Репост из: Proximata
من خیلی خوشحالم از اینکه «پوست» داریم. نه صرفا از این جهت که یه چیزی رو گوشت و رگهامون کشیده شده، یعنی اونم هست ولی عاشق بافت و زیبایی خود پوستم. همزمان هم ماته هم براقه، هم منعطفه، و وقتی جمع و باز میشه قیافهش فرق میکنه؛ بعد یه جوری ضخیمه که تمام گوشت و رگهای بدن مشخص نیست ولی جوری شفافه که کمی از رگها مشخصن، مثل شفافیت سنگ مرمر.
نوع پوست و اون خطهایی که روی مفاصل انگشتهاست با بقیهٔ جاهای بدن متفاوته، خطوط بندهای پشت و روی هیچکدوم از انگشتا شبیه به هم نیست و به طور کلی آدم دلش میخواد بشینه سیر گریه کنه از اینهمه زیبایی.
نوع پوست و اون خطهایی که روی مفاصل انگشتهاست با بقیهٔ جاهای بدن متفاوته، خطوط بندهای پشت و روی هیچکدوم از انگشتا شبیه به هم نیست و به طور کلی آدم دلش میخواد بشینه سیر گریه کنه از اینهمه زیبایی.