نگاه


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


من؛
با نخستین نگاه تو آغاز شدم.

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: -یک جنوبی غمگین


Репост из: پـرواز "
مود این روزامون دقیقا همونجاست که جان بارت میگه :
به خیلی چیزها علاقه مندم و به همه‌چیز بی اشتیاق."


Репост из: واحه ای در لحظه
وقتی بچه کوچولو حاضر نمیشه از بغل تو بره بغل کس دیگه‌ای ...




غارنشینان>>>>>>


Репост из: Sepideh universe.
فور کنید بگید چه انیمیشنی رو خیلی خوشتون اومده ازش،میام فور میکنم؟🥘


بعضی دوست داشتن ها رو یادمون میره، تا دیدار دوباره، وقتی پاهامون بازم میخ شد، مغزمون از کار افتاد و قلبمون یخ زد.


من هنوز در پس ذهنم تصویر تو را تجسم میکنم و یواشکی در تاریکی شب خیره ات میشوم، بازم انتظار دارم قلبم تو را یادش برود.


Репост из: عبور
هیچ‌کس را ندارم باهاش توی یک کافه قرار بگذارم فقط برای اینکه توی چشم‌هایش نگاه کنم و بگویم: فلانی من خیلی تنهام. کار رفیقمه، تفریحمه. سیر و سیاحتمه. بهانه کتاب شنیدمه. بهانه بیدار شدنمه‌. چون من خیلی تنهام.
چون آدم در این دنیا تنهاست.


شاید بچگیامو.


Репост из: ماهکی که ماه نبود.
نیاز دارم انقدر گرم و صمیمانه خودم رو بغل کنم.


Репост из: •گلچهره مپرس•
بله


تمام این روزهای من:


Репост из: playlivst
بیدار می‌شم، می‌خندم، می‌نویسم، باشگاه می‌رم؛ با آدمایی که سر کار و بین روز می‌بینم حرف می‌زنم و دوست می‌شم، گیم بازی می‌کنم و پیگیر فیلم و سریال‌های روز هستم، پروژه‌هام رو می‌برم جلو و حتی آخر هفته‌ها برای بودن خانواده و خلوت خودم وقت می‌ذارم. اما می‌دونی واقعیت چیه؟ من توی هیچکدوم از این اتفاق‌ها نیستم. جسمم میره و میاد، ذهنم میره و میاد، دهن و دست‌هام با هیجان می‌خندن و تکون می‌خورن و حتی چشمام هم گاهی برق می‌زنن اما می‌دونم که خودم نیستم. همه چیز هم انقدر طبیعی اتفاق میوفته که هیچکسی به جز من، متوجه نبودنم نمی‌شه. انگار من از پشت شیشه‌ی ویترین، دارم به خودم توی یه کهکشان دیگه نگاه می‌کنم.
این چیزیه که شما درباره‌ی من باور نمی‌کنید.


بچه نیارین که فقط بچه آورده باشین😑.


Репост из: آندانته مودراتو
دلم تنهایی می‌خواد. غرق شدن توی تنهایی و مالیخولیا. حتی شده یه روز. اجتماعیم تموم شده. زبونم تموم شده. حتی گوشهام پر شدن. چشمام خسته شدن. حتی اومدن یه آدم تو فیلد بیناییم هم می‌تونه حالمو به هم بزنه. این درحالیه که دنیا برای من صبر نمیکنه و من فردا مجبورم یه زندگی عادی اجتماعی داشته باشم. دنیا مهربون نیست واقعا.


کاش یه جا بود فرار میکردم.




پشیمونی بده


همیشه خودمو یجای دور از اینجا دیدم، یجای دور از همه. درسته خیلی اجتماعی و برونگرام، اما همیشه خودمو تنها دیدم بین همه‌.

Показано 20 последних публикаций.

26

подписчиков
Статистика канала