Репост из: 𝘼𝙩𝙩𝙞𝙘.
زمان ارزشمند و حرام شدهی عزیز. تو باید عبور کنی تا کسی متوجه احساسش شود. کسی تلخی حرفش را زیر دندان حس کند؛ و کسی هم در میان گذرگاه شلوغ زندگی احساس پشیمانی کند. بایستد و از دیگران تنه بخورد. تو باید مثل آب رفته به جوی هدر بروی تا یک نفر صبور شود و یک نفر به خاطر تمام آنچه که از دستش بر نمی آمد اما خودش را مستحق زندگی خوب نمی داند؛ به صرافت بیافتد که نه! توانایی یک چیز است و قدرت چیز دیگری. تو باید بگذری و مانند نسیم از لابلای موهای دیگران عبور کنی تا دست آخر کسی بقچه ی تجربه هایش را ببندد و برای موقعیتی که دیگر به دستش نمی آید آه بکشد. تو باید از دست بروی تا آنچه که تاریخ انقضایش کمی عقبتر از تاریخ مصرفش است را دست ما بدهند، و بگویند مراقب باش! این نامش زندگی است. نباید بی محابا از دستش بدهی. سر بکش کاسهی تهی را! تا قطرهی آخرش!