🦋خطاب به پروانه ها🦋


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


من اگر اینجا هستم،
برای گفتگو با پروانه هاست ..
✉ ادمین: @A_heyd

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




کسی را دارید که بتوانید به او بگویید ؛
هم‌رَنج من ..
؟


اشتراکات، نخی نامرئی هستند که آدم‌ها را به هم وصل می‌کنند. آن‌هایی که در یک دهه به دنیا آمده‌اند و غالب مراحل زندگی‌شان را هم‌گام هستند، مردمی که زیر سایه‌ی یک پرچم زندگی می‌کنند و هم‌وطن‌اند،
اعضای یک خانواده که هم‌خون هستند و... اینها پیوندهای عمیقی را بین خودشان حس می‌کنند که گسستنی نیست. از نظر من در بین تمام این واژه‌های ترکیبی که با "هم" ساخته می‌شوند، مثل هم‌خانه‌، هم‌راه، هم‌سن، هم‌کار، هم‌سر، هم‌شهری، هم‌وطن، هم‌خون، یک واژه هست که بیشتر از همه‌ی آن‌های دیگر اتصال‌دهنده است و آن چیزی نیست جز هم‌رَنج ! هم‌رنج بودن می‌تواند دو فرد را که تنها اشتراکشان زندگی کردن روی کره‌ی زمین است چنان بهم نزدیک کند که انگار لوب‌های مغزِ گردو توی یک پوست هستند.

#اکرم_حیدری
۲۱شهریور۹۹
@khetab_b_parvaneha


طریق عشق جانان بی‌بلا نیست /
#عطار

#چله_زیارت_عاشورا روز_۲۲
@khetab_b_parvaneha


اَللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب ریحَهُ ...
خدایا او را روسفید و خوشبو گردان

دعای امام حسین برای #جون_بن_حوی

#چله_زیارت_عاشورا روز_۲۱
@khetab_b_parvaneha


هم رفتنش خطاست و هم بازگشتنش
چون ارّه در گلوی سپیدار مانده است
'علیرضا بدیع'

در زندگی موقعیت‌هایی پیش می‌آید که نه می‌‌توان رفت و نه می‌توان برگشت! علیرضا بدیع چقدر خوب این موقعیت را در این بیت به تصویر کشیده است.
مثل ارّه در گلوی درخت سپیدار ماندن ..

@khetab_b_parvaneha


از اول محرّم چلّه‌ی زیارت عاشورا را شروع کردم و هر روز حتی اگر شده یک پست یک خطی با همین موضوع گذاشته‌ام که فراموشم نشود. دیروز که این بیت را نوشتم در همین حد می‌دانستم که غلامی سیاه‌پوست در کربلا شهید شده است. هشتگ زدم که یادم بماند درباره‌اش بیشتر بخوانم.
#جون_بن_حوی غلامی که چون کس و کاری نداشته پیکرش مدّتی در کربلا می‌ماند، امّا با دعایی که امام حسین برایش کرده بود پیکر خونینی که ۱۰ روز در دشت مانده، معطر می‌شود. بنی اسد پیکر جون را ۲۰ام محرم در کربلا پیدا و دفن می‌کنند‌. اینکه من هم او را در روز بیست محرم بشناسم یعنی دقیقا همان روزی که پیکرش دفن شده، از آن دسته اتفاق‌هایی‌ست که فکر می‌کنم خیلی هم اتفاقی نباشد. اینکه شما هم این را می‌خوانید همینطور ...
#اکرم_حیدری
۲۰محرم۱۴۴۲

#چله_زیارت_عاشورا روز_۲۰
@khetab_b_parvaneha


غلامتان به من آموخت در میانه‌ی خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد

'حميدرضا برقعی'

#چله_زیارت_عاشورا روز_۱۹
@khetab_b_parvaneha
#جون_بن_حوی


برای اینهمه عصیان و این غمِ انبوه
کشانده ناخَلَفی‌ات تو را به قلّه‌ی کوه

دو تا پرنده‌ی وحشی‌ست جفتِ چشمانت
و پر کشیده از آن حفره‌های خالی روح*

دلت اگرچه که دریاست گاه‌گاهی هم
بعید نیست که طوفان به پا کُند اندوه

چقدر مانده به آرامش پس از طوفان؟
کجا قرار بگیرد پرنده‌ی مجروح؟
▪︎
▪︎
▪︎
تو غرق فکری و وقتی به هوش می آیی
پناه داده تو را توی کشتیِ خود نوح

#اکرم_حیدری
بهار۹۸
رشت
@khetab_b_parvaneha
* و من به آن زن کوچک برخوردم
که چشم‌هایش، مانند لانه‌های خالی سیمرغان بودند
' فروغ فرخزاد '


ناگفته هایی از حقایق عاشورا.pdf
1.1Мб
ناگفته هایی از حقایق عاشورا
#چله_زیارت_عاشورا روز_۱۸


گریه نمی‌کنم .. همه‌ی اتّفاق‌ها
یک‌روز می‌رسد که فراموش می‌شوند

فاطمه اختصاری


عشق، یک سینه و ۷۲ سر می‌خواهد
بچه‌بازی‌ست مگر؟ عشق جگر می‌خواهد

سراینده: ؟

#چله_زیارت_عاشورا روز_۱۷
@khetab_b_parvaneha


مامان‌بزرگ می‌گفت (و اگر در مسیر این بحث قرارش بدهیم باز هم می‌گوید): دختر، مال مردم است. تا می‌آمدیم این جمله را هضم کنیم و داشتیم فکر می‌کردیم که مثلا یک بشقاب‌ هم اگر زبان داشت می‌گفت من مال کسی نیستم من فقط یک بشقاب هستم که مال خودم هستم، جمله‌ی بعدی را می‌گفت؛ که دختر، توی خانه مهمان است حرمتش کنید. قربان شکل ماهت بشوم خدا راضی باشد از این مهمان که بساطش از مرکز اتاقش تا دورترین ترین نقطه‌ی خانه هم پهن و پلاس است.
به او فکر می‌کنم وقتی که یک نوجوان بود و از خانه‌اش به خانه‌ی حاجی‌بابا آمده، بعدها که هی از خانه‌ی پدری دور و دووورتر شده بود لابد غربتش آن‌قدر بزرگ شده که به این فکر می‌کرده شاید واقعا توی خانه‌ی پدری یک مهمان بوده است. قربان غربتت شوم مامان‌بزرگ، تو که امروز خانه‌ات معبد دخترها و پسرها و نوه‌هایت است و برای خودت امپراتوری داری هیچ‌وقت به لامکان بودن فکر کرده ای؟

#اکرم_حیدری
۱۶شهریور۹۹
@khetab_b_parvaneha


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
#چله_زیارت_عاشورا روز_۱۶
@khetab_b_parvaneha


#بشنویم

برای گل‌های آفتابگردانِ خمیده در فراق نور...
برای روزهایی که گردن کشیده‌ایم سمت آسمان برای دو قطره روشنی...
برای خاطرات آفتاب‌سوخته...
برای آن روزها... آن روزهای دور... آن روزهای خواستنی. برای دلتنگی‌هایی که حل می‌شد در هیاهوی این آوازها.

برای "دونه‌دونه‌دونه دونه‌دونه پاک کنیم اشکای روی گونه‌ها رو".

- قطعه‌ای نوستالژیک از #گروه_آریان، که حالا جز اسم و خاطره چیزی از ماهیتش باقی نمانده! مثل ما که حالا من‌های جداافتاده‌ی خلوت‌گزیده‌ای هستیم پیِ مزرعه‌ی افسانه‌ای آفتابگردان‌.

@naranjname2


این شور که در سر است ما را
وقتی برود که سر نباشد

#سعدی
#چله_زیارت_عاشورا روز_۱۵
@khetab_b_parvaneha


Репост из: آن
«هل رأيتَ الفجرَ يطلع من أَصابع مَنْ تُحبُّ؟»
‏آیا دیده‌ای سپیده، از انگشتان کسی که دوست‌اش می‌داری سر زند؟

- محمود درویش.
@monadchannel


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
📽 روز واقعه - شهرام اسدی ۱۳۷۳
فیلمنامه: بهرام بیضایی
زمان: ۱ساعت و ۴۰دقیقه

@khetab_b_parvaneha
#چله_زیارت_عاشورا روز_۱۴




در سرتاسر کائنات،
چیزی به قدر سکوت به خداوند شبیه نیست.

مایستر اکهارت
عارف مسیحی قرن سیزدهم

@khetab_b_parvaneha

Показано 20 последних публикаций.

77

подписчиков
Статистика канала