يادگار ابن مقله


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


اين كانال تريبوني خواهد بود براي انتقال نظرات تحليلي و زيباشناسانه ي هنر خوشنويسي از قديم تا دوره حاضر و فرصتي براي ارايه نقطه نظرات انتقادي و پيشنهادي در مورد تشكلهاي فعال در حيطه هنر خوشنويسي

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


دو بار این فایل ها را با دقت شنیدم . مهمترین سوء تفاهمی که جناب استاد امیرخانی به آن دچار هستند این است : ایشان فراموش کرده اند که مدیری هستند که تحت زعامت ایشان انواع تخلفات و قانون شکنی و سوء مدیریت ها رخ داده است . و برای گم کردن رد سوء تفاهمات ، به جای پاسخگویی به عنوان یک مدیرمسئول ِ تحت سوال ، نقش یک پدر روحانی ی نصیحتگر را بازی می کنند . در خصوص به عاریت گرفتن مفروضات اخلاقی و ... از جانب ایشان ، باید به استاد امیرخانی یاداور شوم کسی که با جعل روایات ، استادان بزرگ را به .......... متهم کرده و تاکنون حرمت اساتید را زیر پا گذاشته است ، شخص استاد امیرخانی ست . کسی که طی دوران مدیریتش ، با پرونده سازی ، افترا و توهین و ... منتقدین را از صحنه خارج کرده اند ، اتفاقا دوران مدیریت استاد امیرخانی ست . و ..... امیدوارم ایشان دست از فرافکنی بردارند و همچون یک مدیر مسئول ، حاضر به گفتگو و پاسخگویی در محضر وجدان عمومی ی جامعه ی خوشنویسان شوند . در آن صورت مشخص میشود که چه کسی محتاج شنیدن نصیحت و پندآموزی ست . در میخانه ببستند خدایا مپسند ، که در خانه ی تزویر و ریا بگشایند . #ولی فتاح زاده


Репост из: Barbod yazdani


Репост из: Barbod yazdani


Репост из: Barbod yazdani


Репост из: Barbod yazdani


Репост из: باربد آرت
فایل های سخنرانی استاد غلامحسین امیر خانی در گالری شکوه دیماه ۹۶ در افتتاحیه نمایشگاه خوشنویسی نقطه الف (به ترتیب گوش کنید)👇👇👇👇👇👇👇👇👇




Репост из: باربد آرت
فایل صوتی سخنان استاد دکتر جواد بختیاری نشست فرهنگسرای ارسباران (نواقص و امتیازات شیوه میرزا غلامرضا)
@barbodart


Репост из: فرهنگستان بختیاری
💠نواقص و امتیازات شیوه
#میرزا_غلامرضا
سخنران:استاد جواد بختیاری
با حضور استادان خوشنویسی
🖇مروری بر نشانه ها و پوسترهای ابراهیم حقیقی
🔰چهارشنبه ۶ دی ساعت ۵ الی ۸ فرهنگسرای ارسباران
@bakhtiari_acd


Репост из: فرهنگستان بختیاری
✨نقد و نظر به آثار و شیوه #میرزا_غلامرضا با سخنرانی جواد بختیاری / ولی فتاح زاده «مهمان»
🖇مروری بر نشانه ها و پوسترهای ابراهیم حقیقی
🔰چهارشنبه ۶ دی ساعت ۵ الی ۸ فرهنگسرای ارسباران
@bakhtiari_acd




Репост из: Mohammad Abbasi
@afshin_parvaresh1
با پوزش...


من در آغاز رویکرد جناب پرورش را می ستودم. در بحث با دوستان هنرهای تجسمی رویکرد ایشان را تنها راه حل باقی مانده در اوضاع نابسامان می‌دانستم. اما هرچه پروژه‌ی ایشان پیش رفت، موضوع شخصی‌تر شد. انگار که اثبات موضوع به اثبات نقش خود فروکاسته شود. تکنیک‌های ژورنالیستی مثل استفاده از لغت «یغماگری» برد کوتاهی داشت و البته تأکید مکرر بر جعل هر چه در ادبیات و گرافیک و نقاشی و خوش‌نویسی و فیلم‌های تبلیغی، جامعه ی هنری را بیشتر جریحه دار کرد تا اصلاح. گاهی آب به آسیاب تمامیت خواهان ریخت که کل جامعه‌ی هنری و روشنفکری را آلوده به دزدی و «یغماگری» بدانند و گاه افراد را در معرض این سوال قرار داد که تکلیف برخی تکنیک های هنری مسبوق به سابقه چه میشود: استقبال، توارد، نظیره، تقلید...

وقتی نظام کارشناسی هنری درستی در کشور نداریم، کشف چند خطای فردی از افرادی که صرفاً به خاطر شهرت در معرض کشف آمده‌اند چه فایده‌یی دارد. این همه گرافیست که با تصاویر برداشته از freepik کارهای خود را به قیمت‌های آن چنان به مدیران نا آگاه دولتی و مردمان بی خبر میفروشند چه هراسی از کشف‌های «روزنامه نگار پژوهنده» ی ما دارند؟

چرا طرح این همه پرونده منجر به هیچ تغییر محسوسی در فضای هنری ایران نشد. حتی در حد موزه‌ی هنرهای معاصر... چند تابلویی نجات یافت و دست‌هایی رو شد. اما چه تغییر مثبتی روی داد...؟

تلاش مستمر ایشان البته تحسین برانگیز است به هر نیت. (اقدام‌هایی مثل سفر به کانادا برای دیدن جناب آغداشلو و...) اما بپذیریم که افرادی که در ایران زندگی می‌کنند و در معرض شکایت قضایی هستند نمی‌توانند به مانند جناب پرورش که در دوردست هستند، بی محابا اتهام جعل را برای هر ابتکار هنری از قبل دیده شده‌یی طرح و پی‌گیری نمایند. یا همدلانه به حرف‌های ایشان که انگار ثمری جز بی اعتبار کردن تمامی هنرمندان از صالح و طالح ندارد، گوش سپارند.

چرا با وجود چنین ماشین کشف جعلی، کسی واهمه‌یی از ادامه و تکرار ندارد؟ مناصب موثر چرا باز به همان‌ها می‌رسد که جناب پرورش وجودشان را مضر می‌داند؟

شخصاً مدتهاست از خیر دفاع از پروژه‌ی جناب پرورش گذشته‌ام که بیشتر برایم دل‌مشغولی شخصی یک روزنامه‌نگار به نظر آمده و با تردید، اندکی در خدمت کسب شهرتی شاید («در جامعه ما، تا پیش از فعالیت من اهمیت سرقت ادبی و هنری برای مردم مهم نبود. من این توجه و حساسیت را ایجاد کردم.» در مصاحبه با چلچراغ)... کاش افشین پرورش می‌توانست بپذیرد که تنها گزاره‌ی منتج از تجربه‌ی چند ساله‌اش آن است که اجرای یک نفره‌ی قانون کپی رایت در جامعه‌ی هنری پر مشکل ایران نه تنها گامی در جهت اصلاح نیست که اندک امید باقی مانده را به بهبود و رونق فضای کسب و کار هنری (به عنوان اساس بروز و تشویق خلاقیت) بر باد می‌دهد... کاش جناب پرورش با اندکی مدارا فضایی ایجاد می‌کرد که حرکت فردی‌اش به جریانی اجتماعی برای جلوگیری از تباهی فرهنگ ملی بدل شود...
حسرتا که شمع این ماجرای رسانه‌یی رو به خاموشی است...

همیشه می ترسیدم از روزهای اول این راه که افشین پرورش نیز روزی به دن کیشوتی مغموم بدل شود... تصویری که در این دیالوگ‌ها از او دیدم و باید افسوس خورد...


Репост из: Vali Fatahzade
درود جناب شیخ بهایی بزرگوار ! با احتیاط مینویسم که دعوای جدیدی شکل نگیرد. من و شما و همه ی عزیزان ، همزمان ، تولید کننده و هم دریافت کننده ی اخبار هستیم . قطعا دلسوزانه و با حسرت ، بسیاری از اخبار را دنبال می کنیم . و از آنچه که بر سر این تاریخ و فرهنگ می آید ، نگران و چاره جو هستیم . در عین حال ، هر کدام از ما این حق را داریم که برای پیدا کردن راه حل ، کتاب هایی را مطالعه کنیم که دیگری نکرده است و از زوایای مختلفی وارد گود شویم که متفاوت با دیگری ست و احتمالا مکمل آن است . نباید از گونه گونی ی روش ها آشفته و دلگیر شویم . من نافی زحمات هیچیک از عزیزان نیستم و این متفاوت بودن زوایای ورود و خروج را یک فرصت میدانم . با اصل کلام شما موافقم و دل سوخته ام را کنار دل سوخته ی شما میگذارم . فقط یک نکته : شما حق دارید که تصور کنید که : حق گرفتنی ست . اما اجازه دهید که من هم این حق را داشته باشم که با این راهبرد پیش بروم : حق نه گرفتنی ست و نه دادنی ، بلکه : حق ، یاد گرفتنی و آموختنی ست !


Репост из: محسن شیخ بها یی
درود بر عزیزان,
جناب استاد فتاح زاده عزیز هرچند سخن من شاید کمی تلخ باشد اما بنظر بنده جناب پرورش بیراه نمیگویند وحق نیست به یکباره همه کنار بکشیم واگر حرکتی شده در راستای روشنگری بوده,
متاسفانه بعضی از دوستان فقط اتشبیار معرکه شده اند ودر همه جا نظر میدهند که این برای همه اعضا مشخص شده که حرفی برای گفتن ندارند واز سر بیکاریست,

اما اساتیدی چون شما و.....که در راه اصلاحات زحمت میکشید والحق والانصاف متحمل نا مهربانیهای زیادی شده اید بهتر است کمی به این قضیه وصحبتهای جناب پرورش عمیقتر فکر کنید

من نمیدونم چرا دوستان لپ کلام اقای پرورش را متوجه نمیشوند وقتی اقایونی که در بالا دست قرار دارند وباید پیگیر مساله باشند با جاعلین دوست وهمپیاله هستند این وظیفه جامعه خوشنویسیست که احقاق حق کنه, واین خود بنوعی اصلاحات است ,
چندین ماه است چندین بیانه صادر شده چه اتفاقی صورت گرفته ,کدامین حرکت مثبت صورت گرفته ,
جناب پرورش تمام سخنش همین است سکوت وچاپلوسی وتملق کافیست(رویم به شخص خاصی نیست) , باید واقع بین بود,
حق گرفتنیست دادنی نیست,


Репост из: امیر-- ع☉
افشین عزیز

جرم تو اینست که چون قاصدک ملعبه ی باد دهان هنر پیشه ها نشدی
بله باید دزد را میدیدی و میگفتی سبحان الله چقدر زیبا چپاول میکنید
برای جماعت الو صدا ضعیفه
جماعتی که قلبشون تو کیفه
از آخرین ازدواج و طلاق فلان هنر پیشه بگو
خیلی حرف های شیرین برای گفتن هست
دوستان اصلاحات افشین پرورش به اندازه ی کافی مورد حمله ی دزدان سازمان یافته هست بیایید به جرم ادبیات به نظر ما تند و غیر لطیف به زخمهای او نمک نزنیم پرورش هیچ سرمایه ای جز آزادگی و قلمی پرخاش جو ندارد بگذارید مارا هم داشته باشد چرا از بخش مثبت های او وارد گفتگو نشویم اگر چه نیک میدانم بعضی از انتقادهای شما از در دوست داشتن اوست


Репост из: امیر-- ع☉
پرورش عزیز
کسیکه زیر ماشین له شدن یک دستفروش یا گریه ی نگرفتن مزد یک تنفروش یکساعت سر گرمش میکند
اگر آنچه از فساد که در پشت پرده ها دیده بودی را میدید اولین فکری که به سرش میزد این بود این خبر را کجا گران تر بفروشد جرم شما اینست که تاریکخانه های مثلا افراد هنری را دیده ای و تاب نیاوردی
هیچکس نمیگوید چقدر بلند فریاد زدی عموما تماشاچیان میگویند گوشمان کر شد کمی آرامتر آنقدر آرام که فریادت از ظلم به لالایی تبدیل شود و دزد و پاسبان باهم استراحت کنند تا فردا


از نگاهی ، مسئله این است : به عنوان روزنامه نگار و یا هنرمند محصولمونو به مخاطب ارائه میدیم و با سماجت خواستار نظر اون میشیم ، اگر بعد از اجبار مخاطب به واکنش ، نظر مخاطب به ما مثبت بود ، بهش جایزه میدیم ! و اگر نظرش منفی بود ، سرش داد میزنیم که تو "متخصص" نیستی و حق نظر دادن نداری !!! من این نوع رفتار رو یه جور "جرزنی" میدونم . همین.


Репост из: mohammadjahed79
کدام کانال کدام بستر به من هم معرفی کنید . باور کنید جامعه هنری بسیار کوچک تر از ان است که تصور میکنید و اینطور به جان هم افتادن تنها ایجاد تفرقه میکند و بس . افشاگری هم همین مسئله را در بر دارد . اگر مسئله جعل یا هر چیز دیگر انقدر بزرگ است بگذارید همانها که خود را متولیان این امر میدانند پیگیر باشند . همانها که موقع جایزه دادن از انها دعوت میشود به این امور رسیدگی کنند . اگر میبینید بی لیاقت هستند انها را عوض کنید نه خودتان را . و نه با سست کردن زیر پای هم کیشان خود .
درود بر شما عزیزان


Репост из: mohammadjahed79
درود بر هنرمندان عزیز .
بحث دیشب که انجام شد به نظر میرسد چندان که باید مبتنی بر پایه و اساس نبود . تو گویی هنرمندی که در حوزه نقاشی فعالیت میکند و بعد میخاهد در مورد میزانسن در موسیقی سر صحبت باز کند
و البته وقتی کارشناسی به میان اید تمام صحبت ها را بیپایه و اساس خواهد دانست .
ایا افشاگری کار ماست . من بعید میدانم که این مسئله کار ما باشد . این را میسپارم به اهلش و برای اقای پرورش که در این امر به گفه خود یکه و تنها در حال فعالیت هستند ارزوی موفقیت میکنم اما چون وجود اسناد و مدارک حتی بر پایه قانون هم که باشد دال بر این نیست که ما هنرمندان از ان حمایت کنیم . پس افشاگری جایگاهیی در اینجا نمیتواند داشته باشد . حال چرا . ؟
عدم اطلاع دقیق ما از جعل . عدم کارشناسی های مختلف از سوی افراد مختلف .
عدم گفتمان ازاد که برخی بخاطر شرایطی خاص هیچ صحبتی از ان به میان نمی آورند . سبب میشود که این مسئله از دایره این هم اندیشی خارج شود .
اگر تنها یک کارشناس بر اساس مستندات خود چیزی را پیدا کند و ان را محکوم کند دال بر این نیست که همه بی چون و چرا ان را بپذیرند و حتمن باید از جایی دیگر نیز تایید شود . به گفته جناب پرورش ما اطلاع دقیقی از حوزه خبرنگاری نداریم این حرف صحیح است . حتی درمورد خود خط نیز انطور که باید و شاید (به غیر از استادانی در این حوزه ) کسی را نمیتوانیم بیابیم که بتواند در مورد ساختار و ترکیب بندی ان به شکل جامع و صحیح صحبت کند . و ایا این ترکیب بندی را به خوبی میداند و میتواند به شکل موازی ان را با مکاتب دیگر بررسی کند . تا کنون چیزی به چشمم خطور نکرده و اگر هست دوستان بفرمایند . بهتر است که جمع هنرمندان در حوزه خود صحبت به ماین ارند و هر کس به کار خود و در حیطه تخصصی خود مشغول به ارائه اطلاعات شود و اگر در حوزه های دیگر نیز اتفاقی می افتد هر کسی که توان شرکت در ان حوزه را دارد در ان بحث شرکت کند .
سخن اخر این که سخت است برای من که ببینم جامعه یی در حال صحبت در مورد چیزی است که در ان حوزه تخصص ندارد و کسی که متخصص است یا حداقل خود را متخصص میداند بیاید و با ان جامعه چنین صحبت کند .
هر طور که بگوییم صحبت های جناب پرورش قابل تامل است اما ایا در همراهان اصلاحات انجمن خوشنویسان جایگاهی دارد . ایا بحث افشاگری در این گروه میتواند جایگاه داشته باشد . افشای چه . اگر دست به هر کسی بگذارید چیزهایی خود را نشان خواهد داد که به جعل یا چیزی شبیه به ان نزدیک خواهد شد .
به عنوان مثال استادی که به شاگردانش میگوید پای اثار خود را امضا نکنید و ان اثار را از انها میخرد . شاگران به خاطر پول حاضر به چنین کاری میشوند .و مردم نیز به خاطر امضای ان استاد، کار را از وی خواهند خرید این نکته را بارها و بارها شنیده ایید .
اما چه کسی چرا و در برابر چه جامعه ایی .
ایا حاضرید در پاک ترین حالت خود بسر ببرید . انهم در جامعه ایی که هنر به کمترین ارزش خود دست یافته .
حالا که برخی از استادان به پاس تلاش های خود به جایگاهی رسیده اند این ما هستیم که نگذاریم ان جایگاه برای انها باقی بماند ؟
چرا ما . مایی که خود از همان قشریم . ایا تصور میکنید یک اثر صرفا به خاطر زیبا بودنش خرید میشود . خیر . فقط و فقط ارزش خود هنرمند است که باعث چنین اتفاقی میشود . حال ایا افشاگری ؟
افشاگری چه . هر کجا که بنگرید از این دست موارد بسیار است . سئوال من اینجاست که چرا فلانی و فلانی در مواقع افشاگری مورد اتهام واقع میشوند . چرا افشاگری از کسی چون من اغاز نمیشود . به راستی کمی تامل در مورد این مطلب مهم است . چرا افشاگری را از ادمهای کوچک اغاز نمیکنید و به فرض که دیگران فهمیدند ایا قانونی هست که در ایران به خوبی به ان رسیدگی شود ؟
واقعا اگر کسی بفهمد که من کاری را جعل کرده ام چگونه با من برخورد خواهد شد .
هیچ مطلبی در هیچ کجا به چشمم نرسیده . قانون کپی رایت چه . این که یک عکس را بازنمایی کنیم شامل قانون کپی رایت میشود اما چه شخصی تا بحال ان را انجام داده و جلوی ان ایستاده . قانون باز فروش اثار هنری چطوری ایا اصلا کسی میداند باز فروش چیست .
یا مثلا موسسه توسعه هنرهای تجسمی چقدر به فکر رفاه هنرمندان بوده یا انجمن نقاشان یا انجمن خوشنویسان . ایا توان مردمی هنرمندان در ساختن این گروه ها نبوده ؟
حال افشاگری چه . چه چیزی را میتوان با این افشاگری اثبات کرد که به حال جامعه تاثیری داشته باشد در حالی که شالوده های جامعه بر اساس دیگری استوار شده . ایا خبر های هنرمندان را هر روز از تلویزیون مشاهده میکنید ؟


Репост из: کیومرث سلیمانیان مقدم
خیلی متوهم بودم که می پنداشتم شاید از شما بحثی معرفتی باز شود . زهی خیال باطل .

Показано 20 последних публикаций.

694

подписчиков
Статистика канала