...
همهمه ی صدای دوستان که به دور حلقه ی آتش جمع شده اند به گوش میرسد.،شعله های آتش چه زیبا و گرمی بخش ان.
من هم در میان جمع نشسته و لبخند میزنم.
اما نه از ته دل نه از روی صداقت.درد دارم دردی بزرگ و درونی و غیر قابل انکار و بیان..
در نگاه اول ودر ظاهر آدمی شاد و مسرور به نظر میرسم.
ولی هیچ کسی از درون و راز درونی من خبر ندارد.
شاید این روش راهی برای کمک به خودم و راضی نگهداشتن بقیه دوستان باشد.
ولی یک صدا از درون قلبم به گوش می رسد.
که تو خوشحال نیستی و تظاهر به شاد بودن میکنی.
نفسم بالا نمی آید اشک در گوشه ی چشمهایم حلقه زده و بغضی که در گلویم پنهان شده است و بسیار نفس گیر است.
من در ظاهر لبخند میزنم ولی از درون خسته وبسیارغمگینم.
به وفاداری ونظم طلوع وغروب خورشید و فصول غبطه میخورم که هرگز تغییر و تاخیری در آمد و شد انها بوجود نیامده .
در عوض تو در امتحان صداقت و قول هایی که به من داده بودی وهرگز به انها پایبند نبودی وعمل نکردی مردود شده ای.
من به آنچه که به تو قول داده بودم وفادار بوده و خواهم بود، درست است که بی وفایی کردی و مرا ترک نمودی
ولی من همیشه امیدوار و بر عهد خود پایبند می مانم .
من امید دارم که،بالاخره روزی خورشید بر سرزمین
قلب سرد من خواهد تابید و آنرا گرم و روشن خواهد کرد
و من روزی لبخند واقعی خواهم زد برای همیشه
#محمد_دشتستانی_قلایی
همهمه ی صدای دوستان که به دور حلقه ی آتش جمع شده اند به گوش میرسد.،شعله های آتش چه زیبا و گرمی بخش ان.
من هم در میان جمع نشسته و لبخند میزنم.
اما نه از ته دل نه از روی صداقت.درد دارم دردی بزرگ و درونی و غیر قابل انکار و بیان..
در نگاه اول ودر ظاهر آدمی شاد و مسرور به نظر میرسم.
ولی هیچ کسی از درون و راز درونی من خبر ندارد.
شاید این روش راهی برای کمک به خودم و راضی نگهداشتن بقیه دوستان باشد.
ولی یک صدا از درون قلبم به گوش می رسد.
که تو خوشحال نیستی و تظاهر به شاد بودن میکنی.
نفسم بالا نمی آید اشک در گوشه ی چشمهایم حلقه زده و بغضی که در گلویم پنهان شده است و بسیار نفس گیر است.
من در ظاهر لبخند میزنم ولی از درون خسته وبسیارغمگینم.
به وفاداری ونظم طلوع وغروب خورشید و فصول غبطه میخورم که هرگز تغییر و تاخیری در آمد و شد انها بوجود نیامده .
در عوض تو در امتحان صداقت و قول هایی که به من داده بودی وهرگز به انها پایبند نبودی وعمل نکردی مردود شده ای.
من به آنچه که به تو قول داده بودم وفادار بوده و خواهم بود، درست است که بی وفایی کردی و مرا ترک نمودی
ولی من همیشه امیدوار و بر عهد خود پایبند می مانم .
من امید دارم که،بالاخره روزی خورشید بر سرزمین
قلب سرد من خواهد تابید و آنرا گرم و روشن خواهد کرد
و من روزی لبخند واقعی خواهم زد برای همیشه
#محمد_دشتستانی_قلایی