باران نم نم میبارید
نه عجله ای برای رفتن بود و نه دلیلی برای ماندن.
اگر احساسات قابل لمس بود میتوانستی رشته های نازک غم را میان انگشتانتان حس کنید.
نرم و لطیف
اهسته بین مردم جلو میرفت
تا ان لحظه نه روز خاصی بود و نه ماه خاص و نه سال خاصی
در ان لحظه حتی کس خاصی هم در خیابان نبود
تا ان لحظه مردم میرفتند و می امدند پیاده رو برای باز کردن چتر هایشان زیادی کوچک بود پس به ناچار اغوش قطره های باران را پذیرفتند
شاید باران حضور غم را ملموستر میکرد
تا ان لحظه او فقط فردی بود که مثل بقیه در خیابان راه میرفت مثل بقیه نفس میکشید
تا ان از لحظه
و پس از ان او دیگر نفس نمیکشید
ترسناک بود
همیشه اولین ها خوب به یاد ادم می ماند
اولین باری که اورا دیدی
اولین گریه
اولین خنده
اولین حرف
اما اخرین ها
حتی اخرین حرف ها هم گاه مبهم میشد
اخرین هایی که شاید حتی جرئت بازگویی خاطراتش هم نداشته باشیم
ترسناک و غم انگیز بود زمانی که به یاد می اوردی تمام انها خاطره است
ترسناک هست که هر چیزی ممکن است اخرین باشد
پس حرفایی که مانده چی ؟
انها را با خودم کجا ببرم ؟ سنگینی اش را چگونه تحمل کنم؟
اما...
اما به قول شکسپیر پایان بهترین قسمت داستان است
پایانی که دیگر قرار نیست نگران اعتراض شخصیت هایش باشی
سرنوشتی است معین که هیچ اعتراضی نمیتواند این را عوض کند
در پایان همه ما برای مردن به دنیا امده ایم
در پایان همیشه حرف های ناگفته باقی میماند
در پایان همیشه کسی باقی می ماند که با او حرف نزدی
بعضی چیزا تا زمانی که ادم زنده است و حالش خوب است امکان پذیر نیست
مانند اشتی و دوست شدن با کسی که مدت هاست با او حرف نزدی
ولی وقتی فکر میکنید میبینید بالاخره یک جایی از مدت زمانی که باهم اشنا بودیند با خودت گفتی
از دوست بودن با این شخص خوشحالم
شاید خیلی از دوستی ها و اشنایی ها به مرور زمان و تغییر کردن و بزرگ شدن ادم ها دیگر مثل قبل نشدن و یا به کل نابود شد
با اینحال حتی برای انها هم اخرین هایی هست
ایا ارامش پس از ان ارزش رها کردن تمام این حرف هارا دارد؟
در پایان میتوانیم به رویاهایمان برگردیم ؟
غم انگیز هست
همیشه ناگفته هایی باقی خواهد ماند
همیشه اخرین هایی برای فراموش نشدن باقی خواهد ماند
همیشه اخرین هایی که به حسرت و پشیمانی معنا میدهند
همیشه اخرین هایی است که ان را به یاد نخواهیم اورد
همیشه یک نفر باقی خواهد ماند
و شاید یک نفر ارامش را پیدا کند
و یک نفر درد خواهد کشید
شاید یک نفر بتواند امیدوار باشد در انتها کمی خورشید برای خودش پیدا کند
https://t.me/violetgreenworld
نه عجله ای برای رفتن بود و نه دلیلی برای ماندن.
اگر احساسات قابل لمس بود میتوانستی رشته های نازک غم را میان انگشتانتان حس کنید.
نرم و لطیف
اهسته بین مردم جلو میرفت
تا ان لحظه نه روز خاصی بود و نه ماه خاص و نه سال خاصی
در ان لحظه حتی کس خاصی هم در خیابان نبود
تا ان لحظه مردم میرفتند و می امدند پیاده رو برای باز کردن چتر هایشان زیادی کوچک بود پس به ناچار اغوش قطره های باران را پذیرفتند
شاید باران حضور غم را ملموستر میکرد
تا ان لحظه او فقط فردی بود که مثل بقیه در خیابان راه میرفت مثل بقیه نفس میکشید
تا ان از لحظه
و پس از ان او دیگر نفس نمیکشید
ترسناک بود
همیشه اولین ها خوب به یاد ادم می ماند
اولین باری که اورا دیدی
اولین گریه
اولین خنده
اولین حرف
اما اخرین ها
حتی اخرین حرف ها هم گاه مبهم میشد
اخرین هایی که شاید حتی جرئت بازگویی خاطراتش هم نداشته باشیم
ترسناک و غم انگیز بود زمانی که به یاد می اوردی تمام انها خاطره است
ترسناک هست که هر چیزی ممکن است اخرین باشد
پس حرفایی که مانده چی ؟
انها را با خودم کجا ببرم ؟ سنگینی اش را چگونه تحمل کنم؟
اما...
اما به قول شکسپیر پایان بهترین قسمت داستان است
پایانی که دیگر قرار نیست نگران اعتراض شخصیت هایش باشی
سرنوشتی است معین که هیچ اعتراضی نمیتواند این را عوض کند
در پایان همه ما برای مردن به دنیا امده ایم
در پایان همیشه حرف های ناگفته باقی میماند
در پایان همیشه کسی باقی می ماند که با او حرف نزدی
بعضی چیزا تا زمانی که ادم زنده است و حالش خوب است امکان پذیر نیست
مانند اشتی و دوست شدن با کسی که مدت هاست با او حرف نزدی
ولی وقتی فکر میکنید میبینید بالاخره یک جایی از مدت زمانی که باهم اشنا بودیند با خودت گفتی
از دوست بودن با این شخص خوشحالم
شاید خیلی از دوستی ها و اشنایی ها به مرور زمان و تغییر کردن و بزرگ شدن ادم ها دیگر مثل قبل نشدن و یا به کل نابود شد
با اینحال حتی برای انها هم اخرین هایی هست
ایا ارامش پس از ان ارزش رها کردن تمام این حرف هارا دارد؟
در پایان میتوانیم به رویاهایمان برگردیم ؟
غم انگیز هست
همیشه ناگفته هایی باقی خواهد ماند
همیشه اخرین هایی برای فراموش نشدن باقی خواهد ماند
همیشه اخرین هایی که به حسرت و پشیمانی معنا میدهند
همیشه اخرین هایی است که ان را به یاد نخواهیم اورد
همیشه یک نفر باقی خواهد ماند
و شاید یک نفر ارامش را پیدا کند
و یک نفر درد خواهد کشید
شاید یک نفر بتواند امیدوار باشد در انتها کمی خورشید برای خودش پیدا کند
https://t.me/violetgreenworld