⭕️ ألنَّصحیةُ لِأئمةِ الْمُسلِمین
🔖 بازخوانی بخشهایی از سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند.
[بخش ۲ از ۲]
آقای هاشمی رفسنجانی میکوشد به پرسش از امام بپردازد و ادامه میدهد:
«آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جناب عالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بی خط بودن و آسایش طلبی را میپسندید؟ البته اگر مصلحت میدانید که مقام رهبری سر همین موضع باشند و سربازان، خیر و شر جریانات را تحمل کنند ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم ولی لااقل به خود ما بگویید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلای قم و ائمه جمعه و جماعات در یک طرفِ اختلاف، و شخص آقای بیصدر در یک طرف، و جنابعالی موضع ناصح و بیطرف داشته باشید؟»
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در عین حال متذکر میشود که:
«ما جایز نمیدانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق قیافهی بیطرف بگیریم» و سپس با رعایت کمال احترام خطاب به حضرت امام خمینی مینویسد: «اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالحتر از شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور میکند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده در موارد فوق الذکر ضعیف تر از گذشته نشان میدهد.»
نامه آقای هاشمی رفسنجانی به حضرت امام خمینی تقریری از یک نامه جمعی بود که توسط رهبران حزب جمهوری اسلامی، در بیست و هشتم بهمن ماه ۱۳۵۸ نوشته شده بود و قرار بود در ملاقات دسته جمعی حضرات آیات در بیمارستان قلب توسط هاشمی تقدیم امام شود. اما ایشان با دیدن حال امام و شنیدن حرفهای ایشان منصرف شد. وقتی رهبران حزب از اتاق خارج شدند از آقای هاشمی بازخواست کردند. هاشمی رفسنجانی در این باره می گوید:
«پس از آن تاریخ یاد آن تصمیم تک روانه رنجم میداد و سرانجام با مشاهده ادامه مجادلات و احساس نیاز به انجام وظیفهی النصیحة لائمة المسلمین پس از مشورت با دوستان با نوشتن نامههای دیگر و تقدیم دو نامه به امام از رنج ملالت وجدان راحت شدم. بخشی از مضامین این دو نامه را در یک جلسه تاریخی شفاهاً به خدمت امام عرض کرده بودیم، در آن تاریخ امام برای رفع اختلافات یا اتمام حجت، جمعی از شخصیتهای مؤثر دو طرف را به دفترشان احضار کردند و با حالت جدی و تأثر، نصایح مهمی فرمودند. من اجازه گرفتم و مطالب صریحی مطرح کردم که از طرف دوستان و به خصوصی شهید بهشتی مورد تشویق و تحسین فراوان قرار گرفت.»
🔹 در نامه پنج فقیه برجسته خطاب به امام، ضمن اشاره به سوابق تأسیس حزب جمهوری اسلامی به دشمنان و مخالفان، اشاره شده است که:
«تبلیغات گمراه کنندهی آنها موقعی کارگر شد که بعضی از نزدیکان و منتسبان به بیت جنابعالی با آنان همصدا شدند، گرچه تأییدات گاه و بیگاه شما و روابط رسمی ما با حضرتعالی از اثر اقدامات میکاست.»
رهبران حزب جمهوری اسلامی میافزایند:
«حذف حزب جمهوری اسلامی از جریانات انتخابات ریاست جمهوری که با مقدمات حساب شدهای پیش آمده مخالفان را جَری و امیدوار کرد؛ پخش شایعاتی حاکی از خشم امام نسبت به حزب جمهوری اسلامی به ما در چنین شرایطی اوج گرفت و هیچ چیز نبود که بتواند کذب شایعات را ثابت کند.»
در انتهای همین بند از نامه (بند نهم) است که با اشاره به اظهارات آیت الله پسندیده، سید حسین خمینی، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی و داماد و افرادی دیگر از نزدیکان امام، مقصود از «نزدیکان و منتسبان به بیت» در بند پیشین نامه روشن می شود. رهبران حزب جمهوری اسلامی در ادامه به «جلوگیری از ذکر نام ما پنج نفر در خبر آمدن شورای انقلاب به قم برای انتقال شما به تهران» اشاره میکنند و ضمن پذیرش «دستور جنابعالی در خصوص حمایت از رئیس جمهور منتخب» متذکر میگردند که مبادا «از داشتن مجلسی مستقل و حافظ اسلام در مقابل انحراف احتمالی مجریان محروم گردیم.» این نامه با یک هشدار پایان میپذیرد:
«علائم تکرار تاریخ مشروطه به چشم میخورد. متجددهای شرق زده و غربزده علی رغم تضادهای خودشان با هم در بیرون راندن اسلام از انقلاب همدست شده اند.»
🚉 @SzBaan
@moqsetin
🔖 بازخوانی بخشهایی از سه نامهی رهبران حزب جمهوری اسلامی به امام خمینی
🔅 سران حزب جمهوری اسلامی، خطاب به امام:
🔸 آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و شما موضع بیطرف بگیرید؟
🔹 تبليغاتِ گمراهکننده موقعی کارگر شد که بعضی از نزديکان و مُنتسبان به بيت جنابعالی با آنان همصدا شدند.
[بخش ۲ از ۲]
آقای هاشمی رفسنجانی میکوشد به پرسش از امام بپردازد و ادامه میدهد:
«آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جناب عالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بی خط بودن و آسایش طلبی را میپسندید؟ البته اگر مصلحت میدانید که مقام رهبری سر همین موضع باشند و سربازان، خیر و شر جریانات را تحمل کنند ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم ولی لااقل به خود ما بگویید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلای قم و ائمه جمعه و جماعات در یک طرفِ اختلاف، و شخص آقای بیصدر در یک طرف، و جنابعالی موضع ناصح و بیطرف داشته باشید؟»
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در عین حال متذکر میشود که:
«ما جایز نمیدانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق قیافهی بیطرف بگیریم» و سپس با رعایت کمال احترام خطاب به حضرت امام خمینی مینویسد: «اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالحتر از شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور میکند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده در موارد فوق الذکر ضعیف تر از گذشته نشان میدهد.»
نامه آقای هاشمی رفسنجانی به حضرت امام خمینی تقریری از یک نامه جمعی بود که توسط رهبران حزب جمهوری اسلامی، در بیست و هشتم بهمن ماه ۱۳۵۸ نوشته شده بود و قرار بود در ملاقات دسته جمعی حضرات آیات در بیمارستان قلب توسط هاشمی تقدیم امام شود. اما ایشان با دیدن حال امام و شنیدن حرفهای ایشان منصرف شد. وقتی رهبران حزب از اتاق خارج شدند از آقای هاشمی بازخواست کردند. هاشمی رفسنجانی در این باره می گوید:
«پس از آن تاریخ یاد آن تصمیم تک روانه رنجم میداد و سرانجام با مشاهده ادامه مجادلات و احساس نیاز به انجام وظیفهی النصیحة لائمة المسلمین پس از مشورت با دوستان با نوشتن نامههای دیگر و تقدیم دو نامه به امام از رنج ملالت وجدان راحت شدم. بخشی از مضامین این دو نامه را در یک جلسه تاریخی شفاهاً به خدمت امام عرض کرده بودیم، در آن تاریخ امام برای رفع اختلافات یا اتمام حجت، جمعی از شخصیتهای مؤثر دو طرف را به دفترشان احضار کردند و با حالت جدی و تأثر، نصایح مهمی فرمودند. من اجازه گرفتم و مطالب صریحی مطرح کردم که از طرف دوستان و به خصوصی شهید بهشتی مورد تشویق و تحسین فراوان قرار گرفت.»
🔹 در نامه پنج فقیه برجسته خطاب به امام، ضمن اشاره به سوابق تأسیس حزب جمهوری اسلامی به دشمنان و مخالفان، اشاره شده است که:
«تبلیغات گمراه کنندهی آنها موقعی کارگر شد که بعضی از نزدیکان و منتسبان به بیت جنابعالی با آنان همصدا شدند، گرچه تأییدات گاه و بیگاه شما و روابط رسمی ما با حضرتعالی از اثر اقدامات میکاست.»
رهبران حزب جمهوری اسلامی میافزایند:
«حذف حزب جمهوری اسلامی از جریانات انتخابات ریاست جمهوری که با مقدمات حساب شدهای پیش آمده مخالفان را جَری و امیدوار کرد؛ پخش شایعاتی حاکی از خشم امام نسبت به حزب جمهوری اسلامی به ما در چنین شرایطی اوج گرفت و هیچ چیز نبود که بتواند کذب شایعات را ثابت کند.»
در انتهای همین بند از نامه (بند نهم) است که با اشاره به اظهارات آیت الله پسندیده، سید حسین خمینی، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی و داماد و افرادی دیگر از نزدیکان امام، مقصود از «نزدیکان و منتسبان به بیت» در بند پیشین نامه روشن می شود. رهبران حزب جمهوری اسلامی در ادامه به «جلوگیری از ذکر نام ما پنج نفر در خبر آمدن شورای انقلاب به قم برای انتقال شما به تهران» اشاره میکنند و ضمن پذیرش «دستور جنابعالی در خصوص حمایت از رئیس جمهور منتخب» متذکر میگردند که مبادا «از داشتن مجلسی مستقل و حافظ اسلام در مقابل انحراف احتمالی مجریان محروم گردیم.» این نامه با یک هشدار پایان میپذیرد:
«علائم تکرار تاریخ مشروطه به چشم میخورد. متجددهای شرق زده و غربزده علی رغم تضادهای خودشان با هم در بیرون راندن اسلام از انقلاب همدست شده اند.»
🚉 @SzBaan
@moqsetin