هق هق کردم و با زجه لب زدم:
_رادوین ولم کن نمیتونم به خدا الان نمیتونم!
بی توجه، بدن #مردونش و بهم فشرد که باز #تقلا کردم و با التماس گفتم:
_ #رادوین نه نه... خواهش میکنم الان نه! گفتی تا #نخوام کاریم نداری!
حرصی نگاهم کرد و تو صورتم غرید:
_ #بتمرگ ارام!...اون حرفم قبل این بود که بخوای #هرز بپری، اینقدرم بدنت و #منقبض نکن!... اتفاقیه که باید برات #بیفته، اونم فقط با #من! نترس قول میدم آروم پیش بریم فقط بدنت و #رلکس کن!
دوباره هق زدم که گازی از زیر گردنم گرفت و پر از #شهوت در گوشم زمزمه کرد
_هیش عروسک... اگه خودت و منقبض کنی بیشتر اذیت میشی ارام! پس بهتره دست از فرار و تقلا برداری و تسلیم من بشی
https://t.me/joinchat/4msw6iusaCEyZGU0بیا ببین از پارت ۲۰ به بعدش این رادوین با دختر طفلکمون چیا که نکرده🥺😱
#قلمقوی