طبق معمول حرفی برای نوشتن نداشتم، دیروز خستگی جسمی به خستگی روحی اضافه شد و هر چقدر تلاش کردم تو این چند روز که مچ اینا رو هر طور که شده بخوابونم نشد که نشد.
شاید اصلا چند روز استراحت و بیخیالی بعد این همه تلاش جواب بده.
کسی چه میدونه، شاید بعضی وقتها بیخیالی راه عبور از سختیها باشه و تلاش مثل دویدن روی تردمیل باشه، این همه دویدی ولی از جایی که بودی جلوتر نرفتی و فقط درجا زدی.
فکر کنم باید رها کنیم خودمونو ...
شاید اصلا چند روز استراحت و بیخیالی بعد این همه تلاش جواب بده.
کسی چه میدونه، شاید بعضی وقتها بیخیالی راه عبور از سختیها باشه و تلاش مثل دویدن روی تردمیل باشه، این همه دویدی ولی از جایی که بودی جلوتر نرفتی و فقط درجا زدی.
فکر کنم باید رها کنیم خودمونو ...