#part_114
نمیدونم چقد رو زمین داشتم گریه میکردم و به رادوین نگا میکردم که تکانی خورد.
سرمو کج کردم و اشک ریختم
نیم خیز شد و دستی توی موهاش کشید
به روبه روش خیره شد...
با تعجب نگام میکرد که وسط گریه هامخندیدم
خیلی بلند خندیدم
خنده؟نه نه قهقه زدم
بلند شدم و چرخیدم
_خوش گذشت شرکت بابات؟
خوش گذشت!
×آر...
_هیس!
دستمو رو قلبم گذاشتم
_این دیگه وجود نداره
این دیگه نیست که با هر دفعه صدا کردنش قند تو دلش آب بشه.
این دیگ نیست که بازیش بدی.
میدونی چیشد؟
شکست! نابود شد!
نابودش کردی رادوین
گیج نگام میکرد بلند شد و با همون وضعیت جلو اومد ک داد زدم
_جلو نیا... ب هیچ وج جلو نیا گمشو پیش همون رها
×آرام داری اشتباه میکنی صبر کن
_چیو اشتباه میکنمممممم؟؟؟؟ چیو هااا
×اینجا چخبره؟ تو اینجا چیکار میکنی؟ من ...من چرا ه...
_بهتر نیست من بگم چخبرههههه؟؟؟حالم ازت بهم میخوره خوب شد حسام اومد و ذات کثیف تورو نشون داد ... لیاقت قلب پاک منو نداشتی لیاقت تو همون دختره هرزه اس ... مثل خودت
هردوتون لاشی
×چیزیو نگو که بعدا پشیمون بشی وایسا توضیح بدم.
موهام رو کنار زدم ابرو هام رو بالا دادم
_چیو؟چیو توضیح بدی؟اینکه چجوری از اول بازیم دادی؟اینکه چجوری عشق بازی کردی رو همین تخت با رها جون؟
منتظر جوابی نشدم از خونه بیرون رفتم
داشتم دیوونه میشدم.
مگه من چ گناهی کردم که باید اینا سرم بیاد؟
قدم میزدم اشک میریختم .
خیلی سخته ی دختر عشقش رو بغل کس دیگه ای ببینه.
از همه بدم میومد از خودم بیشتر که ب همین راحتی گذاشتم بازیچه بشم
نمیدونم چقد رو زمین داشتم گریه میکردم و به رادوین نگا میکردم که تکانی خورد.
سرمو کج کردم و اشک ریختم
نیم خیز شد و دستی توی موهاش کشید
به روبه روش خیره شد...
با تعجب نگام میکرد که وسط گریه هامخندیدم
خیلی بلند خندیدم
خنده؟نه نه قهقه زدم
بلند شدم و چرخیدم
_خوش گذشت شرکت بابات؟
خوش گذشت!
×آر...
_هیس!
دستمو رو قلبم گذاشتم
_این دیگه وجود نداره
این دیگه نیست که با هر دفعه صدا کردنش قند تو دلش آب بشه.
این دیگ نیست که بازیش بدی.
میدونی چیشد؟
شکست! نابود شد!
نابودش کردی رادوین
گیج نگام میکرد بلند شد و با همون وضعیت جلو اومد ک داد زدم
_جلو نیا... ب هیچ وج جلو نیا گمشو پیش همون رها
×آرام داری اشتباه میکنی صبر کن
_چیو اشتباه میکنمممممم؟؟؟؟ چیو هااا
×اینجا چخبره؟ تو اینجا چیکار میکنی؟ من ...من چرا ه...
_بهتر نیست من بگم چخبرههههه؟؟؟حالم ازت بهم میخوره خوب شد حسام اومد و ذات کثیف تورو نشون داد ... لیاقت قلب پاک منو نداشتی لیاقت تو همون دختره هرزه اس ... مثل خودت
هردوتون لاشی
×چیزیو نگو که بعدا پشیمون بشی وایسا توضیح بدم.
موهام رو کنار زدم ابرو هام رو بالا دادم
_چیو؟چیو توضیح بدی؟اینکه چجوری از اول بازیم دادی؟اینکه چجوری عشق بازی کردی رو همین تخت با رها جون؟
منتظر جوابی نشدم از خونه بیرون رفتم
داشتم دیوونه میشدم.
مگه من چ گناهی کردم که باید اینا سرم بیاد؟
قدم میزدم اشک میریختم .
خیلی سخته ی دختر عشقش رو بغل کس دیگه ای ببینه.
از همه بدم میومد از خودم بیشتر که ب همین راحتی گذاشتم بازیچه بشم