Репост из: تاریخ ایرانی
⭕️روایت منتشرنشده از بازداشت ارتشبد فردوست
🔹ما به مراکز تجمع ضدانقلاب در خارج دسترسی داشتیم ولی هیچ خبری از فردوست نداشتیم.
🔹رسیدیم به اینکه یکی از پزشکان مورد اعتماد ساواک فردوست را معاینه کرده. به یک پزشک متخصص گوش و حلق و بینی رسیدیم که اگر کسی فردوست را معاینه کرده باشد، احتمالاً این فرد است. یکی از چیزهایی که از او گرفتیم، یک آدرس بود که گفت فردوست را آنجا معاینه کردهام. خانه پدری فردوست بود سمت میدان انقلاب، کنار دانشگاه تهران.
🔹از همان ابتدا فردوست را با نام دیگری - گمان میکنم سرهنگ حسینی - در بازداشتگاه ثبت کردیم. چون هم سؤالات خودمان اهمیت زیادی داشت که چنین فردی با چنین جایگاه و ارتباطاتی چرا در داخل مانده و مشغول چه کاری است؟
🔹نرفتنش به خاطر این بود که واقعاً به هیچ کس اعتماد نداشت و سرنخهای ارتباطیاش هم کور شده بود. روزهای حاکمیت دولت موقت هم با آنها و مهندس بازرگان مرتبط بود و آنها هم گفته بودند خارجت میکنیم، ولی عملی نشده بود. بازرگان میخواست فردوست اعدام نشود، پنهان هم نمیکرد.
🔹فردوست در یک کاغذ با دستخط خودش نوشت که اینجانب حسین فردوست فرزند سیفالله به شماره شناسنامه فلان، کلیه اموال و داراییهای خود که لیستش را هم داشتیم به بنیاد ۱۵ خرداد هدیه میکنم.
🔹بعد از اینکه همکاران سایر بخشها هم فهمیدند او پیش ماست، میآمدند سؤالاتشان را با او مطرح میکردند و جواب میگرفتند.
🔹با تعدادی از اعضای حزب توده مثل احسان طبری مدتی همخانه بود. ولی به لحاظ شخصیتی با هم ارتباط نگرفتند و با هم تعامل و نشست و برخاست نداشتند.
https://bit.ly/2WLP2kr
http://tarikhirani.ir/fa/news/36/bodyView/6577
@tarikhirani
🔹ما به مراکز تجمع ضدانقلاب در خارج دسترسی داشتیم ولی هیچ خبری از فردوست نداشتیم.
🔹رسیدیم به اینکه یکی از پزشکان مورد اعتماد ساواک فردوست را معاینه کرده. به یک پزشک متخصص گوش و حلق و بینی رسیدیم که اگر کسی فردوست را معاینه کرده باشد، احتمالاً این فرد است. یکی از چیزهایی که از او گرفتیم، یک آدرس بود که گفت فردوست را آنجا معاینه کردهام. خانه پدری فردوست بود سمت میدان انقلاب، کنار دانشگاه تهران.
🔹از همان ابتدا فردوست را با نام دیگری - گمان میکنم سرهنگ حسینی - در بازداشتگاه ثبت کردیم. چون هم سؤالات خودمان اهمیت زیادی داشت که چنین فردی با چنین جایگاه و ارتباطاتی چرا در داخل مانده و مشغول چه کاری است؟
🔹نرفتنش به خاطر این بود که واقعاً به هیچ کس اعتماد نداشت و سرنخهای ارتباطیاش هم کور شده بود. روزهای حاکمیت دولت موقت هم با آنها و مهندس بازرگان مرتبط بود و آنها هم گفته بودند خارجت میکنیم، ولی عملی نشده بود. بازرگان میخواست فردوست اعدام نشود، پنهان هم نمیکرد.
🔹فردوست در یک کاغذ با دستخط خودش نوشت که اینجانب حسین فردوست فرزند سیفالله به شماره شناسنامه فلان، کلیه اموال و داراییهای خود که لیستش را هم داشتیم به بنیاد ۱۵ خرداد هدیه میکنم.
🔹بعد از اینکه همکاران سایر بخشها هم فهمیدند او پیش ماست، میآمدند سؤالاتشان را با او مطرح میکردند و جواب میگرفتند.
🔹با تعدادی از اعضای حزب توده مثل احسان طبری مدتی همخانه بود. ولی به لحاظ شخصیتی با هم ارتباط نگرفتند و با هم تعامل و نشست و برخاست نداشتند.
https://bit.ly/2WLP2kr
http://tarikhirani.ir/fa/news/36/bodyView/6577
@tarikhirani