش مطلبی را در کانال منتشر کردم با عنوان «گاندی، چالشی پیش روی خاتمی و روحانی!» (https://t.me/governancesystems/118) در بخشی از این متن با استناد به سخنان دو نفر بیان شده بود که روستای گره‌بان به دلیل برخی محدودیت‌هایی که برای آن ایجاد شده است فعلا از پذیرش بازدید کننده و میهمان معذور است.» بعد از انتشار این متن دوستی گرانمایه و پاک دل از متولیان و ساکنان گره بان تماس گرفتند و بیان کردند که «علیرغم تمامی کم لطفی های اعمال شده بر گره بان، عدم پذیرش مهمان در این روستا، به دلیل تعمیرات ساختمان های آن است و نه این کم لطفی ها، و ما خوش نداریم که تهمتی ناروا به کسانی زده شود که نقشی در موضوع تعطیلی موقت گره بان نداشته اند». راست کرداری این دوست را ارج نهاده و به این وسیله مطلب طرح شده در متن فوق را اصلاح می کنم، به امید آنکه قدر این هموطنان راست گفتار و راست کردار را بیشتر بدانیم و موجبات آزردگی خاطرشان را فراهم نکنیم.


در ضرورت حمایت احزاب اصلاح‌طلب از درخواست تجمع جبهه ملی ایران
🖋(سجاد فتاحی – جامعه‌شناس)
@governancesystems
✅ پس از اعتراضات دی‌ماه 96، تمامی مسئولان بلند پایه کشور، بر حق مردم جهت انجام تجمع‌ها و اعتراض‌های مسالمت آمیز تاکید کردند و به نظر می‌رسد پس از چند دهه دست کم در عرصه نظر، اجماعی نسبی بر ضرورت ایجاد امکان برای انجام تجمعات و اعتراض‌های مسالمت آمیز به وجود آمده است.
✅ پس از این اظهار نظرها در 10 بهمن 1396، جبهه ملی ایران که یکی از کهن‌ترین سازمان‌های سیاسی کشور است، در نامه‌ای به حسن روحانی درخواست برگزاری تجمعی را در یکی از میادین تهران در روز 14 اسفند (سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق) برای بیان نقطه نظرات خود در رابطه با اوضاع کشور داد.
✅ دولت در این مورد نیز همانند برخی موارد مشابه بدترین استراتژی را انتخاب کرده است: سکوت و نادیده‌ گرفتن درخواست ارائه شده؛ در حالی که می‌تواند با برخوردی فعال با این درخواست، که لزوما پذیرش مطلق آن نیست؛ آن را تبدیل به فرصتی برای گشودن یکی از گره‌های موجود در فضای سیاسی کشور نموده و بر سرمایه اجتماعی رو به افول خود بیافزاید.
✅ اما بدتر از سکوت دولت، سکوت شخصیت‌های اثرگذار و احزاب اصلاح‌طلب کشور در این رابطه است؛ اگر بتوان سکوت دولت در رابطه با درخواست این تجمع از سوی جبهه ملی را با دلایلی نه چندان توجیه‌پذیر تا حدودی درک کرد، اما سکوت احزاب اصلاح‌طلب و عدم حمایت آنها از این درخواست و نه لزوما حضورشان در این تجمع، چندان قابل درک نیست.
✅ عمده‌ترین آسیب وارد بر جریان اصلاح‌طلب بویژه پس از انتخابات 1392 آن است که این جریان از آنرو که خود را یکی از حامیان اصلی دولت می‌داند به میزان زیادی دست از مطالبه‌گری از دولت و بیان انتقادات خود به برخی اقدامات غیر قابل دفاع آن برداشته و سرمایه اجتماعی خود را به سرمایه اجتماعی دولتی گره زده است که علیرغم برخی موفقیت‌های قابل توجه، شیب سرمایه اجتماعی آن بواسطه عدم همخوانی انتظارات جامعه با موفقیت‌های دولت رو به افول است. ادامه این مسیر طبیعتا این احزاب و البته شخصیت‌های اثرگذار اصلاح‌طلب را در انتخابات‌های پیش‌رو در موقعیتی دشوار از نظر جلب حمایت و اعتماد جامعه قرار داده و پایگاه قائلان به عدم امکان اصلاح وضعیت موجود را تقویت خواهد کرد.
✅ از این منظر است که تصور می‌کنم اصلاح‌طلبان در مواردی همچون درخواست تجمع جبهه ملی و موارد مشابه باید فعال تر عمل کرده و از دولت مورد حمایت خود بخواهند که به صورت شفاف پاسخی مثبت و یا منفی با ذکر دلایلی متقن به چنین درخواست‌هایی ارائه دهد.
(این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
@governancesystems


Репост из: @attachbot
پرتاب دختر خیابان انقلاب از بلندی و امید به کاهش تاخیر زمانی روحانی
🖋 (سجاد فتاحی – جامعه‌شناس)
@governancesystems
توضیح: متن زیر را بر اساس خبری نوشتم که از یک حساب توئیتری منتسب به خانم مولاوردی نقل شده بود، پس از انتشار آن در کانال، دوستی خبر از جعلی بودن این حساب داد. این متن را بدون تغییر منتشر می‌کنم به امید آنکه روزی این خبرهای خوب، خبرهایی واقعی باشد و از حساب‌های رسمی مسئولان دولتی منتشر شود.
✅ شهیندخت مولاوردی دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور حقوق شهروندی، در ارتباط با برخورد غیر قانونی مامور نیروی انتظامی با یکی از دختران خیابان انقلاب، خبر از ماموریت روحانی به او برای پیگیری قضایی این پرونده داده است.
✅ در سیستم‌های حکمرانی و نظام‌های سیاسی، زمانی را که پس از وقوع یک رخداد سپری می‌شود تا واقعه دیگری رخ دهد تاخیر زمانی (Time Delay) سیستم حکمرانی می‌نامند و یکی از ویژگی‌های سیستم‌های حکمرانی و سیاسی کارآمد، اندک بودن تاخیر زمانی آنهاست.
✅ یکی از مهمترین ایرادهای دولت‌ها در ایران به صورت عام و دولت حسن روحانی به صورت خاص، تاخیر زمانی زیاد آنها در واکنش مناسب به رخدادهای مهم در داخل و خارج ایران است؛ که این موضوع سبب می‌شود بازه زمانی مناسب برای انجام واکنش، که عموما کمتر از یک روز است، از دست رفته و دولت و رئیس‌جمهوری تنها به انجام واکنش‌هایی انفعالی نسبت به رخدادها اقدام کنند؛ واکنش‌هایی که دیگر اثرگذاری چندانی نخواهد داشت.
✅ مقایسه زمان واکنش روحانی به موضوعاتی از قبیل غرق شدن کشتی سانچی، موضوع درگذشت دکتر کاووس سید امامی، ناآرامی‌های خیابان پاسداران و ... با زمان واکنش او به موضوع برخورد خشن و غیر قانونی مامور انتظامی با یکی از دختران خیابان انقلاب که کمتر از یک روز به طول انجامیده، نشان دهنده آن است که خوشبختانه تاخیر زمانی روحانی در واکنش به رخدادهای مهم اندکی کاهش یافته است.
✅ کاهش سیستماتیک و نه موردی تاخیر زمانی روحانی و دولت در برابر رخدادهای مهم که نیازمند طراحی نهادهای مشورتی چالاک است، می‌تواند یکی از عواملی باشد که رئیس‌جمهوری و دولت را از حالت انفعالی کنونی نسبت به رخدادهای مهم و جامعه را از ناامیدی نسبت به موفقیت روحانی در ایجاد تغییرات اساسی خارج کند.
✅ ضمن آرزوی سلامتی برای آن دختر خیابان انقلاب، امیدوارم هزینه سنگین برخورد نامناسب مامور نیروی انتظامی با او و پرتابش از بلندی، به قیمت کاهش سیستماتیک تاخیر زمانی روحانی و البته کاهش برخوردهای خشونت آمیز انتظامی با رفتارهای مدنی شهروندان باشد.
(این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
@governancesystems


گاندی: نمی توان با زیان رساندن به جهان به وطن خود خدمت کرد.
این جمله گویای به هم پیوستگی سیستم های جغرافیایی - سیاسی است. پایداری جهان، منطقه و وطن، پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند.


✳️ گاندی، چالشی پیش‌روی خاتمی و روحانی!✳️
(تاملی درباره ریشه‌ خشونت‌های خیابان پاسداران)
🖋(سجاد فتاحی – جامعه‌شناس)
@governancesystems
✅ کرمانشاه را از نظر حضور گروه‌های مذهبی گوناگون، به هندوستان ایران تشبیه می‌کنند؛ قرن‌هاست گروه‌های مذهبی در این بخش از کشور، در کنار یکدیگر برادرانه زندگی می‌کنند و دست کم من چیزی در مورد شکل‌گیری تضادهای شدید بین این گروه‌های مذهبی نشنیده‌ام.
✅ در نخستین سالروز درگذشت دختر پیامبر اسلام بعد از پیروزی حسن روحانی در سال 1392، شاهد مراسمی که به همین مناسبت در یکی از خیابان‌های شهر کرمانشاه برگزار می‌شد بودم و در آنجا شکل‌گیری هسته‌های اولیه وقایعی که در آینده می‌تواند به خشونت‌های مذهبی در ایران بیانجامد را مشاهده کردم. گروهی با شعارهایی توهین‌آمیز به برخی شخصیت‌های مورد احترام هموطنان اهل سنت، در خیابان سوگواری می‌کردند و عجیب‌تر آنکه مسیر آنها از روبروی مسجد اهل سنت کرمانشاه می‌گذشت و نیروی انتظامی نیز امنیت آنها را فراهم می‌کرد!
✅در نزدیکی کرمانشاه، روستایی قرار دارد به نام روستای گره‌بان، این روستا، مکانی مقدس برای برخی پیروان آیین یارسان است که با تلاش‌های خود آن را به جاذبه‌ای دیدنی و کشت و صنعتی موفق تبدیل کرده‌اند؛ که شرح جزئیات آن حال و هوا و فرصت دیگری را می‌طلبد. برای نخستین بار که به این روستا رفتم، به هنگام ظهر، سفره گسترده‌ای در ساختمان زیبای این روستا پهن شد و تمامی افرادی که در آن ساعت در آنجا بودند، به مصداق این سخن ابوالحسن خرقانی که « هر که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید ...» می‌توانستند بر این سفره بنشینند و ناهار میل کنند. در این فضا بود که احساس کردم که می‌توان عقاید مذهبی متفاوتی داشت اما از صحبت و هم‌نشینی با هموطنانی از دین و آیینی دیگر در مکانی مذهبی لذت برد. بار دوم که به گره‌بان رفتم، این بار بر سر جاده ورودی روستا، 2 نفر جلوی خودرو را گرفتند و گفتند که گره‌بان به دلیل برخی محدودیت‌هایی که برای آن ایجاد شده است فعلا از پذیرش بازدید کننده و میهمان معذور است.
✅ پیش از سفر استانی آقای روحانی به کرمانشاه، فرصتی فراهم شد تا با گروهی از برادران اهل سنت و اهل حق که بخشی از آنها از ساکنان و متولیان همین روستای گره‌بان بودند صحبت کنم؛ از تبعیض‌‌ها و محدودیت‌هایی که بر آنها در چند دهه گذشته اعمال شده بود گلایه داشتند و از امیدهایشان برای کاهش این محدودیت‌ها و یا دست‌کم عدم افزایش آنها در دوران ریاست‌جمهوری آقای روحانی می‌گفتند.
✅ من در مورد اینکه چه گروه‌‌ها و یا افرادی در خشونت‌های دیروز خیابان پاسداران نقش داشته‌اند نظری ندارم؛ اما می‌دانم مهمترین عامل اثرگذار بر شکل‌گیری این خشونت‌ها، اقدامات و سیاست‌‌گذاری‌های محدود کننده و تبعیض آمیز در قبال گروه‌های گوناگون مذهبی کشور است.
✅با اصول‌گرایان سخنی ندارم، چرا که آنها مدت‌هاست که گوش‌ها و چشم‌هایشان برای دیدن واقعیت‌های در حال تغییر جامعه ایرانی بسته شده است. اما هنوز به سخن گفتن با اصلاح‌طلبان و حامیان دولت که آقایان خاتمی و روحانی آنها را نمایندگی می‌کنند امیدوارم.
✅آقای خاتمی و آقای روحانی! شما در قبال خشونت‌های خیابان پاسداران مسئولید و باید پاسخگو باشید که برای برطرف کردن محدودیت‌ها و تبعیض‌های ناروای اعمال شده بر هموطنانی از مذاهبی دیگر در دوران مسئولیت خود چه کرده‌اید؛ یک بار هم شده با شفافیت در مورد اقدامات خود و موانع پیش‌رویتان در مسیر کاهش و حذف این محدودیت‌‌ها سخن بگویید؛ نمی‌شود 13 سال دولت در دست گروه‌های اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا باشد اما همچنان فعالیت عادی مکان‌هایی مذهبی چون گره‌بان، یا یک مسجد جامع اهل سنت امکان‌ناپذیر باشد و حتی هموطنانی از مذاهب دیگر، آرزوی عدم توهین به عقایدشان را در فضاهای عمومی و رسانه‌های رسمی دست نیافتنی بدانند و ما همچنان بگوییم که امیدوار باشید و به اصلاح بیاندیشید!
✅ گاندی برای وحدت میان مسلمانان و هندوهای کشورش یک ماه روزه گرفت؛ شما بر سر آرامگاه ساده این مرد رفته‌اید و از اقدامات او با سخنانی زیبا تجلیل کرده‌اید، این بار شما بگویید برای کاهش محدودیت‌ها و تبعیض‌های ناروای مذهبی و عدم حرکت جامعه ایرانی به سمت خشونت‌های مذهبی، در دوران مسئولیت خود چه کرده‌اید؟ و چه موانعی پیش‌رویتان بوده است؟
✅ اگر کاری نیز از دستتان ساخته نیست، دست کم به تبعیت از گاندی، در اعتراض به این محدودیت‌‌ها و تبعیض‌ها و نقشی که در حرکت جامعه ایرانی به سمت خشونت دارند اعلام کنید که یک ماه روزه‌‌دار خواهید بود!
ما نیز با شما روزه خواهیم گرفت ...
مطمئن باشید این اقدام، از بی عملی و سکوت، که ویران کننده امید است، اثرگذارتر خواهد بود.
(این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
@governancesystems


✳️ سقوط پرواز یاسوج و سقوط ایران✳️
🖋 (سجاد فتاحی- جامعه‌شناس)
@governancesystems

✅ دوست و استاد گرامیم محمد فاضلیt برای ارجاع به وضعیت کنونی ایران از مفهوم «هم‌آیندی بحران‌ها» استفاده می‌کند.
✅ هم‌آیندی بحران‌ها در ایران به این اشاره دارد که تمامی بحران‌های اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و سیاسی که بواسطه نقاط ضعف‌مان در طول دهه‌ها یک به یک پدید آمده و رشد کرده‌اند به یکباره در شرایط کنونی از راه می‌رسند.
✅ در این شرایط، ایران، دیگر به تنهایی با یک بحران اقتصادی، محیط‌زیستی، اجتماعی و ... روبرو نیست؛ بلکه با مجموعه پیچیده‌ای از بحران‌ها روبروست که هر یک برای برانداختن یک کشور و تمدن کافی است.
✅ بحران فرسودگی ناوگان هوایی کشور، که ناشی از اتخاذ سیاست‌های خارجی نامناسب در چند دهه‌ی گذشته بوده است یکی از همین بحران‌هاست؛ و سقوط امروز پرواز یاسوج و درگذشت تعدادی از هموطنان‌مان تنها نمودی از این بحران است.
✅ باور کنیم که فرونشست دشت‌های کشور، سقوط پلاسکو، غرق شدن سانچی و اکنون سقوط پرواز یاسوج تنها فرونشست دشت، سقوط یک ساختمان، غرق شدن یک کشتی و سقوط یک هواپیما نیست؛ این رخدادها نوک کوه یخ بحران‌های گوناگونی است که با سیاست‌گذاری‌های نامناسب خود پدید آورده‌ایم.
✅ بیایید درباره علت مشترک تمامی این بحران‌ها پیش از آنکه ناباورانه در تاریخ، به نظاره سقوط ایران بنشینیم گفتگو کنیم.
اگر آماده گفتگو هستیم
پس باید آمادگی شنیدن سخن‌هایی تلخ را نیز داشته باشیم؛
باید آمادگی نشستن بر سر میز گفتگو با تمامی ایرانیانی که آنها را رانده‌ایم داشته باشیم
و مهمتر از همه
باید آنقدر بزرگ باشیم که جلوگیری از فروپاشی یک سرزمین کهن را بر منافع فردی، گروهی و غرور کاذب خود ترجیح دهیم.
اگرچه تاریخ، بواسطه محدودیت‌های ساختاری موجود بر سر راه آغاز چنین گفتگوهایی، نمونه های اندکی از آنها را پیش از آنکه دیر شده باشد شاهد بوده است، اما
شاید ما بتوانیم یک استثا باشیم.

(این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
@governancesystems
http://apathtoliberation.blog.ir/
http://socialsystems.blog.ir/

Показано 20 последних публикаций.

408

подписчиков
Статистика канала