میدونی که نمیشه تا ابد قایم شی، درسته؟
با صدایی که توی ذهنش پیچید، کلافه نفسش رو بیرون داد و توی فکر فرو رفت.
آره، نمیتونست قایم شه. نمیتونست اینطوری ادامهش بده، این فقط یه احساس یکطرفه بود که شروع و پایانش دست خودش بود پس چرا انقدر خودشو براش اذیت میکرد؟
تصمیمش رو گرفته بود.
سرش رو سمت شخص کناریش چرخوند و چیزی که مدت ها بود میخواست بهش بگه رو گفت.
اگه رد میشد چی؟
@tinybunnyuwu.
با صدایی که توی ذهنش پیچید، کلافه نفسش رو بیرون داد و توی فکر فرو رفت.
آره، نمیتونست قایم شه. نمیتونست اینطوری ادامهش بده، این فقط یه احساس یکطرفه بود که شروع و پایانش دست خودش بود پس چرا انقدر خودشو براش اذیت میکرد؟
تصمیمش رو گرفته بود.
سرش رو سمت شخص کناریش چرخوند و چیزی که مدت ها بود میخواست بهش بگه رو گفت.
اگه رد میشد چی؟
@tinybunnyuwu.